سال 1406 در حالی آغاز شد که رژیم صهیونیستی در جنگی سه روزه در برابر غزه و پس از مواجهه با بیش از 40 هزار انواع موشک و راکت شلیک شده از سوی نوار غزه وادار به پذیرش آتش بسی عاجزانه شد، تمرکز این رژیم بر تقویت پایگاه های نظامی خود در جمهوری آذربایجان قرار گرفت تا به این طریق بتواند نوعی موازنه وحشت در برابر ایران ایجاد نماید.
از سوی دیگر، دولت باکو تمرکز نیروهای خود در مرز با ارمنستان را افزایش داده و هر از گاهی اقدام به ریختن آتش توپخانه و زد و خوردهای پراکنده علیه نیروهای ارمنستان در مناطق مرزی می نمود. همچنین با شکست کامل پیمان ناتو در اوکراین و تثبیت موقعیت روسیه در شرق اروپا، سیاست آمریکا و هم پیمانان اروپایی آن بر افزایش تنش و نا امنی در مرزهای جنوبی روسیه و منطقه قفقاز قرار گرفت. ترکیه از پیوستن جمهوری آذربایجان به پیمان ناتو به شدت حمایت نموده و مقدمات گسترش ناتو به منطقه قفقاز آماده می شد.
همین مساله اعتماد به نفس دولت باکو را برای طرح ریزی حمله ای گسترده علیه ارمنستان افزایش داده و از طرفی، در حمایت از این حمله نظامی، رسانه های غربی با وارونه منعکس کردن واقعیات میدانی ادعا می کردند ارمنستان و روسیه قصد اشغال منطقه قره باغ در جمهوری آذربایجان را دارند.
با شروع تابستان 1406، رسانه های غربی ادعا می کردند ارمنستان و روسیه همین امروز و فردا ممکن است به قره باغ حمله نمایند. این نشانه ای بود که نشان می داد ساعت عملیات جمهوری آذربایجان با پشتیبانی ناتو علیه ارمنستان بسیار نزدیک است.
اما در چهارم تیرماه، جمهوری ارمنستان ابتکار عمل را به دست گرفته و اقدام به حمله پیش دستانه نمود. حمله برق آسای نیروهای ارمنی موجب غافلگیری و تلفات مالی و جانی بسیار سنگین از طرف جمهوری آذربایجان گردید. با سرعت گرفتن پیشروی نیروهای ارمنی در خاک جمهوری آذربایجان، ترکیه برای حمایت از آذربایجان اعلام آمادگی نموده و نیروهای خود را به مرز با ارمنستان اعزام نمود. لیکن با تهدید روسیه به مداخله مستقیم و همچنین مستقر شدن چندین لشکر زرهی و پدافند هوایی روسیه در مرز غربی ارمنستان، ترکیه از حمله به ارمنستان منصرف گردید. اما در عوض نیروهای ترکیه وارد منطقه نخجوان شده و در آن موضع گرفتند. اگر چه برخورد مستقیم نظامی میان ترکیه و روسیه رخ نداد، لیکن سطح تنش میان دو کشور به شدت بالا رفته و روابط تجاری و اقتصادی دو کشور را تحت الشعاع قرار داد. این مساله مطلوب آمریکا و اروپا بود، اما ترکیه و روسیه هر دو از آن متضرر می شدند.
تا اواسط مرداد ماه، نیروهای ارمنستان تا حومه شهر باکو پیشروی کرده بودند. تعدادی از مستشاران نظامی رژیم صهیونیستی کشته و زخمی و بیشتر آنها خیلی پیشتر به گرجستان متواری شده بودند. الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان با لباس مبدل زنانه و سوار بر یک خودروی شخصی به سمت جنوب متواری شده و با گذشتن از رود ارس به ایران پناهنده شد.
علی اف به سرعت به تهران منتقل گردیده و طی یک مصاحبه تلویزیونی رسما از جمهوری اسلامی ایران تقاضای کمک و نجات این بخش تاریخی از خاک ایران را نمود.
ظرف کمتر از 24 ساعت پس از این واقعه، رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کلی قوا در جمع مردم تبریز تاکید فرمودند که آذربایجان بخش جدایی ناپذیر خاک اسلام است و جمهوری اسلامی ایران هرگز اجازه نخواهد داد حتی یک وجب از خاک آذربایجان از قلمرو اسلامی جدا گردد.
بلافاصله پس از بیانات مقام معظم رهبری، نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران از زمین، هوا، و دریا وارد خاک جمهوری آذربایجان شدند. مردم و ساکنین باکو و دیگری نواحی آذربایجان به گرمی از نیروهای ایرانی استقبال کردند و نیروهای ارمنستان بدون کوچکترین مقاومت و درگیری عقب نشینی نموده و به پشت مرزهای رسمی جمهوری ارمنستان بازگشتند.
بیستم مردادماه 1406 معاهده صلحی میان ارمنستان، ایران، روسیه و ترکیه بسته شد. به موجب این معاهده، هر چهار کشور جمهوری آذربایجان، ارمنستان، روسیه، و ترکیه حاکمیت ایران بر باکو، قره باغ، و سایر اراضی که سابقا تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان بود را پذیرفتند. در عوض ایران، روسیه، ارمنستان، و ترکیه حاکمیت جمهوری آذربایجان بر منطقه نخجوان را به رسمیت شناختند، مشروط بر اینکه نیروهای ترکیه از نخجوان و ارتش روسیه از ارمنستان خارج شوند.
چند روز پس از عقب نشینی نیروهای ترکیه از منطقه نخجوان، الهام علی اف رئیس جمهور در تبعید جمهوری آذربایجان، در یک خطابه تلویزیونی کوتاه از تهران، انحلال جمهوری آذربایجان را رسما اعلام نموده و برای بقای عمر رهبری عظیم الشان انقلاب اسلامی دعا کرد. ساعاتی پس از این سخنرانی، شش لشکر مجهز از سپاه پاسداران در منطقه نخجوان مستقر گردید. سه روز بعد، یک همه پرسی در منطقه نخجوان برگزار گردید و 98% از مردم ساکن این منطقه به پیوستن به ایران رای مثبت دادند.
یک هفته بعد از این واقعه، ایران حاکمیت روسیه بر کل منطقه اوکراین را به رسمیت شناخت.
روزنامه صهیونیستی یدیوت آحارانوث در تحلیلی نوشت، ارتش ارمنستان به عنوان نیروی نیابتی ایران زحمت پاکسازی ارتش جمهوری آذربایجان را کشیده و سپس نیروهای ایرانی بدون هیچ هزینه و تلفاتی وارد خاک آذربایجان شدند. این نشریه صهیونیستی همچنین مدعی شد تبانی سه کشور ایران، ارمنستان و روسیه موجب خنثی شدن کلیه طرح های استراتژیک اسرائیل در منطقه شده است. سه روز پس از انتشار این مطلب، دولت اسرائیل سقوط کرده و رئیس جمهور رژیم صهیونیستی فرمان برگزاری انتخاباتی جدید را صادر نمود.
به این ترتیب آذربایجان پس از 200 سال مجددا یکپارچه شده و به ایران بازگشت.
موخره: رسانه های اپوزیسیون برانداز و ضد جمهوری اسلامی روز و شب برای ما قصه و داستان کوتاه و بلند تعریف می کنند و چهل سال است وعده می دهند «این رژیم چند ماه دیگر سقوط خواهد کرد»!! آمریکاییها بیش از یک قرن است که از طریق هالیوود قصه سرایی می کنند و انواع و اقسام آینده های رنگ و وارنگ مطلوب خودشان را به خورد جهانیان می دهند. بعضی از این قصه ها درست از آب در می آید و بسیاری هم غلط. ما چرا قصه سرایی نکنیم؟ که مبادا انگ خیالپردازی و خوش باوری به ما بچسبد؟! اگر کسی واقعا چنین تصوری از قصه و قصه پردازی دارد قطعا نه معنای رسانه و مطبوعات و دیپلماسی عمومی را فهمیده، و نه از مدرنیته برداشت درستی دارد. آینده را همین قصه ها و خیالبافی ها می سازند، نه فیلم های «رئال اجتماعی» و مستندها و گزارش ها و تحلیل های بی هدف و سرگردان.
این یک جمله را از شیخ محمد بن راشد حاکم دُبی بیاموزیم:
المستقبل سيكون لمن يستطيع تخيله وتصميمه وتنفيذه .. المستقبل لا يُنتظر .. المستقبل يُمكن تصميمه وبناؤه اليوم”
آینده متعلق به کسیست که بتواند آن را در تخیلش ببیند، طراحی کند، و اجرا کند... آینده چیزی نیست که منتظرش بنشینیم، بلکه باید خلقش کنیم.