یکی از حوزه های داغ پژوهشی در این روزها مباحث مرتبط با هوش مصنوعی است مباحثی از قبیل بینایی ماشین، پردازش تصویر، داده کاوی، شبکه های عصبی، یادگیری عمیق، تحلیل آماری الگوها و غیره. اهمیت این رشته به این دلیل است که ما در عصر و انقلاب داده ها به سر می بریم. امروزه دو جهان در موازات هم قرار دارند جهان واقعی و دنیایی مجازی. تقریبا این روزها با سرعت هر چه بیشتر در حال تبدیل کردن نماد هایی واقعی به نماد های مجازی هستیم. ارز مجازی، پول مجازی، تجارت الکترونیک، شبکه های مجازی. تقریبا هر چیزی که ما به ازای واقعی دارد را تبدیل به رقم کرده ایم.
با این حجم گسترده داده، منبعی غنی از دانش کشف نشده است. فرض کنید داده هایی که روزانه هر کدام از ما در گوگل به جا می گذاریم. عبارات جستجو شده، فیلم های مشاهده شده، فیلم های جستجو شده، موقعیت های مکانی که یک فرد قرار داشته، لیست مخاطبین که یک فرد دارد، پیام هایی ارسالی به افراد، تماس های گرفته شده، سایت هایی که مراجعه کرده است، نرم افزار هایی که استفاده می کند، سایت هایی که عضو است، مدت زمانی که در یک شبکه یا سایت قرار دارد و ....
این ها نمونه هایی از داده هایی هستند که هر روزه از خود در شبکه های مختلف ثبت می کنیم. این داده ها برای شناخت جنبه های مختلف روان ما، گرایش ها، علایق و ... کافی به نظر می رسند. گاهی از دل این داده ها به اطلاعاتی می توان دست یافت که از دید خود فرد نیز پنهان است. این رد پاهای بزرگ از ما در طول زمان در شبکه های مجازی گاهی ترسناک و حریم خصوصی مسئله و چالشی جدیست.طبیعی است که داده های بزرگ بدون مکانیزمی برای استخراج دانش فاقد ارزش و صرفا بانک هایی بزرگی از داده هستند.
الگوریتم های رایج برنامه نویسی دیگر جواب گوی چالش هایی موجود نیستند. در رهیافت هایی عادی برنامه نویسی ما با مسائل خوش تعریف طرفیم. مسائلی که صورت مسئله روشن است و همچنین مشخص است ما به دنبال چه نوع جوابی هستیم صرفا مسئله زمان و توان پردازشی ماشین است. مانند جستجو ها یا محاسباتی که در بانک هایی مالی انجام می شود. بسیاری از گزارش هایی که در این نرم افزار های استخراج می شوند علارغم پیچیدگی هایی شان مسائلی خوش تعریف و قابل فرموله شدن هستند. اما مسائلی که هوش مصنوعی با آن سر کار دارد مسائلی هستند که براحتی قابل فرموله شدن نیستند مثال هیچ فرمولی برای تشخیص یک گربه با توجه به تنوع گسترده گربه ها، در یک تصویر وجود ندارد. یا گاه بدنبال اطلاعاتی هستیم که خودمان از ماهیت آن به درستی آگاه نیستم مباحثی که در علم داده و داده کاوی به دنبال پاسخ به آنها هستیم.
سوال این است آیا می توانیم به دانش استخراج شده از طریق ابزارهای هوشمند اعتماد کرد؟ چگونه می توانیم از صحت اطلاعات به دست آمده مطمئن بود؟ در روش های و ابزارهای هوش مصنوعی عنصر تصادف بسیار تاثیر گذار است چگونه می توانیم به دانش به دست آمده از این روش ها اتکا کرد؟ ایا این داده ها همه جنبه های انسان را نمایش می دهند؟ آیا جنبه هایی هستند که از دید این الگوریتم ها پنهان بمانند؟ چگونه می توانیم آسیب ناشی از خطا در شناخت این سیستم های به ظاهر هوشمند را کاهش داد؟ آیا هر اطلاعاتی که ما از خود در اینترنت به جا می گذاریم براستی گویای خواسته های واقعی ماست؟