قبلا توضیح دادیم که جنگ 12 روزه در واقع یک کودتای داخلی بود که زیر پوشش تجاوز خارجی صورت گرفت. یعنی یک نیرویی از داخل نظام با دشمن خارجی وارد تبانی شده بود که هم دشمن خارجی را قادر به تجاوز کرده و هم آن نیروی داخلی را قادر به اقدامات گسترده زیر پوشش تجاوز خارجی نموده بود.
آن نیروی داخلی همان مافیا است که به اسم کاسبان تحریم شناخته شده اند و اکنون می فهمیم نفوذ عمیقی درون سپاه پاسداران داشته اند. و آن دشمن خارجی هم اسرائیل بود.
انگیزه های کاسبان تحریم در داخل و اسرائیل در خارج کاملا مشخص است: جلوگیری از عادی سازی روابط ایران و آمریکا.
لیکن در مورد انگیزه آمریکا از چراغ سبز به این عملیات و سپس ورود مستقیم به آن هنوز قطعیت نداریم. در این خصوص دو احتمال مطرح است:
1- اینکه آمریکا به دنبال دستیابی به توافق و حل کردن پرونده هسته ای ایران بوده، لیکن به دلیل بن بست در دیپلماسی به سراغ گزینه جنگ رفته.
2- اینکه آمریکا اساسا به دنبال توافق و حل کردن پرونده هسته ای ایران نیست. در این صورت هدف آمریکا هم تقویت موضع سیاسی کاسبان تحریم در ایران بوده.
انگیزه آمریکا هر کدام از این دو مورد بوده باشد، نتیجه و ماحصل این جنگ دقیقا قدرت گرفتن جریان سیاسی متصل به کاسبان تحریم و تضعیف موضع رهبری و اصلاح طلبان در تقابل با آنها بوده است.
اکنون مشاهده می کنیم روایت رسمی که همه جناح های سیاسی آن را پذیرفته اند این است که در 23 خرداد اسرائیل و آمریکا به ایران تجاوز کردند و با استفاده از برتری تکنولوژی و هوش مصنوعی تمام فرماندهان سپاه را به شهادت رساندند و اگر هم اسرائیل نفوذی در داخل داشته از ناحیه مهاجران افغان بوده و اساسا ایرانیان نه عمدا و نه سهوا هیچ همکاری و تبانی با دشمن نداشته اند!
تحلیلگران و سخنگوهای متصل به جریان کاسبان تحریم، از قبیل مصطفی خوش چشم و علی اکبر رائفی پور و دیگران، تاکید موکد دارند که برتری تکنولوژیک دشمن موجب موفقیت صد در صدی در حذف فرماندهان سپاه بوده و از اینجا دو نتیجه می گیرند. اولا اینکه کسی نباید به احتمال جاسوسی یا نفوذ یا، بدتر از همه، وجود تبانی با دشمن فکر کند. و ثانیا برای علاج این ضعف کشور «باید برای هوش مصنوعی بودجه بدهیم»!
و البته «باید برای هوش مصنوعی بودجه بدهیم» اسم رمز سرفصل جدیدی برای اخذ رانت یامفت از نظام است. قبلا هم برخی «دست اندر کاران هوش مصنوعی» در حضور رهبر انقلاب از لزوم تخصیص «میلیاردها دلار» از صندوق توسعه ملی برای توسعه قابلیت های بومی هوش مصنوعی و رقابت در سطح جهانی صحبت کرده بودند.
و این میلیاردها دلار برای «هوش مصنوعی» غیر از میلیاردها دلاری است که همین الان برای ارز ترجیحی با قیمت 28500 تومان تخصیص داده می شود.
غلامرضا نوری، وزیر جهاد کشاورزی در سخنانی گفته است: با توجه به تأمین ارز مورد نیاز کالاهای اساسی کشور، تخصیص ارز ترجیحی به این کالاها همچون گذشته با همان نرخ ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان تداوم مییابد.
...
در اقتصاد ایران با توجه به مختصات خاص، موضوع تحریمها، بروز پدیده بیدولتی در نظارت بر بازار و قطعیت عدالتمحوری؛ رفتارهای مقتضی لازم است تا بتوان امورات ملک و مملکت را در لبه بهینگی به پیش برد.
...
ارزی تخصیصی با محتوای سوبسید دولتی برای کالاهای اساسی خانوار که باید اذعان کرد ولو حتی نام آن نیز توانسته تا حدی قیمتها را کنترل کند و اجازه جامپ قیمتی سنگین ندهد.
نگاهی به تجربه تلخ دولت قبل در حذف ارز ترجیحی برای چند قلم کالا که به گرانی گسترده بسیاری از کالاها منجر شد؛ شاهد مثالی بر این مدعاست و اثبات میکند که ارز ترجیحی فعلا و تا منطقیتر شدن بازار بر اثر نظارت باید از سوی دولت تحمل شود تا قید عدالتی اقتصاد ما محفوظ بماند.
در این زمینه البته باید تأکید کرد که یکی از لوازم مهم افزایش تأثیر ارز ترجیحی و اصابت بیشتر آن به هدف؛ "نظارت دولت بر بازار و قیمتها" است.
نظارتی که اگر نباشد تأثیر ارز ترجیحی کم میشود.
همچنانکه میبینیم هماکنون نیز علیرغم تخصیص ارز ترجیحی اما گلایههای زیادی از گرانی کالاهای مختلف وجود دارد و وزیر محترم هر چند وقت یک بار مجبور میشود توضیحاتی را برای گرانی ارائه کند و از رفع موج قیمتی حرف بزند!
تأکید میشود که حتی در این فضای ناشی از نبود نظارت کارا و کارآمدی بالا هم اما حتی نام ارز ترجیحی نیز کار میکند و هرگز نباید تا سالهای مدید به حذف آن اندیشید.
پیشنهاد خاص دو بازیگر قدیمی به یک کارگردان سینما - مشرق نیوز
یعنی از برکات این دفاع مقدس در برابر اسرائیل یکی همین تضمین تداوم رانت ارز ترجیحی «تا سال های مدید» بوده است.
این را بگذاریم کنار منتفی شدن سیاست سه نرخی شدن گازوئیل که یکی دیگر از برکات دفاع مقدس 12 روزه بود. یعنی رانت گازوئیل مجانی کما فی السابق توزیع خواهد شد و قاچاقچیان عزیز و غیور ما به هیچ وجه نباید کوچکترین نگرانی نسبت به قطع رانت خود داشته باشند.
و البته وقتی رانت گازوئیل تمام و کمال برقرار است، کدام ابلهی می تواند حتی به حذف رانت بنزین مجانی فکر بکند؟!
رانت برق امام هم که الحمدلله با افزایش ساعات قطع برق در حال مدیریت است.
و رانت آب امام هم با کاهش فشار آب و قطع آب مدیریت می شود.
این رانت ها وقتی شیرین تر می شوند که دقت داشته باشیم همه این بحران ها، از ناترازی در بنزین و گازوئیل و جیره بندی سوخت گرفته تا قطع برق و قطع آب، همگی به پای بی کفایتی دولت اصلاح طلب پزشکیان نوشته می شود.
اینجاست که دو روند به صورت همزمان آغاز می شود.
1- افزایش فشار سیاسی بر دولت پزشکیان، علی الخصوص با مطرح کردن استیضاح وزرا و شخص رئیس جمهور.
2- افزایش تلاش ها برای کاهش مشارکت در انتخابات بعدی.
مورد دوم با ترویج این فکر محقق می شود که «نظام فقط می خواهد مردم را پای صندوق رای بکشاند». یعنی گویا هر گونه مشارکت در انتخابات به معنی تایید رژیم جمهوری اسلامی و وضع موجود است و هر گونه عدم مشارکت به معنای عدم تایید وضع موجود.
خاصیت این تفکر این است که موجب کاهش مشارکت شده و صعود سعید جلیلی یا شخصی مشابه او در انتخابات بعدی را تسهیل و ممکن می نماید. و لذا امکان تداوم وضع موجود و تخصیص رانت با ضریب اطمینان بالاتری محقق می گردد. چون دولت سعید جلیلی دیگر با طرح هایی از قبیل سه نرخی کردن گازوئیل یا حذف ارز ترجیحی موجب اذیت و آزار و پریشانی رانت خواران محترم نخواهد شد. بلکه به سیاق «شهید جمهور» بی سر و صدا و بی چک و چانه رانت را تخصیص خواهد داد و در راستای خدمت به رانت ها از خواب و خوراک خودش هم خواهد گذشت!
جنگ 12 روزه بیش از هر چیزی ثابت نمود که نقش منطقه ای ایران در سطحی بسیار بالاتر از نظام جمهوری اسلامی تعریف شده و نه رئیس جمهور و نه رهبری قادر به تغییر این نقش نیستند. حتی اگر رئیس جمهور و رهبری و تمام فرماندهان نظامی هم دست به دست هم دهند تا ایران به جای شرور منطقه ای تبدیل به یک کشور نرمال و متحد آمریکا شود، باز هم گنده تر از دهانشان حرف زده اند و پا را از گلیم خود فراتر نهاده اند و نتیجتا یک ائتلاف جهانی دست به دست مافیای متحد خود در داخل داده و به شدیدترین و خشن ترین شکل ممکن سیلی محکمی به دهان این تحول طلبان می کوبد تا بدانند این قهرمان بازی ها در قد و قواره آنان نیست!
یعنی تمام شعارهای «استکبار ستیزانه» و «مقاومتی» از بیرون به داخل دیکته شده و اتفاقا تداوم سیاست «استکبار ستیزی» سندی است که ثابت می کند ایران دارای استقلال سیاسی نیست. چون اگر غیر از این بود آمریکا به سادگی می توانست با ورود به یک توافق با ایران دست جریان سیاسی متمایل به خود را پر کرده و امکان بازگشت ایران به مدار پیش از انقلاب 57 را فراهم نماید.
بله، بخشی از تندروهای اسرائیلی به دنبال نابودی و تجزیه ایران هستند. اما آنها هم در اقلیت اند و فعلا کسانی سوار بر امور هستند که از این تقابل بی پایان به رانت و سود می رسند. یعنی از یک طرف کاسبان تحریم در ایران، و از طرف دیگر کاسبان جنگ های بی پایان در آمریکا و اسرائیل.
اینکه ترامپ کجای این معادله است فعلا مشخص نیست. یکی از این دو حالت محتمل است:
1- یک حالت اینکه ترامپ هم مانند رهبر ایران قربانی بازی رانت ها شده باشد.
2- و حالت دوم اینکه ترامپ رانت ها را بازی داده و به زودی کارت جدیدی رو خواهد کرد که ناگهان روند بازی را متحول می کند.
در هر دو حالت، احتمال دور دوم جنگ کاملا منتفی است. چون رهبری و نظام جمهوری اسلامی کاملا به سمت رانت های کاسب تحریم چرخیده اند و تو دهنی 23 خرداد را کاملا جدی گرفته اند. و پذیرش روایت «حمله غافلگیرانه اسرائیل» و «حذف فرماندهان سپاه با هوش مصنوعی» نشان می دهد یک توافق میان رهبری و کاسبان تحریم شکل گرفته. و این روایت تا زمانی جاری خواهد بود که روایت «سقوط بالگرد رئیس جمهور بر اثر اشتباه خلبان» هم جاری باشد. چون اگر قرار باشد یکی افشا شود دیگری هم افشا خواهد شد. یک طرف رئیس جمهور را حذف کرده و طرف دیگر فرماندهان نظامی که مسئول حذف رئیس جمهور بودند را حذف کرده. یک طرف می خواسته به آمریکا نزدیک شود و رقیب را حذف کند، و طرف دیگر هم پیشدستانه به اسرائیل نزدیک شده و حریف را حذف کرده. این به آن در!
پیام رهبری به آمریکا این است که کودتای 23 خرداد موجب شده جمهوری اسلامی ایران دیگر تمایلی به توافق با آمریکا نداشته باشد.
ایشان، تبلور استحکام بینظیر پایههای جمهوری اسلامی را از دیگر امتیازات جنگ اخیر دانستند و افزودند: این حوادث برای ما بیسابقه نبود و جمهوری اسلامی در طول 46 سال گذشته علاوه بر جنگ تحمیلی هشتساله، بارها در مقابل حوادثی همچون کودتا، فتنههای گوناگون نظامی، سیاسی و امنیتی و وادار کردن افراد سستعنصر به اقدام در مقابل ملت قرار گرفته و همه توطئههای دشمن را خنثی کرده بود.
هستهای و حقوق بشر بهانه است/ آمریکا از تواناییهای جمهوری اسلامی ناراحت است - تابناک | TABNAK
اشاره مستقیم رهبری به «کودتا» این تحلیل را تایید می کند که حمله اسرائیل به ایران به پشتوانه کودتای داخلی بوده و اگر چنین تبانی وجود نداشت هرگز دشمن جرات حمله به ایران را پیدا نمی کرد. لیکن علیرغم این کودتا، تعادل سیاسی در ایران تغییری نکرده و آن «تسلیم بی قید و شرط» که ترامپ از آن صحبت کرده بود به هیچ وجه محقق نشده. و معنای این مطلب این است که ایران دیگر مانند قبل از 23 خرداد به توافق با آمریکا خوشبین نیست. و این یعنی دولت پزشکیان به آخر خط رسیده و دولت بعدی همسو با کاسبان تحریم خواهد بود.
ابقای شیخ احمد جنتی در جایگاه ریاست شورای نگهبان علیرغم کبر سن هم نشان می دهد که انتخابات بعدی بسیار حساس است و رهبری برای مدیریت آن نمی تواند ریسک تعویض رییس شورای نگهبان را بپذیرد. و متقابلا دهن کجی به احمد جنتی و انتقاد علنی برخی چهره های اصول گرا از ناتوانی وی در کنترل ادرار نشان می دهد برنامه ریزی ها برای مهندسی انتخابات بعدی از حالا شروع شده.
