یکی از سیاست های درست دولت پزشکیان حرکت به سمت حذف ارز ترجیحی و دلار رانتی بوده است.
به این صورت که با حذف تدریجی موارد شمول «کالاهای اساسی» که سابقا برای واردات از بانک مرکزی دلار 28500 تومانی و حتی 4200 تومانی دریافت می کردند، این تقاضاها را به سمت بازار ارز توافقی هدایت کرده که در آن عرضه و تقاضا قیمت را تعیین می کند.
سیاست درست بعدی که توسط دولت اجرا شده، تلاش در جهت کاهش قاچاق سوخت و خصوصا گازوئیل است که یکی از علل مهم ناترازی بودجه در کشور بوده است.
از آنجا که دولت گازوئیل را در ایران به قیمت 300 تومان یعنی کمتر از 0.3 سنت (یعنی 0.003 دلار) عرضه می کند و قیمت گازوئیل خارج از مرزهای ایران بیش از 200 برابر بیشتر از داخل است، قاچاق گازوئیل یکی از پر رونق ترین کسب و کارها در ایران بوده و همچنان هم هست.
یکی از منابع اصلی تامین گازوئیل قاچاق هم نیروگاه های برق بوده اند که سابقا برای مصرف 6 ماه گازوئیل تحویل می گرفتند و انبار می کردند. بخش زیادی از این گازوئیل به طرق مختلف از نیروگاه به بیرون نشت می کرد و به خارج از کشور قاچاق می شد. و نیروگاه ها هم دایما متقاضی تامین مجدد گازوئیل بودند. این ساز و کار پر سود برای قاچاقچیان و پر هزینه برای کشور در دوران دولت سید محرومان به حدی رسید که نیروگاه ها توان تامین برق مورد نیاز کشور را نداشتند، چون بیشتر گازوئیل دریافتی قاچاق می شد. و تدبیر دولت شهید رئیسی این بود که برق صنایع و تولید کنندگان قطع شود تا مبادا مصرف کنندگان عزیز ایرانی اوف شوند. و همه اینها در کنار شعار «حمایت از تولید» اتفاق می افتاد.
اما پس از سقوط رئیسی، پزشکیان ملعون زمام دولت را به دست گرفت و از آنجا که بسیار بدجنس و ضد مردم است، دستور داد تامین برق صنایع و تولید کنندگان که ارز حاصل از صادرات خود را در همان مرکز مبادله عرضه می کنند اولویت پیدا کند.
از طرفی، دولت پزشکیان لعنت الله علیه دیگر به اندازه 6 ماه گازوئیل به نیروگاه ها تحویل نمی دهد که آنها هم گازوئیل مورد نیاز قاچاقچیان زحمتکش را تامین کنند. (یکی از نمایندگان مجلس قبلا در رسانه ملی گفته بود نگوییم قاچاقچی، بگوییم صادرکنندگان خرد که در دوران تحریم های ظالمانه برای کشور ارز آوری می کنند!)
ساز و کار جدید اینگونه است که نیروگاه ها فقط به اندازه مصرف مورد نیاز روزانه سوخت دریافت می کنند.
نتیجتا دو اتفاق جدید رخ داده:
1- اولا میزان قاچاق گازوئیل نسبت به قبل بسیار کمتر شده. این یعنی مقدار عرضه ارز در بازار آزاد که از محل قاچاق گازوئیل صورت می گرفت کاهش پیدا کرده.
2- ثانیا نیروگاه ها در شرایط جهش مصرف انرژی در کشور با کمبود سوخت مواجه می شوند، چون انبارهایشان از ترس قاچاق خالی نگه داشته می شود. و لذا در شرایط جهش مصرف، با قطع برق در کشور مواجه می شویم. و دولت برای پایین نگه داشتن مصرف و جلوگیری از جهش هایی که منتهی به قطع گسترده برق می شود، گاهی اوقات مملکت را تعطیل می کند.
هدف دولت کاهش رانت انرژی و رفع یا کاهش ناترازی است. راه حل درست برای دستیابی به این هدف فقط و فقط آزاد سازی قیمت ها و رفع اختلاف قیمت موجود میان حامل های انرژی در اینطرف و آنطرف مرزهای ایران است.
اما دولت جرات دست زدن به چنین اقدام درستی را ندارد، چون می داند هزینه سیاسی آن بسیار بالاست.
از طرف دیگر دولت نمی تواند کاری نکند، چون رانت خواران خرد و کلان آنقدر تقاضای رانت دارند که منابع موجود در دست دولت کفاف تامین این تقاضا را نمی دهد. لذا باید به طریقی این رانت کاهش پیدا کند.
و به همین دلیل دولت به سراغ «راهکار غیر قیمتی» رفته. یعنی آنهایی که قبلا به صورت غیر رسمی از رانت گازوئیل بهره مند می شدند کمتر بهره مند می شوند. و مصرف کنندگان غیور و همیشه در صحنه هم که از رانت برق امام بهره مند می شدند ناچارند قطعی برق را بپذیرند.
و البته اینکه دولت پزشکیان حاضر نشده قیمت ها را آزاد کند و لذا همچنان آب باریکه ای برای قاچاقچیان زحمتکش و مصرف کنندگان شریف باقی گذاشته، به این معنا نیست که می تواند از هزینه های سیاسی رها شود!
نمایندگان «مردم» در «خانه ملت» با صلابت و اقتدار شبانه روز تلاش می کنند تا دولت را در مقابل مطالبات «مردم» پاسخگو نمایند!
و چه مطالبه ای مهمتر از احیای ارز ترجیحی؟!
چه معنا دارد دلار در بازار آزاد 92000 تومان بشود ولی رانت موجود در تفاوت قیمت بازار رسمی و غیر رسمی کاهش پیدا کند؟!
ساز و کار درست همان بود که در دولت سید محرومان شهید آیت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی برقرار بود. یعنی زمانی که دلار آزاد از 45000 تومان به 75000 تومان رسید و همچنان ارز ترجیحی به همان قیمت ثابت 28500 تومان و 4200 تومان عرضه می شد. اگر آن ساز و کار توسط پزشکیان ملعون و وزیر اقتصاد بی کفایتش تغییر داده نمی شد، افزایش قیمت دلار امروز نه تنها خبر بدی نبود، بلکه خبر بسیار مسرت بخش و مسرور کننده ای هم می بود!
در دولت شهید رئیسی کسی قیمت دلار بازار آزاد را به رسمیت نمی شناخت و فقط قیمت ارز ترجیحی مهم بود. در واقع شیوه مدیریت ارز آن زمان اینطور بود که با افزایش قاچاق و تسهیل معامله ارز در بازار غیر رسمی قیمت کنترل می شد. ولی دولت جدید با کاهش قاچاق و سنگ اندازی بیشتر بر سر راه معاملات غیر رسمی موجب افزایش قیمت ارز آزاد می شود. و افزایش قیمت ارز آزاد یعنی کاهش واردات قاچاق به داخل.
یعنی از طرفی صادرات قاچاق کاهش پیدا کرده، و از طرف دیگر واردات قاچاق کمتر و سخت تر شده.
و چه خیانت و بی کفایتی بالاتر از این که معیشت مردم بازیچه سیاست های خودخواهانه دولت شود؟!
وزیر بی کفایت اقتصاد باید استیضاح شود و یک وزیر حرف گوش کن جایگزین وی گردد که بداند یک من ماست چقدر کره دارد.
وزیری که اجازه نمی دهد از طریق دریافت ازر ترجیحی و قاچاق سوخت به خارج و قاچاق کالاهای مصرفی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد به داخل عده ای زحمتکش و نخبه اقتصادی از آب کره بگیرند، چنین وزیر قطعا نمی داند یک من ماست چقدر کره دارد.
و اینجاست که باید بگوییم: «بیچاره مردم... نچ نچ نچ... بیچاره مردم...».
چون این مردم غیور از ابتدا مخالف هر گونه «گران سازی» بنزین و گازوئیل و برق و گاز بودند، چون از «شوک درمانی» می ترسیدند که مبادا بر اثر شوک اقتصادی گردنشان بشکند.
و هر چه عده ای هشدار می دادند که ثابت ماندن قیمت بنزین و سایر حامل های انرژی هم به هر حال موجب شوک اقتصادی می شود، چون کفگیر دولت به ته دیگ خورده و نمی شود مانند سابق رانت پخش کرد، کسی گوشش بدهکار نبود و نیست.
و حالا هم یک عده در فضای مجازی همسو با نمایندگان محترم مجلس انقلابی دوره افتاده اند که دلار چرا گران شده و دولت باید پاسخگو باشد.
و اوج «بیچاره مردم» آنجاست که دیگر حتی پرونده های عالی و خوب در حد غسل تعمید هم جوابگو نیست و به جای کارتن خوابی در آمریکا، به کارتن خوابی در پاناما منتهی می شود!
خدا لعنت کند این ترامپ دیوانه را که حتی به مردم مظلوم اوکراین هم رحم نکرد!
یک زمانی نفت ملی را که در ایران متعلق به «مردم» است از ایران می خریدند و دلار می دادند. دولت هم دلارهای نفتی را می گرفت و خرج «معیشت مردم» می کرد.
بعد گفتند نفت شما را نمی خریم، دولت گفت به جهنم که نمی خرید، مردم شریف ما همچنان برق امام و گاز امام و گازوئیل امام و بنزین امام دارند. هر چقدر هم تهش باقی ماند با دور زدن تحریم ها صادر می کنیم و رانت ارز ترجیحی می دهیم تا معیشت مردم عزیز تامین شود.
بعد هزینه های برق امام و گازوئیل امام به قدری برای دولت زیاد شد که دیگر چیزی برای رانت ارز ترجیحی باقی نماند. خواستند گازوئیل امام را کمتر کنند و ارز ترجیحی را هم حذف کنند.
اینجاست که صدای امت حزب الله بلند شده که این تیم اقتصادی بی کفایت باید برکنار شود.
و البته معترضین به قیمت دلار دو دسته هستند:
دسته اول، امت حزب اللهی که به دنبال احیای ارز ترجیحی هستند. اینها می گویند شما ارز ترجیحی را بده، ما حاضریم حتی با آمریکا هم بجنگیم و 85 میلیون شهید بدهیم.
دسته دوم، مردم طرفدار غسل تعمید هستند که می گویند برو زودتر با آمریکا توافق کن و از آمریکا رانت بگیر بیار بده ما بخوریم. وگرنه غسل تعمید می کنیم و مهاجرت می کنیم به هرجا غیر از اینجا! ای لعنت بر جمهوری اسلامی!!
و حالا «دولت وفاق ملی» این وسط باید هم ناترازی ها را مدیریت کند و هم امت حزب الله را راضی کند و هم رضایت غسل تعمید دهندگان را جلب نماید.
مرگ بر دیکتاتور!!