هفته گذشته مقالهای در یکی از خبرگزاریهای معتبر کشور منتشر شد مبنی بر معضل فرار مغزها در منطقه که تبدیل به چالشی برای جامعهشناسان و حکمرانان برخی کشورها شده. با خواندن آن مقاله به فکر افتادیم تا نگاهی به همین موضوع در کشور خودمان داشته باشیم که به مراتب حادتر از نرخ متوسط فرارمغزها در خاورمیانه است. در این میان بخصوص نگاهی به آمار مربوط به مهاجرت میان خانوادههای ایثارگران و فرزندان شهدا که به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی در کشور (حتی در مقایسه با دیگر کشورهای مسلماننشین منطقه) بسیار زیاد است خواهیم داشت. در اینکه سالهاست ما در کشور بخصوص در میان فارغالتحصیلهای دانشگاههای معتبر با معضل فرار مغزها روبرو بودهایم حرفی نیست اما اینکه چطور شد که موضوع مهاجرت حتی در میان بازماندگان ایثارگران و شهدا نیز فراگیر شد، سوالی است که در ذهن بسیاری نقش بسته و این مسئولین هستند که باید پاسخگو باشند.
بر اساس آمارهای بینالمللی، ایران از بین ۲۳۲ کشور، با ۱.۸ میلیون مهاجر، رتبه ۵۴ را از نظر جمعیت ساکن خارج از کشور دارد. این آمار اما در میان قشر تحصیل کرده و بخصوص اشخاصی که دارای مدارک کارشناسی ارشد و دکترا هستند، بسیار بیشتر است و بر اساس برخی آمارها، این رقم به ۳۰ درصد کل جمعیت فارغ التحصیلان نخبه میرسد. بر اساس آمارهای رسمی، بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۹، ۳۷ درصد المپیادیها، ۲۵ درصد اعضای بنیاد ملی نخبگان و ۱۵ درصد رتبههای زیر هزار کنکور، به خارج از کشور مهاجرت کردند.
این اعداد و ارقام وقتی نگران کنندهتر میشوند که نظرات کارشناسان داخلی و خارجی در مورد تبعات خروج نخبگان ار کشور را میخوانیم. به گفته عبدالخالق کارشناس ارشد بانک جهانی، «فرار مغزها ۲ برابر درآمد نفتی به اقتصاد ایران زیان میزند». در میان کارشناسان داخلی هم، وزیر سابق علوم، تحقیقات و فناوری چندی پیش گفته بود که «هر سال چندین هزار ایرانی بسیار بااستعداد و تحصیلکرده از ایران خارج میشوند و خروج این افراد از کشور ۱۵۰ میلیارد دلار برای اقتصاد کشور زیان آور است.»
باور بسیاری از ما که خود بخشی از جامعه ایثارگران و جانبازان فعال در عرصه رسانه هستیم همیشه این بوده که خانوادههای شهدا و ایثارگران با وجود تمام بیمهریها و مشکلات مالی و اقتصادی که دارند به دلیل عرق ملی و اعتقادات مذهبی تمایلی به مهاجرت و خارجنشینی ندارند. در واقع پدران و برادران و افراد درجه یک خانوادههای این عزیزان جان و اعضای بدن خود را در جبهههای حق علیه باطل برای مقابل با دشمن بعثی گذاشتند تا بازماندگانشان در خاک پاک میهن عزیزمان تحصیل کنند، و مشغول به کار و بارسازی کشور شوند، اما با گذشت سی سال از پایان جنگ، نظرسنجیهای انجام شده حاکی از آن دارند که پیش از هفتاد درصد از فرزندان شهدا برای فرزندانشان آرزوی مهاجرت به خارج از کشور را دارند.
باید توجه داشت که از نگاه بیرونی و بر اساس نظر افرادی که به خانواده شهدا و جانبازان منتسب نیستند، این قشر از جامعه از انواع مختلف سهمیه بهره میبرند و بر این اساس با یک تبعیض معکوس روبرو هستیم که به نفع خانواده شهدا و ایثارگان تمام میشود. آمارهای مهاجرت یا میل به مهاجرت اما از واقعیت دیگری پرده بر میدارد. در واقع برغم این کمکها، شاهدیم که میل به مهاجرت در میان این خانواده ها هم بسیار بالاست که این امر در وهله اول ناشی از دشواریهای اقتصادی کشور است که هر روز وخیمتر هم میشود. و البته در وهله دوم نشانگر این واقعیت دردناک است که سهمیهها دستکم در شرایط کنونی هیچ فایدهای برای خانواده شهدا و ایثارگران ندارد و تنها باعث ایجاد شکاف میان مردم عادی با آنان شده است.
امروز بیکاری و مشکلات اقتصادی در حدی در کشور فراگیر شده که تقریبا تمام اقشار جامعه، البته خارج از دایره آقازادهها و نزدیکان برخی از مسئولین و وزرا، در تنگنای مالی قرار دارند. این مهم در میان اقشار محروم و مستضعف جامعه طبیعتا بیشتر هم احساس میشود. همانطور که چند هفته پیش هم در مقاله مربوط به نرخ بیکاری در میان فرزندان شاهد گفتیم، امروز پیش از ۲۰ هزار فرزند شهید و ایثارگر داریم که بیکار هستند که این رقم حتی از میانگین نرخ بیکاری کل کشور هم بیشتر است. در حالی که نزدیک به ۶۰ درصد از فرزندان ایثارگران و شهدا امروز دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، نرخ بیکاری میان آنها بیش از ۳۰ درصد است. از سوی دیگر بسیاری از نوههای شهدا و ایثارگران امروز در سن ازدواج و تشکیل خانواده هستند اما در شرایطی که متوسط قیمت یک متر مربع مسکن در شهرهای بزرگ کشور نزدیک ۳۰ میلیون تومان است و فقط نسبت به سال گذشته و سی درصد افزایش یافته است، چگونه یک جوان میتواند تشکیل خانواده دهد؟ به گفته دبیر اتحادیه لوازم خانوادگی کشور «امروز قیمت یک جهیزیه کامل ایرانی بیشتر از ۹۰ میلیون تومان است»! با این شرایط چگونه میتوانیم از جوانان و نوجوانان کشور انتظار داشته باشیم که سودای مهاجرت در سر نداشته باشند؟
شهدا و بازماندگان دفاع مقدس و بخصوص جانبازانی که اینروزها سالهای کهنسالی خود را در اقصی نقاط کشور با هزاران درد و دلی گلهمند در آسایشگاهها و یا در گوشهایی از منازل خود، میگذرانند، به هیچ وجه تصورش را نمیکردند که فرزندان و نوههایشان روزی در این حد آرزوی ترک وطنی را داشته باشند که آنها خون خود را برای دفاع از آن دادند. بارها گفته شده که تنها راه تغییر این شرایط و بازگرداندن امید و نگه داشته نخبگان کشور بهبود شرایط اقتصادی کشور است که باید در اولویت دولت جدید قرار گیرد. این امر تنها میتواند با باز کردن درهای اقتصادی کشور بر روی سرمایهگذاران خارجی در کنار حمایت از تولید کنندگان داخلی و به همان اندازه حائز اهمیت، اعتماد به بخش خصوص و خارج شدن تدریجی از اقتصاد دولتی محقق شود.