سپیده سعید
سپیده سعید
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

تفکریدن - قسمت اول - از دل برود هر آنکه از دیده برفت

از دل برود هر آنکه از دیده برفت
از دل برود هر آنکه از دیده برفت


یکی از علاقه‌مندی‌هام اینه که از چیزهایی که می‌شنوم نگاه جدیدی استخراج کنم. و خوشم هم میاد با دیگران در میون بذارمش هرچقدر هم خلاصه و خام. اسم این نوع فعالیت ذهنیم رو گذاشتم تفکریدن که خوب ترکیب یک عمل و یک فعله که گمونم بتونید حدس بزنید چیاست ولی بذارید اشاره مستقیمی بهش نکنم :)


عمدتا عبارت "از دل برود هر آنکه از دیده برفت" رو وقتی به کار می‌بریم که یه فردی که احتمالا در طبقه عزیزان هم قرار داره/داشته دیگر در معرض دیدگان ما نیست و یا کمتر می‌بینیمش.

ولی من یه چیز جدیدی ازش دریافت کردم که خیلی تو این وادی‌های عشقولانه نیست.

اگر بجای "آنکه" بذاریم "آنچه" احتمالا بیشتر باهم همراه می‌شیم. حالا بجای آنچه همه چیز یا هرچیزی بذارید؛ مثل اخلاق، معنویات، وجودهای غیرقابل مشاهده با چشم غیرمسلح، احساسات، باورها، فکرها، دانش و ...

"از دل برود" یعنی از یاد برود، از درک برود از تحلیل و پرداختن برود. دل رو به جایی که قدرت تحلیل داره تبدیل کردم. یکی از بزرگترین ویژگی‌های بشر اونم در این زمونه‌ی سرگرم کننده‌ اینه که اگه چیزی جلو چشمش نباشه یا کسی قدرت تصور این غیردیدنی ها رو بهش نده یادش می‌ره یا بهتره بگم یادش نمی‌یاد.

ازونور هم مهمه که ببینید چی در معرض دیدگان زیباتونه، لذا رای بنده اینه که دل رو اگه بکار بندازیم احتمالا چیزایی که می‌ذاریم در معرض دیدگانمون خیلی خیلی فرق می‌کنه.

تفکریدن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید