سپهر سمیعی
سپهر سمیعی
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

چرا واکسن آمریکایی و انگلیسی ممنوع؟

از آنجا که در دنیای امروز همه چیز، حتی سلامت و زندگی میلیاردها انسان تحت الشعاع بازی های سیاسی قرار می گیرد، طبیعتا ویروس همه گیر کورونا هم به موضوعی برای دعواهای سیاسی و همچنین فرصتی ناب برای سودجویی های کلان تبدیل می شود.

اولین کشوری که رسما اعلام نمود موفق به ساخت واکسن کورونا شده روسیه بود. و البته بلافاصله پس از اعلام این مطلب، سیل اظهارات تمسخر آمیز و دهن کجی ها علیه روسیه به راه افتاد که گویا ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه برای خود شیرینی، دستور داده به دروغ اعلام کنند واکسن ساخته اند و هر کس واکسن روسی بزند قیافه اش شبیه پوتین خواهد شد و الخ.

دهن کجی ها را که فیلتر می کردیم، حرف حسابشان این بود که ساخت واکسن نیازمند طی کردن مراحلی از تست های مفصل است که روسها در آن فرصت کم قطعا امکان اجرای آنها را نداشته اند.

اما انتخابات آمریکا که تمام شد و همه خیالشان راحت شد دونالد ترامپ دیگر نمی تواند از موضوع دستیابی به واکسن بعنوان امتیازی در مبارزات انتخاباتی خود استفاده نماید، ناگهان شرکت های فایزر و مدرنا هم واکسن هایشان را رو کردند. و همان انتقاداتی که در مورد واکسن روسی و انجام ندادن تست های مرسوم ارائه می شد، بر واکسن های آمریکایی هم وارد بود. پس اگر قرار بود خودشان هم به همان صورت اضطراری و بدون انجام تست های کامل واکسنشان را عرضه کنند، چرا آنهمه دهن کجی به واکسن روسی براه انداخته بودند؟

پاسخ واضح است. واکسن کورونا یکی از عظیم ترین و سود آورترین بازارهای جهان است. احمقانه است اگر تصور کنیم شرکت های غربی حاضر بودند چنین بازار عظیمی را دو دستی تقدیم روسها نمایند. اما از طرفی اگر هوچیگری نمی کردند، ممکن بود ترامپ از روسها واکسن را دریافت کرده و بازارهای آمریکایی و اروپایی به روی روسیه باز می شدند. بعلاوه، مساله فقط خود بازارهای آمریکا و اروپا نبود.

همین که آمریکا یا برخی کشورهای اروپایی از روسیه واکسن وارد می کردند کافی بود تا اعتبار روسیه بعنوان اولین سازنده واکسن کورونا در جهان تثبیت شده و راه به سوی قبضه کردن بازارهای اقمار آمریکا و اروپا در جهان هم هموار شود.

پس باید با هوچیگری زمان می خریدند تا انتخابات آمریکا برگزار شود و بتوانند واکسن های خود را عرضه نمایند.



از مساله تکنولوژی mRNA و مسبوق نبودن آن در تجربیات واکسن سازی قبلی و معمول، و ریسک ها و عدم قطعیت های ناشی از استفاده از این تکنولوژی جدید می گذریم.

گذشته از آن، حتی به دو مشکل عمده دیگر این واکسن ها هم کاری نداریم. یعنی نه به این کاری داریم که برای حمل و نقل و نگهداری این واکسن ها نیاز به تجهیزات خاص و پر هزینه ای است که بتوانند همواره محموله واکسن ها را در دمای زیر 30 درجه سانتیگراد نگه دارند (دمایی که حتی گازوئیل در آن منجمد می شود)، نه کاری به این داریم که این واکسن ها برای مقابله با جهش های بعدی ویروس کورونا طراحی نشده اند.

تمام این بحث های فنی و علمی و لجستیکی را کنار می گذاریم و فقط از موضع سیاسی به موضوع نگاه می کنیم.

اولین نکته مهم و اساسی این است که ظرفیت محدود تولید این واکسن ها بدان معنا بود که امکان عرضه فوری آن به تمام جهان وجود نداشت. بنابراین قطعا نوعی اولویت بندی در شیوه توزیع آن باید رعایت می شد.

جالب است که اولین کشوری که بصورت انبوه از واکسن فایزر استفاده کرد حتی خود آمریکا نبود. بلکه ابتدا اسرائیل بود که میلیونها دوز واکسن فایزر دریافت نمود. و صد البته در خود اسرائیل هم اولویت با شهروندان یهودی بود، نه عرب یا مسیحی.

بعد از اسرائیلِ هشت نه میلیونی، نوبت آمریکای سیصد میلیون نفری بود.

این نکته بسیار حائز اهمیت است که حتی صدر اعظم آلمان که یکی از متحدین اصلی آمریکاست به دلیل دریافت نکردن به موقع واکسن فایزر، در مقطعی اعلام کرد ممکن است اقدام به دریافت واکسن اسپوتنیک وی روسی بنمایند. هر چند سرپیچی از خط مشی های کلان تعریف شده توسط آمریکا بسیار فراتر از ظرفیت و توان سیاستمداران آلمانی است، اما به نظر می رسد این اظهارات و اظهارات مشابه از سوی دیگر مقامات اروپایی، برای اخطار دادن و اعمال فشار به آمریکا و بوروکراسی اتحادیه اروپا جهت در اولویت قرار دادن این کشورها جهت دریافت واکسن بوده باشد.

لذا پر واضح است که حتی در شرایط ایده آل و فارغ از درگیری های سیاسی، امکان ارائه انبوه واکسن فایزر یا مدرنا به ایران وجود نداشته و هنوز هم ندارد.

گذشته از این موضوع، همه ما می دانیم که بحث واکسن در بحبوحه داستان «فشار حداکثری» علیه ایران به راه افتاد. در شرایطی که تحریم های آمریکا ایران را از واردات بسیاری داروهای شناخته شده و مرسوم در جهان که به وفور در دسترس بودند محروم نموده، مشخص است که نیاز مبرم به واکسن کورونا و شرایط اضطراری که در نتیجه شیوع و همه گیری این ویروس در کشور ایجاد شده، خود تبدیل به عامل فشار موثر دیگری در اختیار غرب و دشمنان ایران می شد. لذا طبیعی بود که دریافت واکسن را هم به دیگر مطالبات سیاسی مانند صنعت هسته ای و موشکی و نفوذ منطقه ای گره زده و تلاش نمایند با اهرم کورونا و انحصار واکسن، ایران را خلع سلاح و آسیب پذیرتر نمایند.

به اینصورت که مثلا ایران بپذیرد صنعت هسته ای را تعطیل کرده و موشکهای بالستیک خود را تحویل دهد، تا در عوض تحریم ها برداشته شود و واکسن آمریکایی به ایران وارد شود. و به فرض اگر هم ایران این شرایط را پذیرفت، همانقدر که پس از توافق برجام تحریم ها برداشته شد، بعد از این توافق هم حتما برداشته می شد!

بنابراین هم حساب و کتاب منطقی حکم می کرد واکسن های آمریکایی و انگلیسی در اختیار ایران قرار نگیرد، و هم شواهد عینی ثابت می کرد که در واقع هم چنین قصد و غرضی در کار بود.



تا اینجا فهمیدیم که:

اولا، آمریکا و غرب قصد نداشتند واکسن فایزر و مدرنا را در اختیار ایران بگذارد.

دوما، اگر هم می خواستند به ما واکسن بدهند، توان و امکانش را نداشتند. چون اگر داشتند اول به آلمان و دیگر کشورهای اروپایی می دادند.

اما از سوی دیگر موضع ایران در برابر آمریکا و اروپا می توانست به دو صورت باشد:

1- گزینه اول این بود که ایران اعلام کند ما مستاصلانه محتاج دریافت واکسن آمریکایی و اروپایی هستیم. اما از آنجا که ما خیلی بدبختیم و آنها خیلی ظالم، از روی شرارت واکسنشان را از ما دریغ می کنند و ما هم چاره ای جز اشک ریختن و التماس و استغاثه نداریم.

2- گزینه دوم این بود که بگوییم ما احتیاجی به واکسن آمریکایی و انگلیسی نداریم و از منابع دیگری نیاز خود را تامین می کنیم.

گزینه اول دقیقا همان موضعی بود که دولت تدبیر و امید در پیش گرفته بود. یعنی تدبیرشان این بود که با ذلیل کردن ایران، ناامیدی را در جامعه رواج دهند. نتیجه این می شد که در این موضوع هم ما در موضع ضعف قرار می گرفتیم و منفعلانه به دشمن کمک می کردیم در این عرصه هم جنگ روانی و فشار حداکثری خود را به نحو احسن به پیش ببرد.

اما گزینه دوم همان خط مشی رهبری بود که صراحتا اعلام کردند «واکسن آمریکایی و انگلیسی ممنوع». وقتی نمی خواهند واکسنشان را به ما بدهند، و اگر بخواهند هم توانش را ندارند، و در عین حال منابع دیگری هم در جهان هست که واکسن ارائه می کنند، و خودمان هم به زودی تولید کننده انبوه واکسن ایرانی خواهیم شد، چه دلیلی دارد خودمان را ذلیل کنیم و وانمود نماییم اگر آمریکاییها رحم نکنند و به ما واکسن ندهند، ما هم چاره ای نداریم جز اینکه سرمان را بگذاریم زمین و بمیریم!



واکُنش دشمن به خط مشی رهبری چه بود؟

لشکر امارده و اجانده اپوزیسیون برانداز را بسیج کردند تا با هوچیگری و دهن کجی ادعا نمایند تمام کسانی که در ایران بر اثر کورونا تا کنون جان باخته اند خونشان گردن رهبر جمهوری اسلامی است که گفت «واکسن آمریکایی و انگلیسی ممنوع»!

در حقیقت روغن ریخته را نذر حضرت عباس می کنند! طوری وانمود می کنند انگار دویست میلیون دوز واکسن فایزر آمریکایی داخل هواپیما بار شده بود که به ایران فرستاده شود، اما فقط به این دلیل که رهبر جمهوری اسلامی ورود آن را ممنوع کرده پشت مرزها گیر کرده اند!

احتمالا اگر آیت الله جنتی 95 ساله ماسک هم می زد اعتراض می کردند که «تو در این سن و سال چرا اینقدر جان دوست هستی؟! دل بکن از این دنیا!» و از این اراجیف...

گیریم که احمد جنتی 95 ساله نه از سر غفلت یا بی مسئولیتی یا هر دلیل دیگری در آن موقعیت، بلکه صرفا بخاطر دلگرمی از تزریق واکسن ماسک نزده. از کجا تشخیص دادید فایزر آمریکایی بوده و اسپوتنیک وی روسی نبوده؟! مگر نه اینکه اسپوتنیک وی روسی رسما وارد کشور شده و بر اساس گزارش معتبرترین ژورنال علمی انگلیس، بالای نود درصد اثربخشی در پیشگیری از ابتلا و 100% اثر بخشی در جلوگیری از فوت دارد؟ پس چرا شک نکردید که شاید مانند برخی مدیران شهرداری ها سهمیه واکسن پارکبانها را دزدیده باشد؟

پاسخ واضح است. کسانی که از آمریکا و انگلیس مزد می گیرند تا این اراجیف را سر هم کنند، طبیعتا چیزی نخواهند گفت که اعتبار رقبای آمریکا و انگلیس را بالا ببرد. یک نفر آنجا نشسته از آمریکا یا عربستان یا اسرائیل یا انگلیس مزد می گیرد و به او گفته اند کار تو این است که ادعا کنی مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی همگی واکسن فایزر آمریکایی زده اند و مردم بیچاره را از آن محروم کرده اند! آن شخص هم یک عکسی پیدا می کند و یک چیزی پایینش می نویسد که با خط تبلیغاتی که به او ماموریت داده شده مطابقت داشته باشد. و بابت هر کدام از این اراجیف یک پورسانت مشخصی دریافت می کند.

بیچاره آن بخت برگشته هایی که تحت تاثیر این اراجیف قرار می گیرند. لااقل یک زمانی برای ساختن محتوای تبلیغاتی و پروپاگاندا کمی هنر و وقت و استعداد به خرج داده می شد. اگر اپوزیسیون ما واقعا اینها هستند، ما چقدر بدبختیم که حتی اپوزیسیونمان هم تا این اندازه عقب افتاده و سخیف و مفلوک گشته!

کوروناپاندمیویروسواکسناپوزیسیون
علوم انسانی - اقتصاد - اقتصاد سیاسی - جامعه شناسی - علم سیاست - انسان شناسی - ادبیات - تاریخ - هنر - موسیقی - سینما - فلسفه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید