با به پابان رسیدن جنگ تحمیلی و امضای قطعنامه ۵۹۸ در سال ۶۷، تصور مردم خوزستان و دیگر شهرها و استانهای جنگ زده کشور این بود که روزهای سخت به پایان رسیده و پس از دوران بازسازی کشور، زندگی بهتری خواهند داشت، اما همانطور که بخصوص در سالهای اخیر شاهد بودهایم، نه تنها چنین نشد، بلکه فقر، بیکاری، هوای آلوده، و بیآبی نفس مردم را گرفت و به جایی رسید که برای رساندن صدای خود به خیابانهای آمدند. در این سالها بودند عدهای که از مشکلات و سومدیریتها در قبال خوزستان گفتند و تلاش کردند تا مسئولین و روسای دولتها به خوزستان توجه کنند ولی متاسفانه صدای آنها شنیده نشد. یکی از این افراد که مخاطبان ما و جامعه ایثارگران و جانبازان مطمئنا با وی آشنایی دارند و از رشادتها و ایثارگریهایشان بسیار شنیدهاند، جانباز و فرمانده دفاع مقدس، زندهیاد دکتر محمد رضا عباسی است.
در این آشفته بازار چند هفته اخیر، صداهای بسیاری در حمایت از خوزستان بلند شد. از سیاستمداران گرفته تا وزرا و سلبرتیها همه یاد خوزستان افتادند که البته باز هم جای شکرش باقیست که عدهای از مسئولان به نوعی حمایت خود را از مردم تشنه خوزستان ابراز کردند، حتی اگر نوشدارو پس از مرگ سهراب باشد. اما همانطور که در مقدمه این متن هم اشاره کردیم، بودند معدود مردانی که نه تنها در خوزستان و برای آزادی خرمشهر جنگیدند، بلکه در طول سالها، سوءمدیریت این روزها را دیده و تلاش داشتند صدای مردم مظلوم خوزستان باشند اما کسی صدای این دلسوزان را نشنید و حتی صدایشان توسط رسانه ملی سانسور شد!.
زنده یاد دکتر محمدرضا عباسی، جانباز ۷۰ درصد جنگ تحمیلی و فرماندار سابق خرمشهر بود. این جانباز دفاع مقدس که در مرداد ۹۱ دارفانی را وداع گفت و به همرزمان شهیدش پیوست، فرمانده و پيشكسوت جنگ تحمیلی در سال های ۵۹ و ۶۰ بود و به عنوان فرمانده ستاد مقاومت خرمشهر هم فعاليت داشت. جانباز عباسی چندی پیش از وفاتش در برنامه صندلی داغ که آنروزها از برنامههای پر بیننده صداوسیما بود شرکت کرد. صحبتهای تکان دهنده این جانباز جنگ تحمیلی در برنامه صندلی داغ البته هیچگاه از تلویزیون پخش نشد و تنها بخشهایی از آن بر روی شبکههای اجتماعی رفت. دلیل این سانسور نیز طرح موضوعات و انتقاداتی بود که به صراحت حاکی از سوءمدیریت مسئولان وقت در امور خوزستان و شهرهای جنگ زده کشور پس از پایان جنگ تحمیلی بود.
دکتر عباسی که همچنین رئیس سازمان اسناد ملی ایران و مدیرعامل بیمه معلم هم بود، ضعف شدید مدیریت در داخل ایران را احساس میکرد و به همین دلیل برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و دکترای مدیرت خود را اخذ نمود. دکتر محمدرضا عباسی که پس از اخذ مدرک دکترای خود و بازگشت به کشور به عنوان یکی از کار آمدترین مدیران به شمار میآمد، به طور ناگهانی از سمت خود عزل شد. پس از عزل این سردار بزرگوار، مردم آبادان و خرمشهر در اعتراض به برکناری او تحصن کردند که البته این اعتراض ها به جایی نرسید و سردار عباسی که همچون بسیاری دیگر از دلسوزان واقعی کشور و نظام به حاشیه کشیده شد.
دکتر عباسی در بخشی از صحبتهای خود در این برنامه تلویزیونی گفت که در کشور ما پیش از ۹۰ درصد مشکلات و ضعفها و نارساییها به موضوغ ضعف و ناتوانی مدیریتی برمیگردد، دقیقا مانند خرمشهر و آبادان که بعد سالها از اتمام جنگ، همچنان ویرانه هستند. زنده یاد عباسی همچنین میگوید این خطاهای مدیریتی بوده که باعث شده دولتهای گذشته پیش از هشت صد میلیارد تومان در شهرهای جنگ زده سرمایهگذاری کنند اما همچنان نرخ بیکاری در شهرهای مذکور بالای ۲۸ درصد است و بسیاری زیر خط فقر زندگی میکنند. باید توجه داشت که در کنار سوءمدیریت، فساد سیستمی که به طور خاص در ماجرای آب خوزستان شاهدش بودیم از اصلیترین دلیل مشکلات کشور است.
آنان که باد میکارند، توفان درو میکنند. آنان که سخنان دلسوزانی همچون سردار عباسی را سانسور کردند، اکنون باید به فریادهای معترضان خوزستان و سایر شهرها گوش دهند و اگر الان هم گوش شنوایی نباشد، مطمئنا این مطالبات و اعتراضها شدت بیشتری خواهد گرفت. مردم مظلوم خوزستان به اندازه کافی برای کشور و نظام فداکاری کرده اند و از وعده های پوچ مسئولان خسته شدهاند. انتظار میرود که آیت الله رئیسی و دولت ایشان، صدای مردم خوزستان را بشنوند تا دیر نشده برای مشکلاتی که هرروز بیشتر می شود فکری اساسی بیاندیشند.