در پی ماست مالی شدن حجاب اجباری، که به پخش موج جدیدی از صحنه های جیغ کشی زنان و عربده کشی مردان در فضای مجازی منجر گردید، آقای غلامحسین کرباسچی، مشهور به «امیر کبیر زمان»، در توئیتر اینطور نوشت:
وقتي در كشور كساني باشند كه از #ماست استفاده #صلح_آميز نكنند، چطور ميشود دنيا اطمينان حاصل كند كه از امكانات حساس ديگر استفاده صلح آميز بشود. _#حجاب_اجباري
ترجمه صریح گفته آقای امیرکبیر زمان این است که چون در ایران عده ای هستند که با سطل ماست اقدام به برخورد خشونت آمیز می کنند، بنابراین «دنیا» حق دارد نگران باشد که مبادا ایران به سلاح هسته ای مسلح شده و این افراد خشن تصمیم بگیرند از سلاح مهیب هسته ای برای اقدامات خشونت آمیز استفاده کنند!
تقریبا همزمان با ماست مالی شدن حجاب اجباری در ایران، خبر دیگری در رسانه های آمریکا منتشر شد:
در اثر تیراندازی «آدری هیل»، ۶ نفر از جمله ۳ دانشآموز ۹ ساله کشته شدند.
پلیس تأیید کرد که ضارب ترنس بوده است؛ او با وجود اینکه از نظر فیزیکی دختر بود، اخیرا از ضمیر پسرانه برای خود استفاده میکرده است.
تیراندازی در مدارس آمریکا؛ این بار به دست یک ترنس - مشرق نیوز (mashreghnews.ir)
با توجه به اینکه ایالات متحده آمریکا دومین قدرت هسته ای جهان (بعد از روسیه) بوده و 5550 کلاهک هسته ای در اختیار دارد که 3800 عدد از این کلاهک ها روی موشک های نظامی سوار شده و آماده پرتاب به سمت هر هدفی در اقصی نقاط جهان هستند، می توانیم نتیجه بگیریم که منظور آقای امیرکبیر زمان این بوده که افراد خشن در ایران هم باید از آمریکاییهای متمدن یاد بگیرند و به جای ماست، از اسلحه گرم و گلوله برای اقدامات خشونت آمیز خود استفاده کنند!
یعنی هر وقت ما هم مثل آمریکاییها یاد گرفتیم به جای ماست مالی کردن اشخاصی که از آنها متنفریم، آنها را به رگبار گلوله ببندیم، آن روز است که ما هم مانند آمریکاییها صلاحیت دسترسی به نه تنها انرژی هسته ای، بلکه تسلیحات هسته ای را هم پیدا خواهیم کرد.
در واکنش به این اقدام شنیع، یعنی استفاده غیر صلح آمیز از ماست، پیشنهاد می شود طی یک کمپین بین المللی از «دنیا» بخواهیم صادرات هر گونه محصولات لبنی، اعم از ماست، دوغ، شیر، خامه، کره، پنیر، کشک، یا قره قوروت، به جمهوری اسلامی را ممنوع نمایند.
همچنین سازمان جهانی غذا (WFO) اقدام به نصب دوربین و بازرسی های مفصل و مداوم از گاوداری ها و مراکز فراوری محصولات لبنی در ایران نمایند تا جامعه جهانی مطمئن شود رژیم جمهوری اسلامی بطور مخفیانه اقدام به ساخت و تولید ماست نخواهد کرد. جمهوری اسلامی مکلف است تاسیس و راه اندازی هر گاوداری جدیدی را کتبا و از قبل به سازمان جهانی غذا گزارش نماید تا تمهیدات جهت بازرسی های مرتب از آن صورت پذیرد.
ایرانیان آزاده و دموکراسی پرست خارج از کشور، طی طوماری از شورای امنیت سازمان ملل بخواهند تا با تشکیل یک جلسه فوق العاده، به رژیم جمهوری اسلامی دستور دهد فورا کلیه سطل های ماست توزیع شده در سوپرمارکت ها و فروشگاه های کشور را جمع آوری کرده و به خارج از ایران صادر نماید. همچنین مقرر شود میزان ذخایر ماست در ایران هرگز بیش از 3 کیلوگرم نشود.
واکنش ها در کشور متمدن آمریکا به حادثه تیراندازی و کشتار 3 کودک 9 ساله توسط یک همجنسباز ترنس، نکات آموزنده بسیاری برای ما ایرانیان بی فرهنگ و وحشی دارد.
بعنوان مثال، واکنش «شبکه مقاومت ترنس» (Trans Resistance Network) که یکی از گروه های اجتماعی هوادار حقوق همجنسبازان ترنس است:
تراژدی پیچیده تر دوم مربوط به ایدن یا آودری هیل است، که احساس می کرد هیچ راه موثر دیگری برای دیده شدن بجز اقدام به گرفتن جان دیگران نداشته، که عاقبت جان خودش را هم گرفت.
این گروه حقوق بشری که اتفاقا مورد حمایت دولت دموکراتیک آمریکا هم هست، بیش از آنکه از کشته شدن 3 کودک 9 ساله ناراحت باشد، برای قربانی شدن یک همجنسباز معصوم و بی گناه اشک می ریزد که مظلومانه قربانی بی توجهی اطرافیان سنگدلی شده که او را نمی دیده اند! بنابراین، این همجنسباز شجاع تصمیم گرفته برای دیده شدن، تعدادی کودک دماغو و ریقونه را که البته جز دردسر برای والدین و سربار برای جامعه آمریکا هیچ خاصیت دیگری نداشته اند نفله نماید. و اما متاسفانه پس از اقدام به این خدمت بزرگ و شجاعانه، به دست جنایتکاران پلیس آمریکا با شقاوت و سنگدلی از پا در آمده است!
درسی که ما از این واکنش های متمدنانه آمریکایی می گیریم این است که اگر استفاده غیر صلح آمیز از ماست برای «تنبیه» مزدورانی از قبیل زنان محجبه، یا آخوندها، یا بسیجی ها صورت می گرفت، قطعا چنین اقدامی با استادی و زیبایی ماست مالی شده و فرد ضارب به دلیل شجاعت و آزادگی و آزاد اندیشی مورد تجلیل و تقدیر همگان، علی الخصوص کرباسچی قهرمان امیرکبیر زمان، قرار می گرفت.
البته با توجه به اینکه آخوند و زن محجبه و بسیجی، لایق چاقو و گلوله هستند، حمله به چنین افرادی با سطل ماست در دسته «شوخی» و همرده «آب بازی پسربچه ها» دسته بندی می شود.
نکته جالبتر البته اینجاست که هر زمان دولت رئیسی اندکی به سوگیری در جهت اصلاح ساختارهای مریض اقتصادی نزدیک شده و کوچکترین زمزمه ای در خصوص اصلاح ساختار مالیاتی یا سامان دادن به فعالیت های غیرقانونی بانک های خصوصی بلند می شود، بلافاصله جنجال در خصوص دو قطبی با حجاب و بی حجاب هم تشدید می شود!
بار قبلی پایان تابستان بود که با سازماندهی اغتشاشات به مدت چند ماه تمام توان و توجه دولت به سمت کنترل بحران امنیتی منحرف شد.
این بار البته این هوچیگری ها نتیجه ای نخواهد داشت. یعنی هر چقدر هم عده ای با بهانه حجاب خودزنی کنند و جیغ و هوار راه بیاندازند، حتی یک هزارم اغتشاشات پاییز 1401 هم تکرار نخواهد شد. چون آن عامل اصلی که پشت اغتشاشات بود، شبکه های خرابکاری سازمان یافته ای بودند که همگی همان زمان شناسایی و متلاشی شدند.
پس خوشبختانه می توانیم اطمینان خاطر داشته باشیم که منبعد مشکلات امنیتی سد راه دولت نخواهد بود. اما اینکه آیا این به معنی موفقیت دولت در مهار تورم و اصلاح ساختار اقتصادی است یا نه، هنوز نمی شود چندان خوشبین بود. تجربه نشان داده اقتدار دولت در این زمینه در حدی است که برای منحرف کردن آن نیازی به شکل گیری بحران های امنیتی نیست. لابی ها و نفوذی ها پشت پرده کارشان را می کنند، اینطرف هم یک نمایش و سر و صدای رسانه ای بر سر مساله حجاب راه می افتد تا کسی آنطرف را نگاه نکند. چند روز بعد هم غائله خاتمه پیدا می کند و چشم باز می کنیم می بینیم قیمت دلار دوباره دوبرابر شده و باقی داستان...