قدیما که موسیقی پاپ داشت تو ایران جون میگرفت و فضای جدیدی پدید اومده بود، همون سالهای آغازین که ناصر عبدالهی، عصار، شادمهر و امثال اونها، آلبوم میدادن و به نوعی تولدِ دوبارهی صنعت موسیقی در ایران بود، آلبومی هم از نادر مسچی منتشر شد. تقریبا ۳-۴ سال بعد از آلبوم دهاتی از شادمهر، آلبوم «زندگیِ عروسکی» با صدای نادر مسچی منتشر شد که اتفاقا بعضی از ترانههاش از آثار ترانهسراهای بهنامی مثل یغما گلرویی و ترانه مکرم بودن.
نکته عجیب این بود که اون روزها من از هیچکس اسم این خواننده رو نمیشنیدم! انگار فقط من و میلاد – دوستم - فایلهاشو داشتیم و شنیده بودیم!! مسلما آماری از فروشش ندارم ولی اگه برداشت من درست باشه، شاید بشه گفت این آلبوم با استقبال روبرو نشده چون احتمالا به اندازه کافی معرفی و تبلیع هم براش صورت نگرفته. حالا هر چی، این یه احتماله اما از بین احتمالات قوی، یکی دیگه هم هست که جلوتر به اون اشاره می کنم.
پرانتز باز: در عنفوان ۲۰ سالگی - نمیدونم از کجا –کپی این آلبوم به دستم رسید! بالعکس این روزها، اون موقعها چندان آگاهی و تعهدی نسبت به حق معنوی آثار نداشتم. به زبان ساده، کمی کپیرایت سرم میشد ولی نمیتونستم و نمیشد همیشه رعایت کنم. در همون دوران، برای حمایت خوانندههای مورد علاقم مثل سراج و گروه دستان و ... «اگر» آلبومشونو پیدا میکردم، میخریدم ولی خب! هرچند هنوزم CDهایی مثل لولیانِ شهرام ناظری و نوار شمسالضهای سراج و ده پونزده تا سیدی اورجینال دیگه دارم اما هارد کامپیوتر من هم، مثل مال اکثر مردم، پر از آثار کپی بود! پرانتز بسته.
باری! این آلبوم ۱۵ ساله روی کامپیوتر من بوده و طی این مدت، سالی چند دفعه یادش افتادم و گاهی برای تجدید خاطرات گوشش میدادم. هر بار هم با تعجب میگم که چرا هیشکی اینو نشنیده! آخه به نظرم واقعا از خیلی از موزیکهایی که قبل و بعدش ساخته و شنیده شدن بسیار بهتره.
میخوام بگم این آهنگها - هرچند از نظر خودم در دسته بندی تفریحی قرار میگیرن – اما ارزش اینو دارن که خیلی بیشتر از آهنگهای بی محتوا و مزخرف امروزی شنیده بشن. دستکم تنظیمهای خوب و محتوای متوسطی دارن و با ملودی و واژههای سخیفِ بیشتر موزیکهای امروزی، پر نشدن. ترانههاش وزن و قافیهی چَپَرچُلاقِ امروزی رو ندارن و میشه گفت بصورت حرفهای آهنگسازی و تنظیم شدن. خلاصه هر جور حساب میکنم، این موسیقیِ نهچندان عمیق، همچنان به خیلی از موسیقیهای بیمحتوای امروزی سَر تره!
توجه داشته باشین! این آلبوم که من دارم به نوعی ازش تعریف میکنم، یه جورایی جزو موسیقیهای شَنگول عَطِینای اون دوران محسوب میشدهها!! یعنی کنار آثار هنرمندان بهنام، در دورانی که هنوز گوش مردم اینقدر بیتربیت نشده بود، اینجور کارها «شاید» چندان لایق شنیده شدن نبودن. در واقع ممکنه یکی از دلایل شنیده نشدنش در اون زمان (اگه واقعا شنیده نشده باشه) همین موضوع بوده. یا شاید هم مردم برای شادی و تفریح، بهاندازهی کافی موسیقیِ لسآنجلسی داشتن و کوچِ گوشها به موسیقیِ بیتصویر و بیآلایشِ ممیزی شده، چندان کار آسونی نبوده.
خلاصه این بهانهای شد تا یادآوری کنم که صنعت موسیقی داره روز به روز بی محتوا تر و بی ارزشتر میشه، اونم نه فقط در ایران بلکه در تمام دنیا. دلیلش هم معلومه؛ موسیقی یکی از مردمیترین هنرها و بهترین ابزار انتقال پیام به همهی اقشار جامعهس. اگه موسیقی محتوا داشته باشه، اگه پیامهای تفکر برانگیز داشته باشه، اگه ساختار درست داشته باشه، پر واضحه که گوش مخاطب رو بهتر تربیت و تقویت میکنه و در نتیجه، ذائقهی موسیقایی مخاطب، بیشتر به سمت موسیقیهای عمیق و با کیفیتتر سوق پیدا میکنه. اونجاست که مخاطب عام در معرض اطلاعات قرار میگیره. اونجاست که به تامل و تعمق وا داشته میشه... و همونجاست که «عموم مردم»، آگاهتر و خطرناک میشن!
شاید همینه که سیاستمداران ترجیح میدن موسیقی دنیا، روز به روز بیمحتواتر و سطحی تر بشه و همینه که هر روز، صنعت موسیقی بیش از پیش به تصویر و ارائهی نمایش محتاج شده. و شاید همینه که اگه تصویر رو از بیشترِ آهنگهای این روزها بگیری، تقریبا هیچ حرفی برای گفتن ندارن.
حالا اگه دوست داشتین این آلبوم رو از SoundCloud من بشنوید. امیدوارم صاحب اثر و شرکت ناشر، این آلبوم رو برای فروش روی بیپتونز بذارن و حتا روی اسپاتیفای – حلال – گوش بدیم!
ttps://soundcloud.com/saeed-sepehr/sets/nader-meschi-zendegie-aroosaki