چند وقت پیش داشتم توی سرچ کنسول میگشتم ببینم کدوم صفحات سایتم بیشتر بازدید دارن. یه چیزی خیلی تو ذوقم زد. دیدم یه سری صفحه با موضوع خیلی شبیه به هم دارن با یه کلیدواژه مشترک ترافیک میگیرن، اما هیچکدومشون اونقدر که باید بالا نیستن. اولش فکر کردم شاید الگوریتم گوگل قاطی کرده، اما بعد که بیشتر خوندم، فهمیدم یه چیزی به اسم «همپوشانی کلمات کلیدی» یا همون Keyword Cannibalization وجود داره.

خلاصهش اینکه وقتی دو یا چند تا صفحه توی سایتت یه موضوع رو هدف گرفتن، گوگل نمیفهمه کدومش مهمتره و همهشون رو یهجورایی بیاثر میکنه. یعنی به جای اینکه یکیش بره بالا، همشون گیر میافتن تو رتبههای پایینتر.
منم این اشتباه رو کرده بودم. مثلاً یه پست داشتم با عنوان "راهنمای سئو برای مبتدیها" و یکی دیگه با عنوان "نکات مهم سئو برای تازهکارها". از نظر خودم دوتا موضوع بودن، ولی از نظر گوگل؟ دقیقاً یکی بودن.
واسه همین تصمیم گرفتم یه سر و سامونی بدم. اومدم اون دو تا مقاله رو با هم ترکیب کردم، یه متن کاملتر نوشتم و اون دوتای دیگه رو به این یکی هدایت کردم. نتیجهاش این شد که هم محتوام بهتر شد، هم اون مقاله جدید آرومآروم بالا اومد تو نتایج.
حین این کار فهمیدم یه سری اشتباهات رایج هست که ممکنه آدم مرتکب شه. مثلاً اینکه فکر کنی هر چی مقاله بیشتر باشه، بهتره؛ یا اینکه به شباهت نیت کاربر توجه نکنی. بعضی وقتا یه مقاله ممکنه از نظر ما فرق داشته باشه، ولی گوگل اونطور که ما فکر میکنیم نمیبینهاش.

در کل اگر یه مدت طولانی با سایتت کار کردی و کلی محتوا ساختی، یه نگاهی بنداز ببین آیا این مشکل رو داری یا نه. گاهی وقتا بهتره یه صفحه خوب و کامل داشته باشی، تا چندتا نصفه و نیمه که با هم توی گوگل دعوا میکنن.
خب، بعد از اون کشف اول توی سرچ کنسول، گفتم بذار یه کم عمیقتر بررسی کنم. راستش اولش رفتم سراغ گوگل.
وای که چند تا صفحه برام اومد بالا! همون موقع فهمیدم قضیه جدیه.
بعد رفتم توی سرچ کنسول قسمت "Performance" و کوئریهایی که ترافیک میگیرن رو نگاه کردم. دیدم چند URL مختلف دارن برای یه عبارت نمایش داده میشن، ولی هیچکدوم اون رتبه طلایی رو ندارن. همشون وسط جدولن، یهجور خاکستری!
یه بارم جوگیر شدم، یه مقاله رو که احساس میکردم خیلی شبیه بقیهست، پاک کردم. بعدش فهمیدم همون مقاله داشت از یه بکلینک خوب ترافیک میگرفت. یعنی خودم با دست خودم یکی از مفیدترینهامو حذف کردم!
از اون به بعد یاد گرفتم که قبل از هر اقدامی، اول آمارش رو بررسی کنم. ببینم ترافیک داره؟ بکلینک داره؟ با کدوم صفحات overlap داره؟ نیت جستجوی کاربر یکسانه یا نه؟

در نهایت یه استراتژی ساختم:
هر چی مقاله تکراری بود رو یا ادغام کردم، یا اگر واقعاً ارزش نداشت، ریدایرکتش دادم.
یه مقاله مادر ساختم که همهی مطالب مشابه رو توش جا دادم.
توی همهی این صفحات لینک داخلی گذاشتم که جریان بینشون شکل بگیره.
و از همه مهمتر: از اون به بعد، قبل از نوشتن هر مقاله، اول چک میکردم قبلاً چیزی شبیه به اون نوشتم یا نه.
الان احساس میکنم سایتم تمیزتره، گوگل راحتتر میفهمه چیکجاست، و بعضی از رتبههامم بهتر شده.
بعد از کلی آزمون و خطا، فهمیدم اگه یه ساختار درست برای محتوای سایتم نداشته باشم، باز هم ممکنه اشتباهی یه مقالهی تکراری بنویسم. برای همین تصمیم گرفتم یکبار برای همیشه، یه نظم واقعی به محتوای سایت بدم.
اول، نشستم و همه مقالههامو لیست کردم. یه فایل اکسل ساختم و توش نوشتم:
عنوان مقاله
کلیدواژه اصلی
هدف مقاله (آموزشی، تحلیلی، معرفی، مقایسهای و ...)
URL
میزان ترافیک
بکلینک
نیت جستجوی کاربر
با این جدول، متوجه شدم که مثلاً من ۳ تا مقاله دارم که هر سه بهنوعی دارن درباره «سئو برای مبتدیها» صحبت میکنن، ولی هر کدومشون از زاویهای متفاوت. این یعنی میشه بهجای حذف یا ادغام بیفکر، یک ساختار هستهای ایجاد کرد.

به جای اینکه هر موضوع کوچیک رو تو یه مقاله جدا بنویسم، یه صفحهی مادر درست کردم، مثل «راهنمای کامل سئو برای تازهکارها».
بعد توی اون، بخشهایی گذاشتم که به مقالههای دیگه لینک میداد، مثلاً:
چی باعث میشه سایتت تو گوگل دیده نشه؟ ← لینک به مقالهی اشتباهات سئو
چطور تحقیق کلمه کلیدی انجام بدم؟ ← لینک به مقاله تحقیق کلیدواژه
تفاوت سئو داخلی و خارجی چیه؟ ← لینک به مقاله ساختار سئو
اینطوری نه تنها ساختار سایت بهتر شد، بلکه گوگل هم راحتتر تونست بفهمه کدوم مقاله برای چی نوشته شده. و وقتی کاربر وارد میشه، مسیر خوندن مقالهها براش مثل یه راهرو روشنه، نه یه هزارتوی گیجکننده.
مهمترین چیزی که یاد گرفتم اینه که سئو فقط بهینهسازی برای گوگل نیست، بلکه نوعی طراحی تجربه برای خوانندهست. وقتی ساختار سایتت مرتب باشه، هم کاربر خوشحالتره، هم گوگل راحتتر راهشو پیدا میکنه، و هم خودت سردرگم نمیشی.