ویرگول
ورودثبت نام
سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

نقطه عطفی به نام طوفان الاقصی

جان کیربی، سخنگوی کاخ سفید، در مصاحبه تلویزیونی وقتی درباره یورش نیروهای حماس به سرزمین های اشغالی صحبت می کرد بغضش گرفت و نتوانست احساسات خود را کنترل کند!

غرب به واقع اسرائیل را مانند بچه عقب افتاده خود دوست دارد.

بر خلاف اوکراین که برای غرب فقط به درد جنگیدن با روسیه می خورد و اگر تمام جمعیتش هم قتل عام شوند اهمیتی ندارد، هر یک صهیونیستی که به هلاکت می رسد گویا برای غرب تمام بشریت قتل عام شده!!

نکته دردناک ماجرا آنجاست که همین غرب هر آنچه در توان داشته برای حمایت از اوکراینی هایبی ارزش خرج کرده و حالا که نوبت حمایت از جگر گوشه اش اسرائیل رسیده، در تنگنای شدید تسلیحاتی قرار دارد.

اما شرمندگی غربی ها در برابر این نور چشمی به اینجا ختم نمی شود. مساله اینجاست که غربی ها حتی اسرائیل را هم در فشار گذاشته بودند تا برای حمایت از اوکراین هر آنچه گلوله توپ و تسلیحات جنگی مصرفی اضافه در اختیار دارد تقدیم کند. و حالا ارتش اسرائیل برای بسیج 300 هزار سرباز جدید و مقابله با تهدیدی که به طور جدی موجودیت آن را به خطر انداخته، چشمش به دستان خالی پدر دوخته شده!

آن هم پدری که حتی همین حالا هم سعی می کند ارسال کمک به این طفل معصومش را ابزاری قرار دهد برای تصویب ارسال کمک های بیشتر به اوکراین!!

نه اوکراین، نه تایوان، جانم فدای اسرائیل...



شکست غرب مقابل روسیه در اوکراین، گامی است بسیار بلند برای تغییر مناسبات جهانی و گذار به نظم جدید. به همین دلیل غربی ها حاضر به پذیرش این شکست نیستند و علیرغم تار و مار شدن تمام نیروها و تسلیحاتی که برای «ضد حمله» به اوکراین گسیل کرده بودند، با سراسیمگی در جهت تصاعد تنش با روسیه قدم بر می داشتند.

یکی از اقدامات غرب عبارت بود از ارسال تسلیحات دور برد به اوکراین. یعنی قرار بود از درگیری اوکراین شکست خورده با روسیه استفاده کرده و تسلیحاتی در اختیار اوکراین قرار دهند که بتواند نقاط حساس و در عمق خاک روسیه را هدف قرار دهد.

منطق این تصمیم آنجاست که اوکراین به هر حال یک کشور شکست خورده است که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. لذا از دست زدن به اقدامات اینچنینی واهمه ای نخواهد داشت. و از آنجا که این حملات توسط اوکراین انجام می شود و نه مستقیما توسط ناتو، پس روسیه نمی تواند مستقیما به ناتو حمله کند. لذا هر چقدر هم اوکراین را بکوبد باز نمی تواند جلوی کوبیده شدن نقاط حساس خود را که غیر مستقیم توسط ناتو طرح ریزی شده است بگیرد.

این موقعیت منحصر به فردی بود که در آن مقطع در اختیار ناتو قرار گرفته بود. چون روسیه مستقیما درگیر جنگ با اوکراین بود، اما ناتو مستقیما درگیر هیچ جنگی نبود.

با شعله ور شدن آتش جنگ در فلسطین اشغالی اما وضعیت تغییر می کند.

واکنش اولیه تمام جهان غرب، محکومیت فلسطین و حمایت تمام عیار از اسرائیل بود. تا جایی که اتحادیه اروپا از لغو پرداخت کمک های مالی به غزه خبر داد. اما این تصمیم به سرعت تغییر کرد و جوزپ بورل اعلام کرد اتحادیه اروپا کمک های خود به فلسطین را ادامه خواهد داد. در حالی که آمریکاییها همچنان روی همان موضع اولیه خود باقی مانده و حتی یک ناوگان رزمی در حمایت از رژیم صهیونیستی به منطقه اعزام کرده اند.

نکته اینجاست که اروپایی ها خیلی زود متوجه شدند همانطور که اوکراین می تواند به نیابت از ناتو خاک روسیه را با سلاح های دور برد هدف قرار دهد، حماس و فلسطینی ها هم می توانند دقیقا همین بلا را بر سر اروپاییها بیاورند!

یعنی در صورت درگیری اروپاییها با فلسطینی ها، روسیه می تواند تسلیحات دور برد در اختیار حماس قرار دهد تا به نیابت از روسیه، خاک اروپا را هدف قرار دهند.

حتی نیازی نیست روسیه مستقیما چنین تسلیحاتی را در اختیار فلسطینیان قرار دهد. ایران می تواند تامین کننده این تسلیحات باشد و در عمل به اسم روسیه تمام شود.

از اینجا می فهمیم چرا اروپایی ها ناگهان موضع خود را تعدیل کردند، اما آمریکا همچنان روی موضع خود باقی ماند. چون از فلسطین و لبنان تا اروپا مسافت کوتاهی است که به سادگی قابل هدف گیری با انواع تسلیحات ایرانی است. اما آمریکا در آنسوی اقیانوس با خیالی آسوده قرار گرفته است. لذا اروپایی ها متوجه شدند اینجا هم ممکن است وارد دعوایی شوند که مانند دعوای اوکراین هزینه هایش برای اروپا و منافعش برای آمریکا خواهد بود.



از سوی دیگر، حتی تصور فرو پاشی رژیم صهیونیستی کابوسی دردناک برای تمام قدرت های جهانی است.

برای یک لحظه تصور کنیم جنبش های مسلح فلسطینی موفق به براندازی رژیم اشغالگر اسرائیل شده و حکومت جدیدی را در سرزمین فلسطین تاسیس نمایند. یعنی ظهور دولت فلسطین جدیدی که اکثریت جمعیت آن را مسلمانان و اقلیت آن را یهودیان تشکیل داده اند.

این حکومت جدید از لحظه تولد، تنها قدرت هسته ای در منطقه خاور میانه، و اولین قدرت هسته ای در میان دولت های عربی، و بیخ گوش اروپا خواهد بود.

این قدرت هسته ای نوظهور عربی و اسلامی می تواند نقطه ای برای شکل گیری ائتلافی بزرگ و منطقه ای هم بشود. نفوذ تاریخی ایران و نیروهای همسو با ایران از یک سو، و حمایت های اقتصادی دولت های ثروتمند عربی از سوی دیگر، می تواند در فلسطین به همجوشی رسیده و یک بلوک قدرتمند در معادلات جهانی را تشکیل دهد.

چنین دورنمایی حتی برای روسیه و چین هم دلهره آور است. چه رسد به اروپا و آمریکا.



اتحادیه اروپارژیم صهیونیستیطوفان الاقصیالقدس لناغزه
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید