ویرگول
ورودثبت نام
سپیده پوررضا
سپیده پوررضا
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

چطور زندگی را زندگی کنیم؟(قسمت صفر:پیش‌درآمد ۵ راه‌حل)

قرار نیست حرف از مفاهیم خودشناسی، شادکامی همیشگی و موفقیت‌های آن‌چنانی بزنم. قصد هم ندارم باز بگویم روزی چند لیوان آب بنوشید، برای خودتان هدیه بخرید و شب‌ها قبل از خواب کتاب بخوانید.

***

می‌خواهم مرور کنم. از داشته‌هایی بگویم که هیچ‌وقت به چشم کلیدهای گشایشگر به آن‌ها ننگریسته‌ایم چون زیادی در دسترس هستند!

بیا گپمان را با یک سوال شروع کنیم. آیا زندگی نقیض مرگ است؟

اگر در لغت‌نامه‌ها دنبال کلمه زندگی بگردید (که احتمال این کار بسیار کم است) نوشته است متضاد مردگی؛ اما خودمانیم همه می‌دانیم که زنده و زندگی و حیات و علائم حیاتی با این نگاه، درواقع قراردادهای معمولی هستند که بیشتر در علم و قانون به کار می‌آیند. مثل لغت ترسناک «اکسپایر» که پزشکان استفاده می‌کنند برای مردن، برای منقضی شدن، برای قطع شدن علائم حیاتی.


حالا تا قبل از قطع شدن علائم حیاتی و تا وقتی زنده‌ایم چطور درست و حسابی زندگی کنیم؟ چگونه کاری کنیم که واقعا بهمان خوش بگذرد؟ چطور شیرفهم معنای زندگی شویم؟( اگر معنایی باشد.) چگونه شیره این زندگی را بمکیم؟ به کدام طریق برویم که آخر راه نگوییم حیف شد اصلا زندگی نکردیم؟ و جان کلام؛ چطور زندگی را زندگی کنیم؟


قبول دارید که می‌شد هیچ باشیم؟ بی‌زندگی و هرگز نفهمیم که زندگی در کالبد یک انسان یعنی چه؟ هیچ بودیم؛ هیچی که به بودن رسیده و چیزی نداشته که حالا بخواهد از دست دهد.( البته که همه می‌دانیم بعضی وقت‌ها آن‌قدر همه‌چیز پلید و پست می‌شود و ما آن‌قدر طفلکی و بی‌دفاع می‌شویم که دلمان می‌خواهد یک سنگ کوچک بودیم. همین! نه بیشتر.)



در این سریال هفت قسمتی چندتا از هزاران راهکار مهجورمانده برای ستودن زندگی را یادآوری می‌کنیم. می‌گوییم و می‌خوانیم و می‌گذاریم در کنجی از اتاق ذهن. قرار هم نیست همیشه قدردان، بالغ و پر از انرژی باشیم. قرار است درست و حسابی احساس کنیم؛ حتی اندوه را. مثل وقتی که شکلات می‌خوریم، کیک خامه‌ای نوش‌جان می‌کنیم یا یک ساندویچ لذیذ را گاز می‌زنیم و چشم‌ها را می‌بندیم و می‌گوییم :« اومممم». همین‌قدر جانانه احساس کنیم.

حالا این راهکارها چیست؟ استفاده از ۵ ابزار قدرتمند( حواس پنجگانه‌مان) به‌علاوه یکی دیگر! می‌پرسی: «همین‌قدر آسان؟» می‌گویم: «نه اصلا هم آسان نیست.»

در پنج قسمت بعدی در باب روش‌های صمیمیت با حواس پنجگانه می‌گویم و قسمت آخر درمورد احساس کردن احساسات.

+ یک توضیح کوچک: این سری مطالب را خیلی جمع‌ و جور برای شبکه‌های اجتماعی رایتینا نوشته بودم و حالا در این فضا مفصل‌تر و کامل‌ترش می‌کنم. در واقع تمرین‌ها و راهکارهایی بودند برای کسانی که مثل خود من در حال آموختن نویسندگی هستند(چون غلغلک دادن حواس، شیوه نویسنده‌ها و شاعران زبردست است؛ ترفندی برای دلربا کردن اثرشان.) اما مخاطب این سری از مطالب را محدود به دوستداران نویسندگی نمی‌کنم. مخاطب همه هستند؛هرکس که بخواهد.

حالا شعری از هوشنگ ابتهاج. گوارای وجود!

زندگی

چه فکر می‌کنی؟
که بادبان‌شکسته زورقِ به‌گل‌نشسته‌ای‌ست زندگی؟
در این خرابِ ریخته
که رنگ عافیت ازو گریخته،
به بُن‌رسیده راهِ بسته‌ای‌ست زندگی؟

چه سهمناک بود سیلِ حادثه
که همچو اژدها دهان گشود
زمین و آسمان ز هم گسیخت
ستاره خوشه‌خوشه ریخت
و آفتاب در کبودِ درّه هایِ آب غرق شد

هوا بد است
تو با کدام باد میروی؟

چه ابرِ تیره ای گرفته سینهٔ تو را
که با هزار سال بارش شبانه‌روز هم
دلِ تو وا نمی شود
تو از هزاره‌هایِ دور آمدی
در این درازنایِ خون فشان
به هر قدم نشانِ نقشِ پایِ توست
درین دُرشتناکِ دیولاخ
ز هر طرف طنینِ گام‌هایِ رهگشای توست
بلند و پستِ این گشاده دامگاهِ ننگ ونام
به خون نوشته نامهٔ وفایِ توست
به گوشِ بیستون هنوز
صدایِ تیشه های توست
چه تازیانه‌ها که با تنِ تو تابِ عشق آزمود
چه دارها که از تو گشت سربلند
زَهی شُکوهِ قامت بلندِ عشق
که استوار ماند در هجومِ هر گزند!
نگاه کن!
هنوز آن بلند دور،
آن سپیده، آن شکوفه‌زارِ انفجارِ نور
کَهربایِ آرزوست
سپیده‌ای که جانِ آدمی هَماره در هوای اوست

به بویِ یک نفَس در آن زلال دم زدن
سزد اگر هزاربار
بیفتی از نشیبِ راه و باز
رو نهی بدان فراز

چه فکر می‌کنی؟
جهان چو آبگینهٔ شکسته‌ای‌ست
که سروِ راست هم در او شکسته می نمایدت
چنان نشسته کوه در کمینِ درّه هایِ این غروب تنگ
که راه، بسته می نمایدت

زمان بی‌کرانه را
تو با شمارِ گام عمرِ ما مسنج
به پایِ او دمی ست این درنگ درد و رنج

به‌سانِ رود
که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند،
رونده باش
امیدِ هیچ معجزی زمرده نیست،
زنده باش

هوشنگ ابتهاج (ه ا.سایه)


زندگیخوشبختینویسندگیشعر نو
زبان و ادبیات فارسی، گرایش کودک و نوجوان، مدرس، کارشناس خلق محتوای متنی
محیطی با حس خوب. تجربیات دیگران را بخوانید، نظر دهید و به اشتراک بگذارید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید