اخیرا دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا یکی از قوانین فدرال آمریکا را که به زنان حق انتخاب در سقط جنین اعطا کرده بود را ملغی نمود.
اولا باید توجه داشته باشیم که دادگاه عالی ایالات متحده بالاترین مرجع قضایی در آمریکا بوده و ماهیتی شبیه به مرجع تشخیص مصلحت نظام در ایران دارد. اعضای دادگاه عالی ایالات متحده بصورت مستقیم و با رای مردم آمریکا انتخاب نمی شوند. بلکه قضات این دادگاه توسط رئیس جمهور آمریکا منصوب شده و پس از انتصاب به هیچ مقام دیگری پاسخگو نبوده و تا پایان عمر می توانند در جایگاه خود باقی بمانند.
این را جهت یادآوری به آن دسته ای گفتیم که روز و شب جیغ بنفش می کشند که چرا در ایران رئیس قوه قضائیه یا اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام یا شورای نگهبان انتصابی هستند و انتخابی نیستند و اگر این انتصابات با انتخابات جایگزین شود همه مسائل و مصائب و گیر و گرفتاری ها بلافاصله حل خواهد شد. و اگر از همین جماعت بپرسی کجای دنیا اینطور است که شما می گویی، معمولا اولین جایی که مثال می زنند آمریکاست!
اما از این مطلب که بگذریم، تصمیم اخیر دادگاه عالی آمریکا موجب ایجاد رعشه های شدید در بدن نولیبرال های آمریکایی شده. بطوری که تظاهرات و شورش های وسیعی در ایالات متمایل به ایدئولوژی نولیبرالیسم به راه افتاده و حتی گزارش شد یکی از هواداران سر به نیست کردن کودکان پیش از تولد، از سمت ساحل غربی آمریکا راه افتاده و به ساحل شرقی رفته تا خود را به خانه یکی از قضات دادگاه عالی آمریکا رسانده و با کشتن این قاضی «به زندگی خود معنا ببخشد».
انسان واقعا تحت تاثیر آرمانگرایی و شهادت طلبی این مومنین راسخ به اصول و ارزشهای نولیبرال قرار می گیرد! تصور کنید شخصی را که فریاد می کشد «هیهات منّا الذّلة» و در حالی که ضامن جلیقه انفجاری خود را می کشد، خود را به سمت یکی از عالی ترین مقامات قضایی آمریکا می اندازد تا با منفجر کردن او و خودش، راه را برای جلوگیری از تولد کودکان هموار نماید.
جالبتر اینکه این نولیبرالها همان هایی هستند که نه تنها مجازات اعدام، بلکه حتی حبس بدون مرخصی را برای قاتلین زنجیره ای و افرادی که به دختربچه های خردسال تجاوز جنسی کرده اند، مجازاتی «سبوعانه» و «غیر انسانی» می دانند.
بیخود نیست که همه می گویند در دنیای غرب «عقلانیت» بر خرافات و سنت های پوچ دینی و مذهبی غلبه کرده. هر انسان عاقلی تا این اندازه می فهمد که کشتن کودکی که هنوز فرصت دیدن دنیا را هم پیدا نکرده و قرار است داخل شکم مادر از مخاطرات و تهدیدات محیط اطراف در امان بماند تا وقتی به اندازه کافی قوت و مقاومت طبیعی پیدا کرد تازه به دنیا بیاید و از زندگی لذت ببرد قابل توجیه بوده و کاملا انسانی و مباح و طبیعی است. اما اعدام مردی که چندین دختر خردسال از 6 سال تا 13 سال را مورد تجاوز قرار داده، بعد آنها را خفه کرده و یا زنده زنده بدنشان را مثله نموده به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و نباید عمل زشت او را با عمل زشت دیگری (یعنی مجازات اعدام یا حبس بدون مرخصی) پاسخ بدهیم.
گذشته از دعواهای اخلاقی و شعارهای ایدئولوژیکی که طرفداران و مخالفان بچه کشی در آمریکا علیه یکدیگر می دهند، تصمیم دادگاه عالی آمریکا در جهت عقب راندن یکی از مهمترین دستاوردهای نولیبرالهای آمریکایی از دو منظر حائز اهمیت است.
اولا، در نگاهی بلند مدت، بحران های عظیمی که به جان نظم نولیبرال در سطح جهانی افتاده موجب بی اعتمادی بخشی از هیئت حاکمه آمریکا نسبت به کارآمدی سیاست های نولیبرال گشته و تا حدودی، هر چند اندک، موجب تمایل و گرایش به احیای ارزش های ملی گرایانه در آمریکا شده است.
ثانیا، در نگاهی کوتاه مدت، با توجه به در پیش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری 2024 در آمریکا، و با توجه به ناکارآمدی مثال زدنی دولت دموکرات جو بایدن در مدیریت بحران های اقتصادی و سیاسی، موجی از نارضایتی اجتماعی نسبت به دولت دموکرات های آمریکا پدید آمده که جمهوری خواهان آمریکا تلاش می کنند روی این موج سوار شوند. رای دادگاه عالی آمریکا در عمل امتیازی بسیار کوچک و شاید بی اهمیت است که به محافظه کاران آمریکایی داده شده است. بی اهمیت از این جهت که از همین حالا شرکت های بزرگ آمریکایی مانند گوگل و اپل و غیره، و بسیاری از نهادهای دولت فدرال، تمهیداتی برای بی اثر کردن این تصمیم دادگاه عالی آمریکا در عرصه عملی برداشته اند.
به این ترتیب که طبق رای دادگاه عالی آمریکا، آزادی یا ممنوعیت بچه کشی در سطح فدرال (ملی) تعریف نشده و این تصمیم گیری به عهده دستگاه های قانونگذاری در سطح ایالت ها محول شده است. بنابراین بیش از نیمی از ایالت ها که متمایل به ایدئولوژی نولیبرال هستند همچنان بچه کشی را حق مادران و زنان می دانند. لذا دولت و شرکت های بزرگ آمریکایی این امکان را به مادران و زنان مقیم در ایالت های جمهوری خواه می دهند تا برای کشتن فرزند خود به یکی از ایالت های دموکرات نقل مکان نمایند.
بنابراین، علیرغم جنجال رسانه ای و لشکرکشی های خیابانی، این اقدام دادگاه عالی آمریکا تاثیر چندانی در حفاظت از جان کودکان نداشته و تنها ابزاری سیاسی است برای قطبی نمودن جامعه و «پرشوری» انتخابات آینده آمریکا. یعنی جمهوری خواهان از یک سو با این حرکت تلاش می نمایند خود را بعنوان بدیل و جایگزین دموکرات های بچه کش جلوه دهند. و دموکراتها هم تلاش خواهند کرد این اقدام جمهوری خواهان را حمله به آزادی های زنان و تلاشی برای به بردگی کشاندن و محکومیت زنان به نگهداری از فرزندانشان جلوه دهند، که نتیجتا دموکراتها هم می شوند تنها نیرویی که تلاش می کند زنان را از چنین بردگی خفت انگیزی نجات دهد!
حقیقتا برای یک زن چه خفتی بالاتر از اینکه محکوم به مراقبت از فرزندانش باشد؟
آمریکا قدرتی در حال افول است و صرفنظر از اینکه دموکراتها یا جمهوری خواهان بر سر کار بیایند، نه تغییر چندانی در سیاست های کلی ایالات متحده پدید خواهد آمد و نه روند افول قدرت آمریکا معکوس خواهد شد. و از آنجا که هژمونی جهانی آمریکا با نظم نولیبرال کاملا در هم آمیخته است، افول آمریکا و از دست رفتن هژمونی جهانی آن به معنی فروپاشی نظم نولیبرال، و متقابلا بحران ها و چالش های جهانی علیه نظم نولیبرال (از قبیل بحران اوکراین و ظهور چین در جثه قدرتی منطقه ای و فرامنطقه ای) به معنی از دست رفتن هژمونی جهانی آمریکا و افول آن است.
