سی و شش سال پیش در چنین روزهایی، رزمندگان دلیر کشورمان در جبهههای حق علیه باطل - بخصوص در جبهههای غرب خوزستان - روزهای پرالتهاب و سختی را تجربه میکردند. عملیات پرحاشیه بدر یکی از عملیاتهای سرنوشتساز اما دردناک جنگ تحمیلی به حساب میاید که با وجود گذشته ۳۶ سال از آن همچنان حرف و حدیثها و ناگفتههای زیادی دارد.
در سالگرد عملیات بدر جا دارد یاد و خاطره شهید عباس کریمی و شهید مهدی باکری و هزاران شهید این عملیات را گرامی داریم و در همین حال، با مرور تاریخ، از اشتباهات گذشته درس بگیریم. در خصوص عملیات بدر شاید مهمترین درسی که میتوان گرفت توجه به تواناییهای نیروهای خودی و دشمن و توجه به خسارات ناشی از اشتباه محاسبه است. عملیات بدر به ما می آموزد که پیش از ورود به میدان باید مقدورات خود ر ا ارزیابی کرد و برتری عددی نسبت به دشمن لزوما برای پیروزی کفایت نمیکند. این درسی است متاسفانه هنوز بسیاری نیاموختهاند و با طرح شعارهای ماجراجویانه، بر آتش تقابلها میافزایند.
عملیات بدر در روز بیست اسفند ۱۳۶۳ و یک سال پس از عملیات خیبر کلید خورد و در واقع از اهداف اصلی این عملیات دستیابی و تسلط بر جاده العماره بصره و نیز راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب دجله که استانهای ناصریه، بصره و العماره را احاطه میکرد، بود. در حقیقت عملیات بدر در راستای جبران شکستهای عملیات خیبر و با همان اهداف طراحی شد. نکته مهم و شاید امری که باعث مخالفت برخی از فرماندهان ارتش با این عملیات شده بود این بود که عراقیها پس از خیبر آمادگی خوبی در منطقه هورالعظیم پیدا کرده بودند و این کار را حتی پیش از آغاز این عملیات برای ما سخت کرده بود.
اتفاقا همین موضوع اختلاف نظرها میان فرماندهان پیش از آغاز عملیات بدر یکی از موضوعاتی است که کمتر به آن پرداخته شده است. در حالی که اینگونه اختلاف نظرها در درگیریهای نظامی امری طبیعیست، در مورد عملیات بدر موضوع کمی حادتر بود. طبق روایاتی که از فرماندهان وقت به جا مانده، موضوع این بود که برخی از فرماندهان سپاه با تکیه بر تعداد نیروهای خودی بر این باور بودند که با توجه به برتری عددی ما در جبههها میتوانیم دیوار دفاعی دشمن را شکسته و به اهداف استراتژیک خود در هورالهویزه برسیم. در آن سوی قضیه اما، تعدادی از فرماندهان ارتش مانند شهید صیاد شیرازی، اعتقاد داشتند این عملیات میتواند تلفات زیادی برای نیروهای ما داشته باشد و با توجه به آمادگی دفاعی دشمن پس از عملیات نچندان موفق خیبر، نمیتوانیم عملیات را با موفقیت به پایان رسانده و مجبور به عقب نشینی خواهیم شد، که همان هم شد و اتفاقا در حین عقب نشینی بود که تعداد شهدای ما چندین برابر شد. این در حالی بود که در ساعات آغازین عملیات، بچههای گردانهای عملکننده تیپ ۲۱ گردانهای فلق، یاسین، رعد، الحدید و کوثر بودند که توانستند پیشرویهای خوبی هم داشته باشند اما لایههای دفاعی دشمن به شکلی بود که پیروزی مطلق امکانپذیر نبود و فرماندهان خودی خیلی زود متوجه شدند که باید دستور عقب نشینی بدهند.
در پایان جا دارد یاد و خاطره شهید عباس کریمی، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)، و شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا و نیز هزاران شهید جان برکف عملیات بدر را گرامی داریم. همچنین باید یادی کنیم از شهید شیرازی و درسهایی که از باب اخلاق و منش و همچنین رویکرد نظامی به ما آموخت و بارها نشان داد که در میدان جنگ باید تواضع داشت و در کنار شور و هیجان و احساسات، متوجه نقاط ضعف و قدرت خود و دشمن بود و عاقلانه تصمیم گرفت. درس گرفتن از منش و روش کریمیها و باکریها در شرایط امروزی از نان شب هم برایمان واجبتر است. متاسفانه روحیه انقلابی و حسینی از جامعه ما رخت بر بسته و اکثر قریب به اتفاق مردم و مسئولان آرمانهای امام (ره) را به فراموشی سپردهاند. اگر گرامی داشت یاد و خاطره شهدای جنگ تحمیلی از مراسمهای دستوری و حکومتی فراتر رود، می توان به آینده ایران اسلامی امیدوار بود.