در هفتههای اخیر شاهد افزایش تنشها در منطقه بودهایم که در عرصه سیاست خارجی و بخصوص روابط سیاسیمان با کشور دوست و همسایه، عراق، نگرانیهایی را بوجود آورده. تنشهایی که با شلیک چند راکت به فرودگاه اربیل عراق توسط گروهی که خود را گردانهای اولیا میخوانند آغاز شد و با حمله موشکی نیروهای آمریکایی به مواضع محور مقاومت در سوریه و نیز حمله به یک کشتی اسرائیلی در دریای عمان و حملههای تلافیجویانه بعدی شدت گرفت. اکنون سوال اینجاست که چگونه میتوانیم با حفظ روابط استراتژیک خود با محور مقاومت، روابط سیاسی خود را با کشورهای همسایه به خطر نیندازیم چون وقتی ما به عنوان پدرخوانده و حامی مالی گروههای نظامی و شبه نظامی در منطقه شناخته میشویم، خواسته یا ناخواسته مسئول تمام فعالیتهای آنها خواهیم بود و همانطور که در هفتههای اخیر شاهد بودیم، تنشهای منطقهای برای ما هزینهساز میشود.
شامگاه روز دوشنبه ۲۷ بهمن ماه بود که فرودگاه بینالمللی اربیل هدف حمله موشکی قرار گرفت و ۳ موشک در نزدیکی این فرودگاه و ۵ موشک در مناطق مرکزی شهر اربیل عراق پائین آمد که در مجموع باعث کشته شدن یک شهروند خارجی و زخمی شدن ۹ نفر شد. ده روز پس از حمله به فرودگاه اربیل هم یک کشتی باری به نام «هلیوس» که متعلق به یک شرکت اسرائیلی است در آبهای دریای عمان مورد هدف موشک قرار گرفت. وزارت امور خارجه در مواضع رسمی، ارتباط دادن این حمله به ایران را مردود دانست ولی جالب اینجاست که هم اسرائیلیها و هم برخی از منابع داخلی این حمله را تلافی جویانه و از سوی نیروهای مقاومت دانستهاند. روزنامه کیهان پس از این حادثه نوشت اقدامات محور مقاومت در سوریه و عراق در کنار حمله به کشتی جنگی رژیم صهیونیستی نشان میدهد دوران «بزن در رو» گذشته است...دو روز پس از این حمله بود که چند پایگاه اصلی محور مقاومت در سیده زینب دمشق را که البته خودشان ادعا میکنند به سپاه پاسداران ایران تعلق دارد، مورد حمله موشکی قرار دادند که به شهادت حداقل ۵ تن از بچههای محور مقاومت انجامید.
در این میان یکی از موضوعاتی که بیشتر از هر چیز باعث نگرانی شده است تنشهای ایجاد شده میان ایران و عراق است. در پی حمله به فرودگاه اربیل عراق متاسفانه برخی مقامات بلندپایه عراقی منجمله وزیر خارجه عراق صحبتهایی غیرمسئولانه کردند. وزیر خارجه عراق، پس از حملات موشکی اخیر گروه های متعلق به محور مقاومت را «تروریست» خواند. این مقام بلند پایه عراقی که با یک موسسه تحقیقاتی مصاحبه میکرد گفته است که گروههای تحت حمایت ایران «تروریستهای نیابتی» هستند و با ادبیاتی تمسخرآمیز از محور مقاومت صحبت کرد. وی همچنین از گروههای محور مقاومت خواسته تا از «کاتیوشا» برای مکالمه با کشورها استفاده نکنند چون کشورهای دیگر «قدرت عظیمی» دارند.
اینگونه صحبتها مطمئنا به زیان روابط میان ایران و عراق است ولی باید توجه داشت که ارتباط ما با نیروهای مقاومت تصوری در منطقه ایجاد کرده که امکان ابراز این اظهارات شیطنتآمیز را میدهد. امیدواریم که در دیدار آینده مقامات وزارت خارجه دو کشور که قرار است بزودی اتفاق بیافتاد، سوتفاهمها برطرف شود. اما بحث اصلی موضوع میزان روابط و حمایتهای استراتژیک و مالی ما از برخی از گروههای مقاومت و هزینههایی است ما مجبور میشویم در پی اقدامات این گروهها متحمل شویم زیرا چه بخواهیم و چه نخواهیم، حملات این گروهها مستقیما به ایران ربط داده میشود. همانطور که در یکی دو سال اخیر صعودیها و اسرائیلیها از تنشهای میان ما و کشورهای دیگر منطقه برای نزدیک کردن خود به بغداد بیشترین سود را بردهاند، باید مراقب آینده روابط خود با عراق و دیگر بازیگران منطقهای باشیم.