اخراج آمریکا از منطقه غرب آسیا کار غیر ممکنی نیست. اما مستلزم به کار گیری ابزارها و ظرفیت های موجود است.
برای اخراج آمریکا از منطقه، چنین راهبردی باید در دستور کار ایران باشد:
1- قطع کلیه مذاکرات دیپلماتیک و یکصدا شدن همه جناح های سیاسی داخلی و مطالبه یکصدای رویارویی مستقیم با آمریکا در فضای رسانه ای کشور.
2- سازماندهی راهپیمایی های میلیونی و نمایش قدرت از طریق شعارهای تند ضد آمریکایی.
3- آغاز بسیج عمومی و سازماندهی یک نیروی رزمی لااقل با استعداد 5 میلیون نفر.
4- تجهیز و سازماندهی نیروهای موسوم به نیابتی در محور مقاومت. این نیروها نوک حمله علیه نیروهای آمریکایی بوده و قبل از هر گونه درگیری مستقیم میان ایران و آمریکا باید با ضرباتی قدرتمند به نیروهای آمریکایی وارد کنند. تعداد کشته های آمریکایی در اثر حملات این نیروها باید قابل توجه و زیاد باشد.
5- طبیعتا با وارد شدن تلفات انسانی به آمریکاییها در منطقه، رسانه ها و مقامات آمریکایی نسبت به ایران لحن تهاجمی خواهند گرفت. واکنش ایران باید حمایت تمام عیار از نیروهای محور مقاومت و اعلام آمادگی جهت درگیری مستقیم با آمریکا باشد. (ارسال سیگنال اقتدار از سوی ایران)
6- در صورت مشاهده تحرکات تروریست های ارتش آمریکا در راستای هر گونه حمله به ایران، پاسخ بعدی ایران باید خروج رسمی از پیمان NPT و اخراج تمام بازرس های سازمان جهانی انرژی اتمی از ایران باشد.
7- اجرای مانورهای نظامی که مقابله با حمله هسته ای (دفاع ایران در برابر تهدید اتمی)، و همچنین حمله هسته ای از سوی ایران علیه دشمن آمریکایی را به نمایش می گذارد.
8- در مرحله آخر، فعال کردن دستگاه دیپلماسی و نشان دادن چراغ سبز جهت مذاکره مستقیم. مذاکره می تواند در بالاترین سطوح صورت بگیرد. لیکن سطح تنش نظامی تا آخرین لحظه نتیجه مذاکرات، باید در بالاترین حد نگه داشته شود.
اما اگر نگاهی به وضعیت کنونی و رفتارهای مقامات و جناح های سیاسی ایران بیاندازیم تصویر متفاوتی را مشاهده می کنیم.
1- تاکید موکد مقامات ایرانی بر ادامه مذاکرات برجام و اختلافات بسیار شدید و واضح و روشن میان جناح های سیاسی داخلی. به گونه ای که بسیاری از افراد معروف و متصل به سپاه پاسداران با شدت و کاملا علنی با هر گونه درگیری مستقیم با آمریکا مخالفت می کنند.
2- به غیر از راهپیمایی های مرسوم و مناسبتی، مانند 22 بهمن، مقامات ایران بیشتر به دنبال دور نگه داشتن جمعیت داخل از هر گونه هیجان و تشنج هستند. نه واکنش خاصی نسبت به جنگ غزه دیده می شود و نه کشته شدن فرماندهان و پاسداران ایرانی در سوریه اهمیت خاصی دارد.
3- بحث داغ کشور لغو خدمت سربازی اجباری است.
4- ایران سعی می کند هر گونه ارتباط میان خود و نیروهای محور مقاومت را انکار نماید.
5- پس از اینکه نیروهای محور مقاومت موفق شدند چند تروریست آمریکایی را به هلاکت برسانند، ایران تاکید کرد که هیچ حمایتی از این عملیات نکرده است! (ارسال سیگنال غلط کردم از سوی ایران)
6- برخی همکاری ها با سازمان جهانی انرژی اتمی که قبلا از سوی ایران متوقف شده بود (در اعتراض به عملیات های خرابکارانه علیه ایران)، اخیرا مجددا احیاء شده است.
7- مانورهای نظامی در حد برخوردهای نظامی متعارف است.
8- هر چه آمریکاییها سطح تنش را بالاتر می برند، ایران تلاش می کند سطح تنش پایینتر باقی بماند.
به نظر نمی رسد ایران به دنبال «اخراج آمریکا از منطقه» باشد. تمام تلاش جمهوری اسلامی ایران در راستای حل اختلافات ژئوپلیتیک با آمریکا و رسیدن به توافقی جدید است که منجر به احیای روابط قدیمی و اتحاد راهبردی ایران و آمریکا باشد.