ویرگول
ورودثبت نام
سپهر سمیعی
سپهر سمیعیعلوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۵ دقیقه·۳ ماه پیش

اسرائیل در دام ایران

در فضای رسانه ای داخلی و خارجی یک روایت کلان مورد تایید و تاکید همگان است: اسرائیل در اوج قدرت و مشغول نابودی تمام دشمنان خود در منطقه است، در حالی که ایران در اوج ضعف و آسیب پذیری قرار گرفته.

در نگاه اول شواهد و نشانه های متعددی وجود دارد که این روایت را تایید می کند. ترور فرماندهان حزب الله، سقوط سوریه، ترور برخی رهبران حماس منجمله اسماعیل هنیه در تهران و یحیی السنوار در غزه، حمله مستقیم به ایران و ترور تمام ژنرال های سپاه که در مناصب فرماندهی ارشد بودند، و همچنین نسل کشی فلسطینیان و تجاوز کشورهای متعدد.

لیکن یک نکته کوچک و تناقض بسیار بزرگ این روایت را به شدت مخدوش می کند: این واقعیت انکار ناپذیر که پس از حدود 2 سال از آغاز جنگ غزه، هنوز که هنوز است اسرائیل قادر به شکست حماس نیست.

عملیات 7 اکتبر فی نفسه یک شکست سهمگین اطلاعاتی و امنیتی برای اسرائیل بود. همان اسرائیل که افسانه اشراف دقیق اطلاعاتی و اقتدار تمام عیار ناشی از برتری تکنولوژیکش را دایم در گوش و چشم و حلق و سایر سوراخ هایمان فرو می کنند، نه تنها نتوانسته بود عملیات 7 اکتبر را پیش بینی و خنثی کند، بلکه بر اثر وقوع آن حدود 1200 کشته داد. و اسرایی که هنوز یکی از مشکلات اصلی صهیونیست ها محسوب می شوند.

با این وجود عده ای این نظریه را مطرح کرده اند که «اسرائیل از 7 اکتبر خبر داشته و عمدا اجازه داده اتفاق بیافتد تا بهانه برای نسل کشی فلسطینیان و اشغال کامل خاک فلسطین و نابودی دیگر دشمنان منطقه ای خود به دست آورد». یعنی از طریق این نظریه تلاش کرده اند یک ماله طلایی روی شکست مفتضحانه اسرائیل در 7 اکتبر بکشند.

لیکن مشکل بزرگ برای این ماله کشی اینجاست که حتی همین نظریه مضحک هم تنها در صورتی می تواند «قابل پذیرش» تلقی شود که به واقع اسرائیل موفق به شکست حماس شده باشد!

این در حالی است که روز به روز آرزوی شکست دادن حماس برای اسرائیل غیر قابل دسترس تر از قبل به نظر می رسد.

و نقطه ضعف بزرگ اسرائیل هم دقیقا همینجاست که موجب می شود ریسک اقدامات دیوانه وار و احمقانه بعدی را بپذیرد.

آخرین حماقت بزرگ اسرائیل همین حمله ای بود که به خاک قطر نمود. طبق هیچ محاسبه عاقلانه و منطقی قاعدتا اسرائیل نباید چنین خطای بزرگی را مرتکب می شد. لذا حتما انگیزه ای بسیار قوی در کار بوده که رهبران اسرائیل را به پذیرش ریسک این اقدام وسوسه نموده است. و آن انگیزه بسیار قوی چیزی نیست جز تلاش عاجزانه برای زدن ضربه نهایی به حماس و بستن پرونده جنگ غزه. آرزویی که البته با این عملیات شکست خورده هم محقق نشد و فقط اسرائیل را در موقعیتی حتی شکننده تر و بدتر از قبل قرار داد.

وقتی نگاهی کلان به وقایع می اندازیم، به نظر می رسد اسرائیل در مسیری قرار گرفته که امکان بازگشت از آن را ندارد. و به همین دلیل به سادگی مورد سوء استفاده قرار گرفته و طوری بازی می کند که نهایتا کاملا به ضرر اسرائیل و به نفع ایران تمام می شود.

مجدد مرور کنیم:

  • شاهزاده بن سلمان اعلام می کند عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل بسیار نزدیک است.

  • سخنرانی آیت الله خامنه ای: کشورهای عربی روی اسب بازنده شرط بندی نکنند

  • سه روز بعد از هشدار آیت الله خامنه ای عملیات 7 اکتبر اتفاق می افتد

  • اسرائیل در واکنش عملیات نسل کشی در غزه را شروع می کند

  • حزب الله لبنان از شمال و انصارالله یمن از جنوب اسرائیل را زیر ضربه می برند

  • اسرائیل گوشه رینگ گیر افتاده و دچار فرسایش می شود. لذا وارد تصاعد تنش شده و به سفارت ایران در سوریه حمله می کند

  • ایران پاسخ مستقیم می دهد. عملیات وعده صادق 1 آغاز درگیری مستقیم ایران و اسرائیل برای اولین بار

  • سقوط رئیسی در ایران با هدف حرکت به سمت تنش زدایی با غرب

  • دوپینگ اسرائیل از سوی منتقمین خون رئیسی در ایران! ترور اسماعیل هنیه در تهران و دادن اعتبار آن به اسرائیل. حمله پیجری به حزب الله و دادن اعتبار آن به اسرائیل. رد کردن مختصات فرماندهان حزب الله به اسرائیل.

  • عملیات وعده صادق 2. تشدید درگیری مستقیم ایران و اسرائیل، لیکن برتری نظامی ایران همچنان مشخص است

  • عقب نشینی ایران از سوریه و سقوط سوریه. ورود اسرائیل به خاک سوریه و پخش شدن نیروهای صهیونیست در سوریه.

  • حمله اسرائیل به ایران و ترور تمام فرماندهان ارشد سپاه پاسداران. صحبت از سقوط قریب الوقوع رژیم جمهوری اسلامی با دست پر توان اسرائیل مقتدر و قدرتمند!

  • عملیات وعده صادق 3 و حمله ایران به پایگاه آمریکا در قطر و آتش بس میان ایران و اسرائیل

  • حملات اسرائیل به یمن

  • حمله اسرائیل به تونس

  • حمله اسرائیل به قطر

تصویر کلی که دیده می شود به اینصورت است که طراحان 7 اکتبر از ابتدا می دانستند واکنش اسرائیل به چنین عملیاتی دیوانه وار و با هدف احیای تصویر مقتدر و برتر اسرائیل خواهد بود. لذا از همین نقطه ضعف برای هدایت اسرائیل به مسیر خودکشی و نابودی خود استفاده کرده اند. مضافا اینکه هر چه جلوتر می رویم نقش ایران در صحنه تقابل با اسرائیل کمرنگ تر شده و نقش سایر کشورهای منطقه خصوصا کشورهای عربی و ترکیه پررنگ تر می شود.

عقب نشینی ایران از مقابل اسرائیل و تظاهر به ضعف ایران در برابر حمله اسرائیل، فی نفسه موجب شده تا تقابل میان ترکیه و کشورهای عربی با اسرائیل تشدید شود. چون به لحاظ ژئوپلیتیکی ایران دیگر میان این سه حوزه ترکی و عربی و عبری قرار نگرفته و برعکس اسرائیل است که میان دو حوزه عربی و ترکی قرار گرفته و با هر دو دچار اصطکاک شده است. و این اصطکاک بر اثر حملات اسرائیل به سوریه و قطر به میزان زیادی تشدید شده است.

تصویر اسرائیل امروز شباهت زیادی به یک گولاخ پیدا کرده که هنگام دعوا، بیضه اش (در غزه و درگیری با حماس) در چنگ حریف ایرانی قرار گرفته و حالا طرف ایرانی او را به هر طرف که می خواهد می کشد. یک روز او را وادار به همراهی جهت حذف رقبای سیاسی داخلی می کند. روز دیگر وادار به درگیری با ترکیه. روز دیگر درگیری با یمن. روز دیگر درگیری با قطر. و قس علیهذا.

این گولاخ آنچنان از ناحیه بیضه درد می کشد (همان درد ناتوانی از نابودی حماس) که دیگر قادر به فکر کردن بلند مدت نیست و هر کاری می کند تا خود را از درد برهاند.

نهایتا اسرائیل با دست خود نابود خواهد شد و هیچ نیازی به ورود ایران به یک جنگ مستقیم تمام عیار نخواهد بود.

اسرائیلکشورهای عربیحماس
۲۱
۱۱
سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید