این سقوط دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد! اتفاقا هر چه بالاتر برود سقوطش دردناکتر خواهد بود! همه مردم آرزوی سقوطش را داشتند و بالاخره دل های رنج کشیده این مردم شریف و بزرگ به آن آرزویی رسید که عده ای ادعا می کردند دست نایافتنی است!
بالاخره سقوط کرد. قیمت دلار را می گوییم که از 60 هزار تومان به حدود 48 هزار تومان سقوط کرده!
و قیافه آنهایی که جو گیر شدند و دار و ندارشان را دادند دلار 60 هزار تومانی خریدند تا وقتی دلار شد 300 هزار تومان از زرنگی و ذکاوت خود بگویند دیدنی است...
در همین رابطه، عبدالناصر همتی، رئیس اسبق بانک مرکزی در دولت شیخ حسن روحانی، اینطور اظهار نظر فرموده:
رئیس کل اسبق بانک مرکزی از شوک ریزشی آژانس به نرخ دلار رمزگشایی کرد. عبدالناصر همتی در یادداشتی در فضای مجازی نوشت: تفاهم با آژانس، شوک لازم را به قیمت دلار وارد کرد؛ اما آنچه کاهش قیمت دلار را تسهیل کرد، تجدیدنظر بانک مرکزی در برخی از سیاستهای اشتباه ارزی بود. تفاهم بینالمللی در کنار تجدیدنظر در برخی دیگر از سیاستهای ارزی میتواند ثبات بیشتری در بازار ارز ایجاد کند. قیمت دلار در ایام تعطیل و شبانه صرفا بالا نمیرود، پایین هم میآید!
به بیان دیگر، جناب همتی که یکی از چهره های شناخته شده جریان سیاسی تسلیم طلبان غربگراست، روی دو مطلب تاکید می کند:
1- جهش قیمت دلار در درجه اول به دلیل عدم تسلیم در برابر فشارهای غرب و گردنکشی بی منطق و بیخود در برابر «جامعه بین الملل» یا در واقع همان آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی بوده. و لذا کاهش قیمت دلار هم معلول توافق اخیر با آژانس است که البته در واقع امر «توافق» نبوده و در واقع تسلیم بوده، چون هیچ امتیازی در مقابل دریافت نکرده ایم. پس بطور خلاصه، هم تسلیم و هم سازش تنها راه نجات است!
2- بالا رفتن قیمت ارز در ایام تعطیل و شبانه که هیچ معامله ای انجام نمی شود به هیچ عنوان چیز عجیبی نیست و کاملا طبیعی است. شاهدش اینکه این بار در ایام تعطیل و شبانه قیمت دلار بالا نرفته، بلکه پایین آمده. پس این جماعتی که می گفتند عده ای با قصد و غرض قیمت ها را دستکاری می کنند، زر می زدند!
جالب است که خود جناب همتی هم اشاره ای به تغییر سیاست های اشتباه ارزی بانک مرکزی کرده، ولی آن را عامل اصلی ندانسته و تنها «تسهیل کننده» و در کنار عامل اصلی که یعنی تسلیم در برابر غرب، به شمار آورده.
اما نکته ای که جناب همتی عنوان نکرده اینجاست که سقوط قیمت دلار از پیش از سفر آقای رافائل گروسی رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی آغاز شد.
یعنی قیمت دلار کاهشی شد و با سرعتی بیش از رشد قبلی رو به سقوط رفت، بعد آقای گروسی به تهران سفر کرد و دولت تسلیم نامه ای در برابر آژانس صادر کرد، و بعد شبانه قیمت دلار به میزان بیشتری کاهشی شد.
بنابراین، «تفاهم بین المللی» علت اصلی نبوده. بلکه همان تغییر سیاست های ارزی بانک مرکزی بود که موجب کنترل قیمت دلار شد.
و البته از آنجا که خدای نکرده ممکن بود عده ای به این نتیجه برسند که می شود بدون تسلیم در برابر غرب و بدون برجام قیمت دلار و تورم قیمت ها و دیگر مشکلات اقتصادی کشور را حل کرد، ناگهان عده ای به تکاپو افتادند که به هر طریقی شده یک امتیازک کوچکی به غرب داده شود تا به همین بهانه مجددا سقوط قیمت دلار با «مذاکره» و «توافق بین المللی» و برجام پیوند خورده و این پیوند در اذهان عمومی همچنان ناگسستنی بماند.
و طبیعتا در چنین شرایطی، منافع غربگرایان و برجام خواهان ایجاب می کند همانطور که تا دیروز بصورت شبانه و در ایام تعطیل اقدام به تحریک و تشویش افکار عمومی کرده و قیمت های کذب و کاذب افزایشی را اعلام می کردند، حالا باید بصورت معکوس روند قیمت کاهشی دلار را بصورت شبانه و روزانه اعلام کنند تا هم هدف گره خوردن «تفاهم بین المللی» با کاهش قیمت دلار محقق شود و هم جناب همتی بتواند ادعا کند نوسان قیمت ها در شرایطی که همه خواب هستند یا هیچ صرافی و بانکی باز نیست کاملا طبیعی بوده و هر کس به این قیمت سازی ها شک داشته دچار توهم توطئه بوده است!
دلیل دیگری که زمینه ساز توافق اخیر میان دولت رئیسی و آژانس بین المللی انرژی اتمی (که فی الواقع حافظ منافع غرب است) بوده، در راستای تلاش جهت بهره برداری از ثمرات سفر اخیر رئیس جمهور به چین بوده است.
برای اقتدارگرایان غربگرا که بخش اعظم نخبگان درون دولت رئیسی هستند، راه نیویورک از پکن می گذرد!
همانطور که بسیاری علنا گفته بودند، یکی از اهداف سفر رئیس جمهور به چین، فشار وارد کردن به غرب برای پذیرش توافق با ایران بود. یعنی همچنان اولویت نخبگان ایرانی غرب است و چون غرب به ایران پا نمی دهد، با نزدیکی به شرق تلاش می کنند حسادت رغیب را بر انگیزند تا شاید فرجی شود و معشوق به رگ غیرتش بر بخورد و دوباره باز گردد.
اینجا چین در نقش محلل عمل می کند که زن سه طلاقه ای به اسم ایران را به شوهر بی غیرتی به اسم آمریکا و غرب حلال می کند!
سفر به چین انجام شد، اما خبری از شوهر بی غیرت نشد. حالا نوبت زن است تا کمی دلبری نماید، بلکه نیمچه قندی در دل بی صاحاب یار آب شود!
درست است که آمریکا از آن شوهرهایی است که دست بزن دارد. درست است که بد دهن و فحاش است. درست است که دایم با زنان دیگر مانند اسرائیل و عربستان در بستر است. اما بالاخره شوهر است دیگر! بدون شوهر که نمی شود نفس کشید...
بالاخره بخت ما هم این بوده دیگه خواهر، قربون اون موهای بور و چشم های زاغش برم! اخم که می کنه دلم واسش پر می کشه... آخخخخخخ اگه بدونی...