بهار است و هوای دلچسب بهار به آدم اجازه ماندن در خانه نمی دهد.حتی سعدی بزرگوار در این باره می فرمایند:
بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
صوفی از صومعه رو خیمه بزن بر گلزار
که نه وقت است که در خانه بخفتی بیکار...
و چنین شد که 27 فروردین 1400 بار دگر از صومعه بیرون زدیم و خیمه زدیم بر گلزار. ساعت 6 صبح با تعدادی از همنوردان خوب از میدان بهاران کوهسار به سمت روستای رندان به راه افتادیم. مقصد آشنا بود. آبشار رندان تا قله رندان. طبق معمول بعضی دوستان با اینکه برای این برنامه ثبت نام کرده بودند ولی در لحظه آخر از شرکت در برنامه منصرف شدند. یک ضرب المثل ترکی در این مورد هست که میگه: گئجه اُدوونا گئدن چوخ اولار صاباح هاممی بالتا ایتیرَر.
به هر حال در آن صبح زیبا و دل انگیز جاده خلوت امامزاده داوود را چهل دقیقه ای طی کردیم و به روستای رندان رسیدیم. پس از پیدا کردن جای پارک و محکم کردن بند پوتین ها و گرفتن کوله ها بر دوش بالاخره ساعت 6:50 دقیقه پیاده روی از روستای رندان به سمت آبشار آغاز شد. در آن صبح خنک بهاری از زیر درختان شکوفه باران شده و رود خروشان رندان گذشتیم. محیط و فضا چنان زیبا و دلفریب بود که همه همنوردان از آن همه زیبایی و شکوه به وجد آمده بودند و پی در پی عکس می گرفتند. برای همین گروه به کندی پیش می رفت و هرجا که لازم بود برای عکاسی و لذت بردن از طبیعت توقف می کردیم به گونه ای که مسیر 45 دقیقه ای 1/5 ساعت به طول انجامید و در نهایت ساعت 8:30 به پای آبشار رسیدیم. آنجا از دوستانی که قرار بود فقط تا آبشار همراهمان باشند خداحافظی کردیم و به سمت بالا به راه افتادیم. نيم ساعت بعد یعنی ساعت 9 در شیب تندی برای صبحانه توقف کردیم. به دلیل شیب زیاد مسیر و البته رعایت فاصله اجتماعی تصمیم گرفته شد گروه در نقاط مختلف پراکنده شد و هرکس بر روی سطح صاف یا تخته سنگی نشسته و صبحانه میل نماید. پس از صبحانه دوباره به راه افتادیم. از اینجا به بعد ریواس ها به ما چشمک می زدند اما چیدنشان را به زمان بازگشت موکول کردیم. هرچند سر راه ناخنکی میزدیم و آنهایی که سر راهمان بودند می چیدیم و ساقه ترد و خوشمزه شان را به نیش می کشیدیم. پای بچه های گروه هنوز به کوه عادت نکرده بود و برای همین کمی بین مان فاصله افتاد. ولی در نهایت همگی در ساعت 12 ظهر به قله رندان رسیدیم. تصور من این است که اگر توقف های بین راه کوتاه شود می توان حتی در ساعت 10 الی 10:30 هم به قله رندان رسید. هوا آفتابی اما خنک بود. منظره کوهها از آن بالا بسیار زیبا و دیدنی بود و لکه های برف به جا مانده از زمستان هنوز به چشم می خورد. هرچند من در گزارش برنامه ای که در اینترنت دیده بودم سال گذشته ارتفاع برف در این موقع از سال بسیار بیشتر و تابلو قله نیز کاملا زیر برف مدفون شده بود. توقف و عکاسی ما در قله حدودا 35 دقیقه طول کشید. آنجا برای دو نفر از دوستانی که برای اولین بار قله ای را فتح می کردند مراسم قله گرفتیم و بلافاصله به سمت پایین سرازیر شدیم. ناهار در خنکی سایه سار درختان کنار رودخانه صرف شد و پس از آن همگی به سمت روستا بازگشتیم و برنامه در ساعت ۱۶:۳۰ در روستای رندان به پایان رسید.