چند وقته نسبت به واژه نجابت حساسیت پیدا کردم، درین حد که وقتی بهم میگن چه خانم نجیبی دوست دارم جواب بدی بدم، البته که اینکارو نمیکنم و این دقیقا بخاطر یکی از همون تعاریف نهفتهی نجابت مسخرهست، یه کم سرچ کردم که "نجیب" یعنی کی؟ دیدم مترادفاش از خودش بیخودتر، با اصل و نسب، شریف، یعنی یه مشت مترادف بی مقیاس، که ساخته شدن جهت فریب.
سرچ کردم اسب چرا حیوان نجیبیست؟ دیدم به دلیل یه سری مسائل آمیزشی و تولد کره و ازین دست بوده.
به این نتیجه رسیدم احتمالا نجابت فقط در مسائل خصوصی کاربرد داره، و به نظرم استفاده از اون به عنوان یه صفت عام خیلی توهین آمیز و مسخره هم هست حتی، درین حد که به تو چه که من نجیبم! یا اصلا تو چرا باید بدونی که من نجیبم! این مسئله خیلی شخصیه.
همچنان به نظرم مسخرهست که نجابت به عنوان یه صفت عام تعریف بشه و قابل تقدیر باشه، مثل خوش قیافه بودن، که چیزی جز ظاهر نیست، و اصلا نمیتونه کسی رو برای داشتن یک تعامل تعریف کنه؛ نجابت به عنوان یه صفت عام، شاید فریبندهترین صفتیه که میشناسم، و با همه وجودم تلاش می کنم به عنوان یه صفت عام بهم نچسبه.
باز فکر کردم که چجوری این مفهوم نسبی رو توی دایره واژگان خودم تعریفش کنم و ببینم چه وقتایی ازش خوشم میاد، و چه وقتایی نه، و یا حداقل یه تعریف غیرفریبنده ازش تو ذهنم ارائه کنم، که بخاطرش استثمار نشم، اجازه کنترل شدن ندم.
به این نتیجه رسیدم که نجابت وقتی میتونه قابل تعریف باشه که یه واکنش انتخابی در یک تعامل تعریف شده باشه (که البته در ادامه گفتم که به نظرم کسی ازش به عنوان نجابت یاد نمی کنه)
خب "واکنش انتخابی در یک تعامل تعریف شده" یعنی چی؟
یعنی من تصمیم گرفتم با کسی/ گروهی شراکت کنم (کاری/غیرکاری/دوستانه/رابطه عاطفی)، یعنی ما باهم وارد یه داد و ستد شدیم، هر عملی که باعث فریب دادن طرف بشه به نوعی جز دستهی نانجیبی، بیشرافتی و ازین دست می گنجه و من اگه فردی باشم که توی روابطم کسی رو فریب ندادم، قطعا نزدیکانم بهم نمی گن نجیب، صرفا یه اعتماد بین ما هست، یه احساس قوی، که باهاش رابطهمون رو ادامه میدیم، و گهگداری بهم یادآوری می کنیم که از حضور هم خوشحالیم، و برای داشتن هم تلاش بیشتری می کنیم، نجابت صفتی نیست که بین طرفین یه تعامل یا رابطه استفاده بشه، یه صفته که نفر سومی این وسط ازش استفاده می کنه که هیچ خبری از کنش و واکنشهای طرف نداره، و صرفا برای خودشیرینی و کم کم کنترل ازش استفاده می کنه و حتی اگه طرف مقابل توی رابطه ازین صفت استفاده کنه، به نظرم باید نسبت به اینکه دارید استثمار میشید کمی بیشتر فکر کنید.
و بیشتر از همه ازون نجابتی بیزارم که بیهوده به خانم ها اطلاق میشه (برای مردان هم این سواستفاده هست ولی برای خانمها بیشتر)، و در دیگران انتظار شرم و حیای بیهوده از طرف ایجاد میکنه، و به عنوان یه افسار استفاده میشه تا بتونه کنترل بیشتری اعمال کنه، همونطور که پیشتر هم گفتم حتی استفاده ازش به صورت عام نوعی توهین و بدتر ازون نوعی قضاوت، و گاهی شبیه یک امر محسوب میشه.
خلاصه که شما مشغول خوندن دلخوری و انزجار یک نفر از واژه "نجابت" بودید، و نتیجه این نوشته این شد که من اسب نیستم!