سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

واقعا مشروب نمی خوری؟!!!!

یک عزیزی خاطره ای تعریف می کرد که گویا در آستانه ماه رمضان شخصی به او گفته بود: از فردا باید در خیابانها آدمهایی را تحمل کنیم که تظاهر به روزه داری می کنند.

و این عزیز هم در جواب گفته بود: همینطور آنهایی که تظاهر می کنند روزه نیستند.

یکی از گرفتاری های ما ایرانی ها همین است که هر کاری می کنیم گویا باید به خاطرش جواب پس بدهیم. مثلا اگر از وضعیت جوامع غربی کوچکترین انتقادی کنیم، بلافاصله عده ای قیافه اشان در هم می ریزد که چرا ماله کشی جمهوری اسلامی را می کنی؟! یعنی برای اینکه ثابت کنیم انسانهای بسیار آزاده و غیر وابسته به «رژیم» جمهوری اسلامی هستیم، باید حتما مجیز غربی ها را بگوییم و اگر غربی ها در دهانمان ادرار هم کردند با اشتیاق بنوشیم و بگوییم:

Wow! So refreshing!

یا به همین ترتیب، هر ننه قمر بی سواد و فرومایه ای هر کجای دنیا دهانش را باز کرد و علیه جمهوری اسلامی چیزی گفت، صرفا به این دلیل که علیه حکومت حرف زده ما حتما باید حرفش را بی برو برگرد تایید کنیم، و در غیر اینصورت باید حساب پس بدهیم که چرا از آخوندها دفاع می کنیم!

در همین راستا، گویا وظیفه شرعی هر ایرانی آزاده و آزادی خواهی است که حتما هر کجا کسی تعارف به نوشیدن مشروبات الکلی کرد، حتما پاسخ مثبت بدهد. بعلاوه باید شوق و اشتیاق مضاعفی هم در شرب خمر و مستی نشان دهد، مبادا که کوچکترین شائبه ای بوجود بیاید که خدای نکرده او ممکن است زبانم لال مسلمان باشد!

تو گویی غیرمسلمانان همگی شراب خوارند. تا جایی که ما دیدیم و شنیدیم، حتی اکثر آنهایی که مشروب خوار هستند هم گهگداری می نوشند و گاهی هم ممکن است تمایلی به نوشیدن نداشته باشند. یکی ممکن است بخواهد پشت فرمان بنشیند و رانندگی کند و لذا قانونا نباید الکل مصرف نماید. دیگری ممکن است روزهای خاصی از هفته یا مواقع خاصی از سال خود را به نوشیدن دعوت و در مابقی ایام از آن پرهیز کند. یکی دیگر ممکن است منع از سوی پزشک داشته باشد. یکی هم ممکن است کلا علاقه ای به این داستان نداشته باشد.

اما برای بعضی از ما ایرانیان گویا پرهیز از الکل کراهت دارد. باید حتما بنوشی، و آنقدر بنوشی که از نُه سوراخ بدنت بیرون بزند! اگر ننوشی انگار مرتکب گناهی شده ای. بعضی ها حتی در نبود مشروبات الکلی دچار بحران هویت می شوند. گویا شخص نیمی از وجودش را گم کرده باشد...



چه زیبا سرود، حکیم عمر خیام که گفت:

من مِی نه ز بهر تنگدستی نخورم
یا از غم رسوایی و مستی نخورم
من می ز برای خوشدلی میخوردم
اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم


شرب خمرمصرف الکل
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید