سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۴ دقیقه·۳ ماه پیش

انتخابات آمریکا: فن رقابت بر پایه نفرت

دنبال کردن فضای سیاسی و انتخابات در آمریکا از آن جهت جالب توجه است که در سال های اخیر جامعه و فضای سیاسی آمریکا شباهت فزاینده ای به جامعه و فضای سیاسی ایران پیدا کرده است.

مشخصه اصلی ترکیب اجتماعی و عرصه سیاسی در ایران همان واگرایی اجتماعی و عدم وجود تجانس میان مطالبات و مطلوبات گروه های مختلف است. نتیجه قهری این تضاد و تنش این است که هیچ جریان سیاسی قادر به جذب اکثریت جامعه به سوی خود از طریق گفتمان ایجابی نیست. دقیقا به همین دلیل است که گفتمان سلبی و دهن کجی، رایج ترین سبک در ادبیات سیاسی ایران شده است.

اما آمریکا هم دقیقا به همین وضعیت دچار شده. یعنی واگرایی اجتماعی و تضادهای فعال و غیر قابل حل موجب بی اثر شدن گفتمان ایجابی در عرصه سیاسی آمریکا شده است.

این نکته ای است که غفلت از آن توسط رسانه های آمریکایی در سال 2016 موجب پیروزی دونالد ترامپ شد.

هیئت حاکمه آمریکا، متشکل از سرمایه داران بزرگ و مدیران پر نفوذ شرکت های خصوصی بزرگ و حلقه های مافیایی پر قدرت، تصمیم داشتند در راستای برنامه های کلان پروژه نولیبرالیسم و جهانی سازی، هیلاری کلینتون را چرب کرده و به عنوان اولین رئیس جمهور زن ایالات متحده از صندوق رای بیرون بیاورند.

اگر چه هیلاری کلینتون در طول زندگی حرفه ای خود به حلقه های قدرت واقعی در آمریکا ثابت کرده بود کاملا برای آنها قابل اعتماد است، اما مشکل اینجا بود که همه می دانستند هیلاری کلینتون در سطح عوام چهره ای نچسب و منفور است. راه حلی که در آن زمان برای این مساله در دستور کار قرار گرفت این بود که باید یک کاندیدای رقیب دیگری در مقابل کلینتون قرار داده می شد که هیچ کس حتی تصور اینکه این رقیب در جایگاه ریاست جمهوری قرار بگیرد را هم به سرش راه ندهد!

و اینگونه بود که ترامپ به عنوان رقیب کلینتون انتخاب شد.

رسانه های آمریکایی به صورت یکپارچه به سراغ ترامپ رفتند و او را به عنوان رقیب کلینتون برجسته کردند. اما زیرکی ترامپ دقیقا آنجا بود که به جای استفاده از گفتمان ایجابی و تعریف از خود، بیشتر تمرکزش را روی گفتمان سلبی و دهن کجی کردن به کلینتون گذاشت. و با توجه به اینکه کلینتون شخصیت شناخته شده تری بود و ترامپ هیچ سابقه اجرایی یا سیاسی از قبل نداشت، در کمال تعجب همگان، استراتژی ترامپ نتیجه داد و کلینتون شکست خورد.



نگاهی به وضعیت انتخابات در آمریکا نشان می دهد نظام سیاسی ایالات متحده تا چه اندازه فرسوده شده. به گونه ای که گویا به غیر از یک پیرمرد فرتوت که دچار زوال عقل گشته و یک زن شیرین عقل با کارنامه اجرایی در حد صفر هیچ گزینه دیگری وجود نداشته!

شکست دموکرات ها در برابر ترامپ در سال 2016 به اندازه ای تکان دهنده بود که برای جلوگیری از شکست در سال 2020 از همه شعارهای نمادگرایانه از قبیل انتخاب یک سیاهپوست یا زن گذشتند و یک مرد سفید پوست سیاستمدار جا افتاده را به رقابت با ترامپ جلو فرستادند.

این محافظه کاری دموکرات ها برای انتخابات 2024 هم ادامه داشت. اما مناظره بایدن و ترامپ هیچ تردیدی باقی نگذاشت که زوال عقلی بایدن کاملا جدی است و نمی شود او را به کارزار در مقابل ببر درنده ای مانند ترامپ فرستاد!

این بود که نفر بعدی، یعنی کاملا حریص، برای این کار انتخاب شد.

اولین نکته جالب اینجاست که بر خلاف سنوات گذشته که از طریق یک نمایش دموکراتیک با انتخابات درون حزبی تظاهر می شد که توده رای دهندگان خودشان کاندیدای اصلی حزب دموکرات را بر می گزینند، این بار این پروسه کاملا حذف شد خانم کاملا حریص با حکم حکومتی از سوی مرشدین «دموکرات» به عنوان کاندیدای اصلی حزب دموکرات منصوب گردید!

و نکته مهمتر اینکه گردانندگان اصلی سیرک انتخابات در آمریکا این بار حواسشان کاملا جمع است و به خوبی می دانند در رقابت میان دو چهره منفور، آن چهره ای که کمتر توی چشم باشد احتمال پیروزی بیشتری دارد.

به همین دلیل، کاملا حریص نه حاضر به مناظره با ترامپ شده و نه حتی به مصاحبه با خبرنگاران تن داده است. تصویری که از کاملا حریص ارائه می شود کاملا رتوش شده و پس از گذشتن از هزاران فیلتر متخصصان پروپاگاندا و تبلیغات است. کسانی که قصد دارند حریص را چرب کرده و در پاچه پرشکوه ملت استثنایی آمریکا فرو کنند به خوبی می دانند مشاهده چهره واقعی و بدون رتوش حریص به معنای شکست وی خواهد بود.

ترامپ هم این موضوع را فهمیده و به همین دلیل پس از اعلام کنار کشیدن بایدن و جلو آمدن حریص، ترامپ هم حضور رسانه ای خود را کمرنگ تر کرد.



اینها نکاتی است که خوشبختانه جریانات تندروی ایرانی هنوز نفهمیده اند. ای بسا اگر مشاورین رسانه ای سعید جلیلی تا این حد سواد داشتند، او را از شرکت در مناظرات منع می کردند و به شیوه کاملا حریص از سعید جلیلی یک شخصیت اسطوره ای می ساختند!

همینطور اگر مشاوران رسانه ای قالیباف در این حد سواد داشتند، و البته با فرض اینکه قصد خیانت به او هم نمی داشتند، هرگز اجازه حضور صبیه قالیباف در مصاحبه تلویزیونی را نمی دادند.

دموکراسی در شرایط واگرایی اجتماعی بر پایه آرای سلبی عمل می کند. و آرای سلبی همیشه به سمت کسی می رود که کمتر از همه حرف زده و کمتر از همه خود را در معرض دید عموم قرار داده باشد.

انتخابات آمریکادموکراسیواگرایی اجتماعیرای سلبی
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید