ورود
ثبت نام
#ساحل
خواندن ۱ دقیقه
·
۲ سال پیش
خداوندا
خداوندا تو از درد دل زارم خبر داری منم ، دلتنگ و افسرده، منم با یک کتاب بی غزل ، یک شعر بی واژه منم ،، بی تو غریبی کنج غربت با دلی مـُرده منم ، یک دل که از سنگ است...... منم ، یک ترنم خاموش.. منو ، شبهای بارانی..... منو شب های تنهایی من، انسانم که هست فانی. خداوندا تو آگاهی، تو از درد دل زارم خبر داری....... منم ، در راس یک درد و پریشانی که چون ، برگم ، ولی زرد و پلاسیده،، کنون ، هستم ، ولی همچو کلافی در هم و خسته، منم ، مُرده ، بدون تو منم بی روح من و ، یک بغض پر باران من و غمهای بی سامان که، هستم من دراین زندان با درد و ، زخمهای بی درمان، ز تنهائی ، ز بیتابی،ز درد و غم پریشانم امیدی جز به درگاهت نباشد توشه ی راهم دراین ظلمت دراین دنیای ظلمانی، پناهم باش،،پناهم باش،،،،#آذریان
خداوند
صفات خداوند
الهی گاهی ونگاهی
خدا
عاشقی با خدا
#ساحل
همین که چمدانت را برمیداری همه میپرسند میخواهی کجا بروی؟ اماوقتی یک عمر تنهایی هیچکس ازتو نمیپرسد کجایی!، انگار همین چمدان لعنتی تمام ترس مردم از سفر است هیچکس از تنهایی تو نمی ترسد!
دنبال کنید
شاید از این پستها خوشتان بیاید