پیِر ترودو، نخست وزیر اسبق کانادا در دهه های 1970 و 1980 جمله معروفی دارد:
The state has no business in the bedrooms of the nation.
"امورات اتاق خواب ملت هیچ ربطی به دولت ندارد"
قطعا این جمله به دل بسیاری از ما ایرانیان می نشیند. خصوصا که تصور میکنیم عکس این مطلب در ایران جاری است، پس ناخودآگاه در دلمان افسوس می خوریم که چرا ما اینقدر عقب افتاده و بدبخت هستیم، و غبطه می خوریم به حال غربیان که چقدر پیش رفته و خوشبختند.
این جمله را پیِر ترودو در حمایت از ملغی شدن قانون ممنوعیت همجنس بازی بیان کرد. تا پیش از آن لواط کاری و همجنس بازی در کانادا جرم بود. اما در 1968 این قانون ملغی شد، و البته این آغاز یک جریان سیاسی بود که تا به امروز تداوم داشته و هر روز خواسته های جدیدی را مطرح می کند. ابتدا همجنس بازی را آزاد کردند، بعد نهاد سنتی ازدواج را هدف قرار داده و ازدواج همجنس بازان را قانونی کردند، حالا اصرار دارند همجنس بازان باید در کلیه امور "نمایندگی برابر" داشته باشند. کسی چه میداند، شاید فردا روزی هم همجنس بازی را اجباری کنند!
اما یکی دیگر از قوانینی که به همت همین لیبرالها در کانادا، آمریکا و بسیاری دیگر از جوامع غربی جاری شده عبارت است از "ممنوعیت تجاوز به همسر". در روابط و قوانین اجتماعی سنتی، ازدواج به معنی بی اشکال بودن و مشروع بودن روابط جنسی میان زوجین بود. اما با تعریف جدیدی که قوانین حقوقی غربی ارائه داده اند، ازدواج دیگر ضامن مشروعیت رابطه جنسی نیست، و هر کدام از زوجین (تقریبا همیشه زنان) می تواند علیه همسر خود اقامه شکایت نموده و به جرم "تجاوز جنسی" او را مورد پیگرد قانونی قرار دهد. و البته تجاوز جنسی مجازات های شدیدی هم دارد.
پیشتر نوشتیم که یکی از ارکان نولیبرالیسم کاهش نرخ باروری است. از دهه 1970 به اینسو، سیاست هیات حاکمه جوامع غربی در جهت کاهش زاد و ولد محلی و در مقابل افزایش دریافت مهاجر از جوامع جهان سوم بوده است. به این ترتیب دیگر نیازی به هزینه های اضافی برای بزرگ کردن و آموزش کودکان نداشته و مستقیما نیروی کار ماهر و سر به زیر و مطیع و وفادار را از جوامع جهان سوم دریافت می کنند. بنابراین مجموعه ای از سیاستها برای کاهش نرخ باروری در دستور کار قرار گرفت، که از آن جمله ترویج همجنس بازی، فمینیسم و نابودی نهاد سنتی خانواده بوده است. تغییر تعریف "تجاوز" به گونه ای که رابطه جنسی زن و شوهر را در بر بگیرد هم در همین راستا قابل تحلیل است.
به این ترتیب ملاحظه می کنید که چطور شعار ظاهرا لیبرال منشانه "امورات اتاق خواب ملت هیچ ربطی به دولت ندارد" به تدریج به نقیض خود بدل شده، بطوریکه حتی رابطه جنسی با همسر قانونی و شرعی همواره باید توام با ترس و لرز از مداخله دولت باشد. طبیعی است که هیچ انسان سالمی تجاوز جنسی را تایید نمی کند. اما کاری که لیبرالها می کنند بازی با کلمات است. به اینصورت که مطلبی را که معنای مشخصی دارد در مواردی بکار می برند که مورد انتظار نیست. بنابراین باید توجه داشت منظور و تعریف دقیق هر کلمه چیست. بعنوان مثال، وقتی صحبت از "محکومیت تجاوز جنسی" می کنند، منظور از تجاوز جنسی دقیقا چیست؟ آیا منظور این است که یک یا چند نره غول بر سر زنی هوار شده و او را مورد تعرض قرار دهند؟ یا منظور این است که وقتی شب مردی در کنار زنش می خوابد، فردا صبح این زن بتواند به دادسرا رفته و به جرم تجاوز جنسی از شوهرش شکایت کند. اگر هم فردا نرفت هر زمان دیگری می تواند اینکار را بکند. ممکن است سی سال دیگر ناگهان به این نتیجه برسد که سی سال پیش یک بار که شوهرش با او همخوابه شد، او تمایلی به این کار نداشته و لذا مورد تجاوز قرار گرفته. آن هم بی هیچ دلیل و مدرکی، بلکه صرفا با یک هشتگ می تو! #MeToo