توی طراحی UI/UX (رابط کاربری و تجربه کاربری) اپلیکیشن، وبسایت یا برنامههای کامپیوتری، طبق چیزی که تو مقاله "اسکچ زدن چیه؟ فقط توی 6 خط" گفتم، اولین مرحله بعد از جمعآوری اطلاعات کاربرهای هدف، اینه که طراح UI این اطلاعات رو از تیم UX میگیره و به اسکچ یا نقاشی تبدیل میکنه. این تبدیل کردن اطلاعات به اسکچ خودش دو مرحله ست که تو این مقاله قصد دارم انواع اسکچ زدن رو براتون توضیح بدم با مثال
توی این نوع اسکچ هدف فقط در اومدن طرح اولیه با صرف مدت زمان کم هست تا یک دید خییییلی کلی به پروژه داشته باشیم. باید سعی بشه از متن استفاده نشه و طوری اجزا و بخش ها نقاشی شده باشن که قابل فهم باشن (و این هم یه سری استانداردهایی داره که میتونید گوگل کنید یا منتظر مقالات بعدی باشید)
برای اینکه بیشتر وارد جزئیات نشید یک ترفند وجود داره و اونم اینه که میتونید از ماژیک با نوک کلفت استفاده کنید. چون با ماژیک جای زیادی برای نوشتن ندارید و مجبورید که قید متن نویسی رو بزنید :))
اسکچ HF تکمیل کننده اسکچ LF محسوب میشه. بعد از اینکه تیم توسعه دهنده و یو ایکس و خودتون اسکچ LF رو تایید کردید، میرید مرحله بعد که تکمیل کردن اسکچ LF هستش. توی این مرحله هم باید سعی کنید زمان رو لحاظ کنید ولی جزئیات رو دقیقتر از مرحله قبل ذکر کنید که قابل فهم برای همه باشه و مخصوصاً خودتون.
یجوری متنهای کمکی یا عناوین رو بنویسید که اگه بعد از چند ماه هم اومدید رو پروژه، باز هم همه چی دستتون بیاد که چی به چیه. به عنوان مثال: اگه توی منوی فوتر سایت در مرحله LF اومده بودید و بجای متن چند تا خط زیر هم کشیده بودید، الان دیگه باید اون خطوط عناوین منوی اصلی سایت باشه.
من خودم این دو مرحله رو ادغام کردم با همدیگه تا سرعت کار بره بالاتر. و اینم بگم که بعضی جاها اصلاً شاید اسکچ لازم نباشه (بسته به اون قسمت پروژه داره!) و خیلی پیش اومده که خودم از این مرحله پریدم :)
خیلی خلاصه گفتم. سوالی بود همینجا بپرسید جواب میدم ;)