جشنواره فیلم کن که معروف حضور همگی هست. کاری با خط مشی های سیاسی آن که یک زمانی غیر علنی بود و روز به روز علنی تر می شود نداریم. فقط متمرکز می شویم روی این نکته که گویا این جشنواره فرانسوی به زمینی برای فوران کردن عقده های فرو خورده بازیگران و سینماگران ایران تبدیل شده. این عزیزان ما پایشان که به آنجا می رسد دیگر خدا را هم بنده نیستند و با اعتماد به نفس عجیبی هر چه دل تنگشان می خواهد می گویند و هر کاری در رویاهایشان تصور می کردند را هم انجام می دهند.
اخیرا آقای نوید محمدزاده، بازیگر توانا و محبوب سینمای ایران، در جشنواره کن با همسر محترمش حضور پیدا کرده و در مقابل انظار و دروبین ها بطور علنی کثافت کاری کردند. وقتی خبرنگاران علت را جویا شدند، آقای محمدزاده پاسخ دادند: زنمه... زنمه...
در فرهنگ و قوانین خانواده ما در ایران وقتی زن و مردی به عقد یکدیگر در می آیند، معنایش این است که این دو نفر تا اطلاع ثانوی (یعنی طلاق) به یکدیگر محرم هستند. یعنی عروس خانم یک بار سر سفره عقد اذن و رضایت خود از محرمیت به آقا داماد را، که البته همه می دانیم شامل مسایل مربوط به سنت شب جمعه و غیره می شود، با صدای بلند و در مقابل شهود اعلام کرده و تا زمانی که صیغه طلاق جاری نشود این محرمیت و مشروعیت جاری و باقی می ماند. یعنی از زمانی که عروس خانم بله را گفت دیگر نمی تواند زیر حرفی که مقابل شهود بیان کرده بزند و مثلا زبانم لال آقا داماد را به تجاوز جنسی متهم نماید!
در سنت ها و قوانین جوامع غربی هم سابقا رویه ای دقیقا مشابه همین وجود داشت. لیکن طی چند دهه اخیر جوامع غربی به سمت بی معنا و بی مفهوم کردن این سنت ها حرکت کرده اند. تا جایی که در اکثر جوامع غربی زن می تواند از شوهر خود به جرم تجاوز جنسی شکایت نماید.
فمینیست ها و طرفداران «حقوق زنان» ادعا می کنند به این ترتیب زن ها دیگر برده جنسی شوهرانشان نیستند و می توانند آزادانه و بطور مستقل تصمیم بگیرند چه زمانی تمایل به ورود به رابطه جنسی دارند یا ندارند.
اما مشکل اینجاست که به این ترتیب از نظر قضایی و حقوقی اثبات اینکه زنی حقیقتا تمایل به برقراری رابطه جنسی دارد یا خیر بسیار دشوار می شود. در سیستم سنتی زن یکبار مقابل شهود یک «قَبِلتُ» یا (I do) می گفت و قضیه برای همیشه فیصله پیدا می کرد. اما حالا این اذن و رضایت باید بصورت لحظه ای احراز شود. تا جایی که برخی کشورهای غربی، قانونی تصویب کرده اند که در هر مورد رابطه جنسی حتما باید رضایت به صورت صریح و با صدای بلند پرسیده و اجابت شود، و در غیر اینصورت می تواند مصداق تجاوز جنسی باشد.
حال مساله اینجاست که اگر مردی با صدای بلند از زنی این سوال را بپرسد و طرف مقابل هم با صدای بلند اجابت کند، اما فردای آن روز منکر این شود که سوال و جوابی و در کار بوده و دادخواست برای تجاوز جنسی ثبت کند، دادگاه از کجا قرار است صحت و سقم این ادعا را احراز نماید؟!
در نظام سنتی مراسم ازدواج بصورت علنی و عمومی و با حضور شهود صورت می گرفت و کاملا به لحاظ حقوقی قابل اثبات بود. اما در سیستم جدید اگر زن و مرد در خلوت خود تصمیم به رابطه جنسی بگیرند هیچ سندی برای اثبات دو طرفه بودن رضایت وجود نخواهد داشت.
دقیقا همینجاست که به حکمت حرکت آقای نوید محمدزاده پی می بریم!
این بنده خدا احتمالا از این قانون «کشورهای پیشرفته» مطلع بوده. از طرفی با دیدن زن های بی حجاب «خارجی» خونش به جوش آمده و باید یک طوری غریزه خود را ارضا می کرده. اما از طرف دیگر خوف داشته اگر در خلوت یا مکان خصوصی به همسر خود نزدیک شود احتمال دارد فردا سر و کارش با جنبش «میتو» و امثال خانم کتایون ریاحی و دادگاه های قضایی فرانسه و مجازات های سخت و سنگینی که برای تجاوز جنسی اعمال می کنند بیافتد.
لذا تنها راه چاره این بوده که این حرکت در مقابل انظار عمومی و دوربین ها انجام شود تا خیال آقای نوید مجمدزاده راحت باشد که هیچ پیگرد قانونی و گرفتاری کیفری و حقوقی و غیره و ذلکی مطرح نخواهد شد!
تازه اینجاست که می فهمیم چرا وقتی خبرنگاری خواست به این حرکت گیر بدهد، آقای محمدزاده که دست این جماعت را خوانده و به آنها رکب زده بود، با آن حالت ظفرمندانه پاسخ داد: زنمه... زنمه...
احسنت به هوش و ذکاوت این ستاره درخشان سینمای ایران!