عادیسازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل آخرین نمونه از خیانتهای اعراب به آرمانهای مردم مظلوم فلسطین بود که متاسفانه این بار عواقب غیرقابل بازگشتی برای جهان اسلام دارد. در ادامه این مسیر، کشورهای دیگر حاشیه خلیج فارس همچون کویت و عربستان سعودی هم دیر یا زود مسیر عادیسازی روابط را طی خواهند کرد. در این جا سوالی که برای ما طرح میشود اینست که تکلیف محور مقاومت چیست و با توجه به صحنه جدیدی که در منطقه بوجود آمده، چطور میتوان در رویکردهای گذشته بازنگری کرد؟
مردمانی که دلشان همیشه برای مردم مظلوم فلسطین تپیده است، خشم خود را از توافق موسوم به «پیمان ابراهیم» ابراز داشتهاند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم در بیانیهای، عادیسازی روابط بحرین با اسرائیل را حماقتی بزرگ دانست و حاکمان این کشور را تهدید به انتقام کرد. ولی باید از برخورد احساسی با این موضوع فراتر رفت و با یک نگاه تحلیلی، توضیح داد که چرا کشورهای حاشیه خلیج فارس، دست دوستی به سوی دشمن دیرینه خود دراز کرده و به آرمانهای جهان اسلام پشت کردند؟
تحلیلگران غربی یکی از اصلیترین دلایل صلح امارات و بحرین با اسرائیل را نگرانی این کشورها از تهدیدهای ایران علیه خود عنوان کردهاند. با نگاهی به تحولات دهههای گذشته در منطقه میتوان دید که حاکمان امارات و بحرین هیچگاه تعلقی به آرمانهای انقلابی جهان اسلام نداشتند و پشت پرده، همیشه از پشت به مردم مظلوم فلسطین خنجر می زدند. در واقع تنها علتی که با اسرائیلیها صلح نمیکردند فشار افکار عمومی بود. حالا چه اتفاقی افتاده که حاکمان امارات و بحرین تغییر رفتار دادهاند؟ آیا فشار افکار عمومی کمتر از گذشته است؟ و یا خطری که این کشورها از سوی محور مقاومت احساس میکنند به قدری بوده که آنها را به دامان اسرائیل انداخته است؟
در پاسخ به سوالهای فوق باید گفت که نمیتوان تحولات پیچیده منطقهای را تنها با یک یا دو عامل توضیح داد و مطمئنا عوامل زیادی در بروز اتفاقی همچون امضای پیمان ابراهیم نقش داشتهاند. با این حساب می توان گفت هم کاهش فشار افکار عمومی و هم چیزی که آنها به عنوان «توطئه از سوی ایران» از آن یاد میکنند در این زمینه نقش داشته است. از یک سو میتوان دید که یک نوع خستگی و بیتفاوتی در میان ملت عرب نسبت به آرمانهای مردم مظلوم فلسطین ایجاد شده و همین امر در واقع از فشار افکار عمومی کاسته است و حکام کشورهایی همچون بحرین نسبت به مقاومت مردمی کمتر از گذشته احساس خطر میکنند. در کنار این مسئله، احساس ترسی که کشورهای عربی از اقدامات محور مقاومت میکنند را هم نمیتوان نادیده گرفت.
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره شد نباید در تحلیلهایمان، احساسی برخورد کنیم و باید با واقعگرایی در پی یافتن راه حل باشیم. با توجه به کاهش حمایتهای مردمی از فلسطین و محور مقاومت، حکام منطقه با گستاخی بیشتری نقشههایشان را عملی میکنند. در ضمن با توجه به وضعیت افکار عمومی و تغییر صحنه امنیتی، استفاده از تاکتیکهای جنگهای نامتقارن نیز دیگر کارساز نخواهد بود. در همین حال باید حواسمان به قدرت اقتصادی این کشورها هم باشد. جمعیت امارات یک هشتم جمعیت ماست ولی تولید ناخالص داخلی این کشور تقریبا اندازه ایران است. در ضمن با امضای قرارداد صلح با اسرائیل، امارات به جنگندهای اف ۳۵ دست خواهد یافت و یکی از قدرتهای نظامی منطقه هم تبدیل خواهد شد.