در این مقاله می خواهیم در مورد تشخیص قدرت روند و عمق قیمت بر اساس معامله گرهای خلاف روند در روش چارتیکال یا همان سنتیمنتال توضیح دهیم. در آموزش های قبلی در مورد کسانی که روند را ساخته اند و اینکه چه تغییراتی در تمایلات شان یا سرسختی شان برای معامله در جهت روند بوده است صحبت کردیم،در این مقاله می خواهیم از نقطه مقابل به این مسئله نگاه کنیم یعنی کسانی که خلاف روند هستند.
برای مشاهده تمامی مقالات چارتیکال کلیک کنید
همیشه یک روند فقط به این خاطر که معامله گران حاضر در آن روند دیگر تمایلی برای ادامه آن ندارند یا حاضر نیستند در قیمت های بدتر در آن روند معامله کنند الزاما ضعیف نمی شود بلکه آنها بر تمایلات و سماجت خودشان استوار هستند .اما معامله گرهایی که بر خلاف آنها فکر می کنند و انتظارات یا برنامه هایی خلاف آنها دارند، برای معاملات ، خیلی قوی ترو سرسخت تر می شوند .پس ما اگر در این جبهه حواسمان را فقط به یک گروه متمرکز کنیم و از گروه دیگر غافل شویم این امکان خیلی به وجود می آید که در دام موقعیت هایی بیفتیم که خیلی راحت می توانستیم آنها را شناسایی کنیم .
همانطور که در پروجکشن یا همان پرتاب قیمت ، اکستنشن ها و کارکشن ها را در نظر می گرفتیم در اینجا نیز همین طور است.یعنی مقدار پس زده شدن قیمت در هر کارکشن را می سنجیم.
به تصویر دقت کنید محدوده ای که هاشور زده شده است مقدار پس زده شده ی قیمت در کارکشن نسبت به اکستنشن است. یعنی می خواهیم ببینیم این اکستنشن چقدر پس زده شده است؟ حال محدوده اول را A می گذاریم و محدوده دوم را B می گذاریم .نکته این است. که در اینجا هم نیز دقیقا مثل حالتی که در پرتاب قیمت داشتیم باید هر عمق قیمت را با عمق قیمت قبلی خودش مقایسه کنیم. و اینکه اگر عمق جدید نسبت به عمق قبلی کمتر شده باشه. یعنی بنا به دلایلی معامله گرهای مخالف این روند ضعیف تر شده اند. یا اگر ضعیف تر نشده اند معامله گرهای سازنده قوی تر شده اند. و به هر دلیلی قیمت دیگر نمی تواند مثل قبل رفتار خطرناکی را برای خلاف روند خودش داشته باشذ. پس معامله گر با ریسک کمتر می تواند یک معامله با احتمال بالاتر را داشته باشد.
این یعنی هیچ تغییر خاصی در رفتار و تمایلات معامله گرهای خلاف روند نبوده است. پس اگر دیگر سرنخ ها اجازه ورود به معامله و یک فرصت جدید را به معامله گر میدهد. می تواند آن فرصت جدید را معامله کند.
اما اگر مقدار B نسبت به مقدار A بیشتر شد یعنی عمق بیشتری در بازار شکل گرفت متوجه می شویم. که بنا به یک دلایلی معامله گرهای مخالف روند خیلی قوی تر از قبل شده اند. و دیگر مثل قبل کم تاثیر نیستند و تاثیرات و نقش شان بر روی روند در حال بیشتر شدن است. و یا اینکه میزان توان معامله گرهای در جهت روند در برابر آنها در حال کم شدن است.
به این خاطر که می دانیم آن یک موقعیتی است که ممکن است یک دام برای ما باشد. زیرا همانطور که قبلا گفتیم این یک توالی تصادفی است چون به طور کلی در بازار چیزی که خیلی اتفاق می افتد حرکات تصادفی هستند و پویایی بازار خیلی بالا است.
پس ما برای اینکه دچار پویایی بیش از حد بازار یا در واقع همان توالی تصادفی نشویم. و در دام معاملات نیفتیم زمانی که می بینیم عمق معاملات و عمق حرکات بیشتر شده است آن موقعیت را معامله نخواهیم کرد.
به تصویر زیر دقت کنید ،برای موقعیت های نزولی هم همینطور است. در حرکات نزولی مقدار پس زده شده ی قیمت را از اکستنشن قبلی آن کم می کنیم، همانطور که در تصویر هاشور زده شده است. مادامی که B از A در حالت نزول هم بیشتر باشد به فکر فروش های جدید نخواهیم بود ولی اگر مساوی و یا کمتر بود می توانیم آماده برای ورود به موقعیت ها و فرصت های جدید برای فروش باشیم.
یکی از سرنخ های بسیار مهم و اساسی در شناسایی قدرت یک روند عمق کارکشن های موجود در روند می باشد. که اگر عمق آنها رو به کاهش باشد میتواند نشان دهنده ضعف و یا عدم تمایل ورود معامله گران خلاف روند باشد. و اگر رو به افزایش باشد میتواند هشداری مبنی بر قدرت گرفتن معامله گران خلاف جهت و یا ضعیف تر شدن معامله گران در جهت روند را نشان دهد، اما این نکته را یادآوری میکنم که هیچ موقع ما فقط با یک گزینه اقدام به معامله نمی کنیم و باید مجموعه ای از سرنخ ها را برای رسیدن به نتیجه مطلوب در نظر بگیریم.
View this post on Instagram A post shared by احمدرضا جبل عاملی/چارتیکال (@chartical.jabalameli)