این داستان کوتاهی که میگم مربوط میشه به یک باگ که تبدیل شد به یک ویژگی مثبت و البته تاثیرگذار در نرمافزار کیمیا.
اول از تخصص خودم بگم تا داستان گویاتر باشه. من تخصصم طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری یا همون UI/UX هستش با استفاده از تکنولوژی WPF و زبان XAML. این تکنولوژی و زبان توی حوزه نرمافزارهای دسکتاپ کاربرد داره که بعد از اومدن اپ موبایل، بازارش خیییییلی کمرنگ شد.
خب حالا که تخصصم رو متوجه شدید تا حدودی چیه، بریم سراغ ترفندی که از یه باگ شروع شد.
قرار بود کنترل نوار پیشرفت (Progress Bar) توی xaml رو کاری کنم که موقع تغییر مقدار، به نرمی حرکت انجام بگیره و مجبور شدم توی همون فرانتاند با کدهای xaml انیمیشن ریزی کار بذارم. بعد اینکار تغییرات رو به تیم بک اند تحویل دادم.
در تست ریلیز، بچه ها متوجه یه باگ شدن. توی لودینگ بازیابی دیتابیس، در حالیکه عملیات در پشت صحنه تمام شده بود، ولی پروگرس بار به 100% نمیرسید و مثلاً توی 45% پنجره بازیابی دیتابیس بسته میشد.
این مشکل بخاطر انیمیشن ریزی بود که با تاخیر داشت اجرا میشد.
برای این مشکل تیم تست نرم افزار، کارتی توی ترلو درست کردن تا این مشکل رفع بشه، ولی بعد از دو سه بار تست تصمیم بر این شد که این باگ به عنوان یک قابلیت توی برنامه خواهد ماند.
دلیلش این بود که کاربرها چون توقع داشتن پروگرس بار تا 100% پر بشه بعد عملیات تموم بشه و پنجره بسته بشه، یهو میدیدن که توی 65% عملیات تموم شد و چقدر سریع کارها داره انجام میگیره. یجورایی با روح و روانشون بازی کردیم با این باگ کوچیک.