تابستان ۶۱ جبهههای حق علیه باطل شاهد یکی از حیاتیترین و طولانیترین عملیاتهای سالهای آغازین جنگ بود. این عملیات، که فقط ۶ هفته پس از آزادسازی خرمشهر آغاز شد، عملیات رمضان نام داشت که به تعبیر بسیاری به جهانیان نشان داد که نیروهای ایرانی با وجود عدم سازماندهی کامل و داشتن ابزار و مهمات جنگی نه تنها میتوانند از خاک خود دفاع کنند بلکه میتوانند با هدف نفوذ به خاک عراق نیز حملات گسترده و پیاپی نظامی انجام داده و برای دشمن بعثی خط و نشان بکشند. عمليات رمضان با همكارى مشترک سپاه و ارتش انجام شد اما برخی اختلافات در نحوه فرماندهی عملیات بخصوص میان سردار رضایی و سردار صفوی و تردیدهای بوجود آمده باعث شد این عملیات به اهداف خود نرسد. بسیاری از تحلیلگران نظامی و سیاسی معتقدند اهداف غیر واقع گرایانهای که در عملیات رمضان گذاشته شد عملا موفقیت در این عملیات را غیر ممکن ساخت و متاسفانه دستاوردهایی سیاسی ناشی از فتح خرمشهر را نیز با خطر روبرو کرد. درک خطرات اشتباه محاسبات درسی است که ما با مرور عملیات رمضان می توانیم بگیریم و برای چالشهای کنونی کشور به اجرا درآوریم.
پیش از عملیات رمضان اما، عملیات بیتالمقدس و بازپسگیری و آزادی خرمشهر بود که برای عراقیها و جهان شوک آور و غیرعادی بود. برای آنها عجیب بود که چطور میشود که ارتشی که آسیب دیده و هنوز کامل شکل نگرفته، در سال دوم جنگ بدون سازمان رزم ناگهان چند عملیات موفق انجام دهد و سپس خاک از دست رفته خود را نیز آزاد کند. با آزادی خرمشهر و پس از عملیات رمضان در شهریور ماه ۶۱، عراقیها به این نتیجه رسیدند که رویاهایی که در ماههای اول جنگ صدام در سر داشت نه تنها هیچگاه به واقعیت نخواهند پیوست، بلکه اگر جنگ ادامه پیدا کند احتمال دارد قسمتهایی از خاک خود را نیز به ایرانیها داده و بازنده جنگی باشند که خودشان آغازگر آن بودند. همین موضوع برگه برندهای شده بود برای برخی از تحلیلگران نظامی و سیاسی که معتقد بودند میتوان جنگ را در آن مقطع پایان داد.
در حقیقت، اجرای موفق عملیات رمضان می توانست به ما این امکان را بدهد تا در مذاکرات سیاسی دست بالا را داشته باشد و عراق را وادار به پذیرش شرایط ایران در خاتمه دادن به جنگ نماید. اما از آنجا که اکثر استعداد نظامی ایران در این عملیات را قوای پیاده شکل میدادند، همچنین به دلیل فاصله زیاد اهداف عملیات از خط تماس و نبود ماشینآلات کافی برای احداث خاکریز و جان پناه و همچنین بر اثر گرمای شدید هوا از تحرک نیرو به نحو چشمگیری کاسته شده و علیرغم تأمین اهداف اولیه پدافند از آنها مقدور نشد و با پاتکهای مکرر دشمن این عملیات موفقیتی در پی نداشت.
به طور کلی عملیات رمضان دو هدف عمده داشت. اول اینکه پس از خساراتی که بعثیها با تجاوز به مرزهای کشور و اشغال خرمشهر به ما وارد کردند، پس از بازپسگیری خرمشهر باید تنبیه میشدند و تاون تجاوز بیشرمانه خود به کشور را میداند که با موفقیت در عملیاتهای بیتالمقدس و سپس اجرایی کردن عملیات رمضان این مهم تا حدی عملی شد. کمتر کارشناس و تحلیلگر سیاسی چه در آن مقطع و چه در سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی با این نظریه امام خمینی (ره) مبنی بر تنبیه کردن صدام مخالف بود. هدف دوم اما که تصرف بصره و سپس مناطق دیگری از خاک کشور عراق بود تا نهایتا بتوانیم راه را برای رسیدن به مرزهای اسرائیل و سرزمینهای اشغالی هموار کنیم، در آن مقطع زمانی نه تنها کمی غیرواقع بینانه بنظر میرسید بلکه نهایتا باعث شد تا ما نتوانیم از پیروزیهایی که به دست آورده بودیم استفاده استراتژیک کنیم و برنده جنگ باشیم.
برخی از تاریخنویسان جنگ معتقدند که در آن سالها عدهای از فرماندهان نظامی برخلاف خواسته امام خمینی (ره)، که پذیرش قطعنامه در همان مقطع زمانی بود، نظر ایشان را، با دادن اطلاعات نادرست برگردانده و در حالی که در برخی از عملیاتها تعداد شهدای ما بسیار بالاتر از آمار اعلام شده بود، با پنهان واقعیتهای جنگ از امام (ره) و مردم، باعث طولانی شدن جنگ تحمیلی شدند. وضعیت تعداد شهدا و مفقودالاثرهای نیروهای ما در برخی از عملیاتها به حدی بود که شهید حسن باقری، در نشستی که با برخی از فرماندهان گردانها داشت به آنها گفت که تعداد بالای شهدا برای برخی از فرماندهان تا حدی عادی شده که انگار یک با هزار تفاوتی ندارد و اینکه وی، به عنوان یک فرمانده، نمیتواند در آن دنیا پاسخگو باشد. البته اینکه اطلاعات دقیقی از جبههها به امام (ره) نمیرسید و البته موضوع جدید نیست و حتی در سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی نیز سانسور برخی از خاطرات سرداران جنگ تحمیلی، که پیش تر مفصل به آن پرداخته بودیم، عاملی شد تا همچنان پس از گذشت سی و اندی سال از امضای قطعنامه ۵۹۸، بسیاری بر این باور باشند که در تاریخنویسی برخی از رویدادهای جنگ تحمیلی تحریف شده.
قبلا چندین بار در مقالههای مرتبط با جنگ تحمیلی گفته بودیم که دو موضوع مهم مربوط به عملیاتها و رویدادهای هشت سال دفاع مقدس را میتوان در دو چیز یافت. اول موضوع صحت و دقت در روایات جنگی است که باید با توجه به اینکه بسیاری از ایثارگران و فرماندهان دوران جنگ تحمیلی دیگر در میان ما نیستند، توجه خاصی به آن داشته باشیم، و دوم اینکه دولتمردان ما باید از تک تک این عملیاتها درس بگیرند تا بتوانند امروز در مسیر پیشبرد اهداف نظامی و حتی مهمتر از آن اهداف سیاسی-اقتصادی کشور از آن تجربیات استفاده کنیم. هشت سال دفاع مقدس قسمتی از تاریخ کشور هست که سمبل رشادت و شهادت طلبی ملت ماست اما در عین حال نیز یادآوری خوبی میباشد برای عدم تکرار مجدد برخی اشتباهاتی که در طول جنگ تحمیلی انجام دادیم.