در یکی دو هفته گذشته با شدت گرفتن درگیریها میان طالبان و جبهه مقاومت افغانستان به رهبری احمد مسعود، که با وجود ادعای سخنگوی طالبان مبنی بر تسخیر کامل پنجشیر توسط آنها، سرنوشت نهایی آن همچنان درهالهای از ابهام قرار دارد، باعث شده تا تحولات سیاسی و امنیتی افغانستان شکل تازهای به خود گرفته و سوالات زیادی در ارتباط با نقش ایران در افغانستان و حمایت یا عدم حمایت ما از گروههای سیاسی و نظامی در آن کشور ایجاد شود. از تجدیدنظر سیاستهای کلی ما در قبال طالبان گرفته، تا شایعات مبنی بر حضور بچههای فاطمیون در برخی از درگیریهای اخیر در آن کشور، و عدم اعلام موضع رسمی سپاه قدس در مورد تحولات افغانستان، همه و همه شبهاتی را در ذهن افکار عمومی ایجاد کرده و مسلما شبکههای اجتماعی تبدیل به بستری برای مبادله نظر و اظهارنظرهای متفاوت در اینباره شدهاند. بسیاری میخواهند بدانند آیا سیاست خارجی کشورها منجمله کشور خودمان عاری از اخلاق و ارزشهای دینی است و آیا دستهای پنهان در قدرت گرفتن طالبان به شعله آتش اختلافات شیعه و سنی در آن کشور و در منطقه خواهد انجامید؟
اوایل هفته گذشته بود که پس از آنکه مذاکرات میان طالبان و نیروهای جبهه مقاومت افغانستان بینتیجه ماند، جنگ در پنجشیر شدت گرفت. در چند روز گذشته نبردها در حوالی دره پنجشیر تشدید شد و طبق برخی از گزارشهای محلی، نزدیک به هزار نظامی طالبان و چند صد تن از اعضای جبهه مقاومت منجمله تنی چند از فرماندهان این جبهه مانند بهلول بهیج، والی پیشین ولایت پنجشیر و فهیم دشتی، سخنگوی این گروه کشته شدند. روز ۱۵ شهریور طالبانیها ادعا کردند که در پنجشیر مستقر شده و اعلان پیروزی کردند. این خبر از سوی برخی از رسانهها هم تائید شد. البته در صورت صحت این خبر باید گفت که این موضوع تا حدی قابل پیشبینی بود. حسین بنیاسدی، دیپلمات سابق افغانستان در مصاحبهای چند روز پیش از پیروزی طالبان در پنجشیر گفته بود که «در این اوضاع و احوال پریشان نه شرایط داخلی افغانستان و نه منطقهای و جهانی، هیچکدام به نفع احمد مسعود جوان و آرمان آزادیخواهی و ضد ارتجاعی وی در جهت مقابله با طالبان نیست و بیم آن میرود که این جوان نیز مانند پدرش شهید راه آزادی افغانستان شود.»
همانطور که در مقاله قبلیمان هم در این ارتباط گفتیم، یکی از اقلیتهایی که در افغانستان با آینده مبهمی روبرو هستند هزارهها هستند که اکثر آنها را شیعیان تشکیل میدهند. در این میان و طبق برآوردهای دولت قبلی افغانستان، چیزی حدود سه هزار تن از اعضای لشگر فاطمیون نیز همچنان در افغانستان زندگی میکنند. در روزهای اخیر شایعاتی مبنی بر حضور گروهی از اعضای فاطمیون در پنچشیر برای مقابله با طالبان در برخی از شبکههای اجتماعی به گوش میرسید که البته قویا از سوی فرماندههان و رسانههای متصل به این گروه رد شد. اکنون فشارهایی هم از سوی افکار عمومی در داخل بر بچههای فاطمیون وارد می شود و این مطالبه وجود دارد که در مسئله مقابله با طالبان ورود کنند. ولی واقعیت این است که این فشارها غیرعادلانه است زیرا اصولا فاطمیون در این زمینه تصمیم گیرنده نیست و رهبری سپاه و نظام است که در این رابطه تصمیم اصلی را گرفته است. از همین رو اکنون هم رهبری سپاه و مقامات امنیتی باید به صراحت و شفافیت در این زمینه با مردم سخن بگویند تا فشاری که اکنون بر روی بچههای فاطمیون است برداشته شود و به طور کلی افکار عمومی توجیه شود.
در مجموع به نظر میاید سیاست کلی ما سیاست محافظهکارانه و بر اساس «صبر و حوصله سیاسی» است تا ببینیم طالبان چگونه دولتی تشکیل خواهد داد و در مقابل ما و شیعیان افغان چه موضعی خواهند داشت. از طرفی با توجه به مرز ۸۱۵ کیلومتری مشترک ما با افغانستان و عدم اعتماد کامل به این گروه شبهنظامی سنی که در گذشته نه چندان دور به عنوان تروریست از آنها یاد میکردیم، نمیتوانیم به آنها دست دوستی و مشارکت دهیم و از طرفی هم به عنوان دولت رسمی کشور همسایه، که میتوانیم در آینده روابط استراتژیک سیاسی و حتی همکاری نظامی با آنها داشته باشیم، نمیتوانیم بر علیه آنها موضع بگیریم. اما آیا طالبان همان طالبان ٢٠ سال قبل است و یا شکل اصلاح شده آن است؟ این سوالی است که پاسخ آن سیاستهای کلی ما در قبال آنها را تعیین خواهد کرد
در ارتباط با آینده شیعیان افغانستان سوالات و ابهامات زیادی وجود دارد. از جمله معدود مقامهایی که تا حدی به شفاف سازی پرداخته فرمانده نیروی قدس سپاه، احمد علیرضا بیگی بوده که گفته «شیعیان افغانستان برای جمهوری اسلامی اهمیت زیادی دارند و همه اقوام افغانستان باید در اداره کشور سهیم باشند». احمد علیرضابیگی در گفتگو با مهر در تشریح نشست غیرعلنی مجلس شورای اسلامی با حضور سردار اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس اظهار داشت: سردار قاآنی تأکید کرد که شیعیان افغانستان برای جمهوری اسلامی اهمیت زیادی دارند و ایران تلاش دارد حل موضوع افغانستان از طریق جنگ نباشد و همه اقوام افغانستان در اداره کشور سهیم باشند» شایسته است که سردار قاآنی با مردم به طور مستقیم سحن گوید و مواضع سپاه را تشریح نماید. اکنون مردم این سوال را طرح میکنند که «اگر حاج قاسم امروز زنده بود چه میکرد و چگونه فاطمیون را هدایت می نمود؟» این سوالی است که اکنون سردار قاآنی باید به آن پاسخ دهد.