چند وقتیست که در جامعه ایثارگری شاهد چنددستگیهایی هستیم که دیگر نمیتوان آن را فقط به ترجیحات حزبی و سیاسی ایثارگران مرتبط دانست. به نظر میآید برخی از شخصیتها و مدیران ارشد هستند که دلیل اصلی اینگونه یارکشیها و چنددستگیها شدهاند. متاسفانه این موضوع باعث شکاف در جامعهای شده که در گذشته با وجود ترجیحات حزبی و سیاسی خود، همیشه با هم و در یک جبهه در مقابل مشکلات ایستاده و خواستار حق و حقوق خود میشدند. چند ماهی است که در تجمعات اعتراضی ایثارگران و جانبازان نیز شاهد این موضوع هستیم و اینجا سوالی که مطرح است این است که از کجا به اینجا رسیدیم و چه کسانی از اختلاف در جامعه ایثارگری و شخصی کردن موضوعات آنها سود میبرند؟
در این ارتباط میتوان به دو موضوع مهم اشاره کنیم. اول نوعی یارکشی تشکلهای فعال در جامعه ایثارگری است که با ایجاد تقابل میان روسای و مدیران ارشد تلاش میشود تا چند دستگی ایجاد شوند و ثانیا، برخی که با سیاسی جلوه دادن خواستهها و تجمعات اعتراضی ایثارگران و جانبازان تلاش میکنند، این حرکتها را به انحراف کشانده و نهایتا سرکوب کنند. این تحرکات در واقع در راستای سرپوش گذاشتن بر فسادها و سوءمدیریتهای برخی از مقامات و مسئولین کشور صورت میگیرد. برای این منظور تلاش میشود تا هرگونه درخواست و اعتراض جامعه ایثارگری در مرحله اول سیاسی جلوه داده شود و در مرحله دوم این مطالبهگریها به دسیسههای دشمن وصل شود!
در وهله اول یکی از مشکلات کنونی جامعه ایثارگری این است که عدهای از مدیران و مقامات ارشد بنیاد شهید منجمله روسای استانی دست به نوعی یارکشی سیاسی میزنند و میان گروهی از جانبازان و خانوادههای شهدا فرق گذاشته و تبعیض قائل میشوند. در گذشته در ارتباط با تشکلهای حامی جامعه ایثارگران و جانبازان در چند نوبت نوشته بودیم و به اهمیت آنها در جامعه ایثارگری اشاره کرده بودیم. این تشکلها در یکی دو دهه اخیر به عنوان ارکانهای اصلی حمایت از این قشر فداکار جامعه همیشه در صف اول دفاع از حقوق ایثارگران بودهاند. اما در عین حال، تمایلات فردی و سلیقهای که برخی از روسای این تشکلها داشته و دارند حمایتها و فعالیتهای آنها برای حل مشکلات و چالشهای ایثارگران را به مسیر خاصی کشانده و به از اولویت اصلی تشکل مربوطه خارج کرده است. برخی از این تشکلها مانند مجمع ایثارگران اصلاحطلب، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، و جمعیت جانیازان انقلاب اسلامی، با تبلیغ به نفع یا بر علیه شخص یا مدیر خاصی تلاش میکنند نفوذ سیاسی خود را بیشتر کنند و بدنبال تصویه حسابهای شخصی میروند
لازم به ذکر است که درحال حاضر بیش از ۱۲۰ تشکل اجتماعی و فرهنگی مربوط با خانوادههای شاهد و ایثارگر با مجوز وزارت کشور در سطح کشور فعالیت دارند که از این تعداد تشکل ۳۰ مورد فعالیت کشوری داشته و در استانها دفتر دارند و فعالیت ۹۰ تشکل باقیمانده نیز فقط استانی هستند. در این میان همانطور که اشاره شد، تعداد انگشتشماری از آنها از قدرت مالی و نفوذ سیاسی بیشتری برخوردارند و همواره مورد حمایت گروههای سیاسی و مقامات و مسئولین دولتی بودهاند و بعضا به عنوان بازوی سیاسی شخص خاصی در جامعه ایثارگران باعث دو دستگی شدهاند و همانطور که اخیرا شاهد بودهایم، یک گروه طرفدار دکتر قاضی زاده شده و گروه دیگر بر علیه وی تبلیغ میکنند و این در واقع قرار دادن ایثارگران مقابل هم و بازیچه قرار دادن آنها در بازیهای سیاسی و تسویه حسابهای شخصی است.
یکی دیگر از نکاتی که در چند سال اخیر شاهد آن بودهایم این است که متاسفانه برخی با سیاسی جلوه دادن خواستههای به حق جامعه ایثارگری و تجمعات اعتراضی آنها، ایثارگران و جانبازان گلهمند را در مقابل نظام قرار میدهند. واقعیت این است که در سکوت خبری بسیاری از خبرگزاریهای معتبر کشور، در این چند سال اخیر برگزاری تجمعات اعتراضی ایثارگران و خانوادههای شهدا تبدیل به امری عادی شده و هر چند هفتهای یکبار گروهی از ایثارگران یا خانوادههای شاهد به دلیل عدم رسیدگی به شرایط معیشتی و عدم دریاقت حقوق و تسهیلاتشان در مقابل مراکز بنیاد شهید و دیگر نهادهای دولتی دست به اعتراض میزنند، اما در این میان عدهای تلاش دارند این تجمعات صلحآمیز را سیاسی جلوه دهند و حتی برخی سایتهای خبری در تحلیلهای خود، ایثارگرانی که مقابل دفاتر بنیاد خواستار رسیدگی به وضعیت حق و حقوق خود میشوند، «فریبخورده و ابزار دشمن» مینامند که به حاشیه کشیده شدن ایثارگرانی انجامیده که برای حفط نظام و دفاع از کشور از همه چیز خود گذشتهاند
واقعا چه کسانی از ایجاد این اختلافها در جامعه ایثارگری سود میبرند؟ چه کسانی با سیاسی جلوه دادن کوچکترین تجمع اعتراضی ایثارگران و جانبازان به اهداف سیاسی خود میرسند؟ ایثارگران تا کی باید ساکت بمانند و از بیمهریها و بیعدالتیها چیزی نگویند؟ چطور میشود خانوادههایی که عزیزانشان را تقدیم نظام و کشور کردهاند، به محض اینکه حرفی از فساد و رانتخواری بزنند و از حقوق دریافت نشدهاشان بگویند، به ابزار «دسیسه دشمنان» تبدیل میشوند؟ همین آقایانی که بدنبال باندبازی و ایجاد شکاف در جامعه ایثارگری هستند و خود را جای روزنامهنگار جا میزنند حتی یکبار هم پای صحبت و شکایتهای ایثارگران ننشستهاند چون اگر گوش شنوا یا چشم بینایی داشتند میدیدند که ایثارگران سالهاست که دارند تاوان فسادها و سوءمدیریتهای کسانی را میدهند که با شعار حمایت از ایثارگران و جانبازان به صندلی قدرت رسیدهاند، اما بزرگترین سنگها را به سوی همان ایثارگران پرتاپ میکنند و توقع دارند همه سکوت کنند. اعتراض مسلامتآمیز حق جامعه ایثارگری است و بدخواهان بدانند که دلاورانی که برای دفاع از کشور شجاعانه مقابل بعثیها جنگیدند در مقابل هیچ دسیسه داخلی ساکت نخواهند ماند.