فاز اول: ماههای پشت کنکور ، شناسایی گرایش پژوهشی
حالت ایدهآل اینه که « در ماههای پیش از کنکور» به تدریج با شاخههای اصلی ریسرچ در گرایش مورد نظرتون آشنا شده باشید.
برای این آشنایی کافیه در اوقات آزادتون در وبسایت دانشگاههای معتبر به بخش مربوط به گرایش مورد نظرتون برید و با اساتید گروه، Research Interest اونها و عناوین مقالات اون اساتید آشنا بشید. همین آشنایی و مطالعهی ظاهرا سطحی تا حد خیلی زیادی معماری پژوهشی مربوط به گرایشتون رو در ذهنتون شکل میده.
فاز دوم، شروع مقالهخوانی
در فاز دوم تحقیق که به نظر من میتونه فاصله زمانی کنکور تا اعلام نتایج باشه میتونید مقاله خوندن رو به طور جدی شروع کنید.
- علاقهی خودتون
- پیشزمینهی مطالعاتی/مهارتی که توش قویترید
- هات بودن مبحث موردنظر و اطلاعات کلی که در فاز قبل راجع به Research Interest اساتید کسب کردید میتونن فاکتورهایی باشن که مقالات رو برای مطالعه انتخاب کنید.
علاقه: موضوعی کاملا شخصیه و به مدل هر کسی برمیگرده. مثلا من ذاتا بحث ماشین لرنینگ برام خیلی جذابتر از امنیت بوده با اینکه هر دو جزو بحثهای داغ حوزه کامپیوتر هستن.
زمینهی قبلی: همینطور که مقالات رو بیشتر بخونید میفهمید که برخی حوزهها پیشنیازهایی میخوان مثلا تسلط بر ریاضیات و احتمالات، مهارتهای درک الگوریتم و کدنویسی، کار با ابزار سنتز، پیادهسازی روی FPGA و...
مسلمه که هر مهارتی رو میشه کسب کرد ولی اگه ادامه راهتون بر داشتههای قبلی بنا بشه مثل اینه که چند قدم جلو هستید و با سهولت و اعتماد به نفس بیشتری کار رو جلو خواهید برد.
هات بودن موضوع : تعداد مقالات در سالهای اخیر، میزان جذب دانشجو و موقعیت برای ادامه تحصیل در اون موضوع، فراگیریش در صنعت و تحقیقات وابسته به صنعت
مثال برای شروع : فرض میکنیم که شما یک استاد و زمینه کاریش رو پسندید. میرید و اسم ایشون رو در گوگل اسکولار سرچ میکنید. مقالاتش رو بر اساس year مرتب میکنید. سپس با کلیک روی عنوان مقاله به پایگاه علمی که در اون چاپ شده میرید و برداشتن شناسهی دی اُ آی (Doi) در موتورهای سرچپیپر مثل freepaper.me مقاله رو دانلود میکنید.
بهتره روال کارتون از ابتدا این باشه که برای مقالههای دانلودی پوشهبندی مرتب داشته باشید. و با عبارات کوتاه در نام فایل سطح مطالعه رو مشخص کنید.
فاز سوم : مشخص شدن دانشگاه قبولی
در این مرحله اگر طبق مراحل قبل پیش رفته باشید دانشجویی هستید که ماموریت اصلیش در ارشد یعنی ریسرچش رو کم و بیش میدونه. اساتید مطرح و موضوعات حوزه کاریش رو میدونه راجع بهشون مقاله خونده و کم و بیش با فضای تحقیق و پیادهسازی در هریک از شاخهها آشناست. یعنی به طور خلاصه موجود هاج و واجی نیست که دست تقدیر بخواد بهش جهت بده!
در این مرحله شما باید استاد راهنماتون رو تا اواخر ترم یک انتخاب کنید.
معمولا توزیع تخصص در گروهها به شکلیه که به احتمال زیاد شما میتونید کسی رو پیدا کنید که گرایشش با علاقه شما مشترک باشه. با این حال اگه استادی مشخصا در اون حوزه نبود ممکنه بتونید استادی رو هم پیدا کنید که عمدتا با موضوع شما همراستا نباشه ولی بشه با ظرایفی اون گرایش رو در زمینه کاری او تعریف کرد و کاری میان دو حوزه انجام داد!
حالا فرض کنیم که شما سه چهار استاد کاندید دارید. چطور بین اینها انتخاب کنید؟
الف- معیارهای علمی
۱- h-index
۲- تعداد پیپرهای چاپ شده در یکی دو سال اخیر که پویایی علمی استاد موردنظر رو نشون میده. (زیادن اساتیدی که با بالا رفتن سن انگیزه برای چاپ مقاله رو از دست میدن)
۳- اعتبار ژورنالها و کنفرانسهایی که مقاله درشون چاپ کردن.
+ مقاله ژورنالی به مراتب اعتباری بیش از کنفرانس و سمپوزیوم داره.اما اعتبار هر دو رو میشه در سایت https://www.scimagojr.com/journalrank.php
و کوارتایل (Q1,Q2) و ایمپکت فکتور ارزیابی کرد.
4- تعداد میانگین ارجاعات (citation) سالانه به مقالات استاد مربوطه که میزان بنیادی بودن ایده ها و ارجاع پژوهش های بعدی به دستاوردهای علمی و ابداعات را نشان می دهد
ب- معیارهای رفتاری و اخلاقی
برای انتخاب با رویکرد شخصیتی در ترم یک که خودتون شناخت خاصی ندارید تا حد زیادی مجبورید از دانشجویان قدیمیتر تحقیق کنید .
در این باب نکاتی رو بهتون میگم :
بهترین گزینه اول دانشجویان خود آن استاد اعم از ارشد و دکترا هستند بعد نظر سایر دانشجویانی که یکی دو ترم با استاد درس گذراندهاند.
- این نکته رو در نظر داشته باشید که بهتره با چندین نفر صحبت کنید و سعی کنید برآیندی از حرف اون افراد رو استخراج کنید. از دانشجوهای هر استاد بخواهید صادقانه بهتون بگن از نظرشون
- الف. چه چیزهایی مزیت آن استادند
- ب. چه چیزهایی در ارتباط با آن استاد میتونه چالش آفرین باشه.
نظرات هرچقدر هم فردی اما میتونن به شما تا حدی دید بدن.
- بسیار امکانش هست که دانشجو براساس نظر شخصیش استادی رو ارزیابی کنه. مثلا اینکه خوب یا بد نمره گرفته، مشاجرات یا برعکس رفاقت فردی و...همه موثراند!
- دو. دانشجویی که دارید باهاش صحبت میکنید خودش چطور آدمیه؟ حدود معدلش؟ مهارتهاش؟ طبیعیه انسان منفعل و بیبرنامه برخی سختگیریا رو برنتابه و نظر منفی بده!
سعی کنید در پرس و جوهاتون چند نکته رو تحقیق کنید :
۱. تعامل استاد با دانشجوش چطوره؟ چه طور میشه بهش دسترسی داشت؟ آیا جلسات هفتگی داره؟ آیا در صورت نیاز وقت میذاره واسه گفتگو و رفع مشکل؟ ایمیل و تلفنش رو چطور جواب میده؟
۲. آیا فردی دقیق و پیگیره؟ قرارها و میزان پیشرفت کار رو یادداشت میکنه؟ اگر نیاز باشه رفرنسی رو ایمیل کنه یادش میمونه؟ حوصله و حواسش بطور کلی چطوریه؟ :)
۳. واقعبینی: چقدر در تعریف مسایل و استراتژی حرکت و جایگاه خودش و گروه تحقیقش در دنیا واقعبینه و برای ارتقاءش راهحلهای منطقی و درست مبتنی بر تلاش میتونه بده؟
۴. نظام ارزشی و تیپ اخلاقی: شاید به نظر بیاد که این یک همکاری علمیه ولی واقعیت اینه که یک تعامل نزدیک دو تا سه سالهاس! و اگر شما تفاوت مذهبی، سیاسی و اجتماعی فاحشی داشته باشید در این ارتباط هر دو طرف اذیت میشید یا دست کم رفاقت و صمیمیت لازم رو نمیتونید بسازید.
۵. مسئله اپلای مسئله بسیار مهمیه. حتما تحقیق کنید که ارتباط استاد مورد نظر با دانشجویان و محققین خارج چطوره؟ چه تعداد از دانشجوهاش اپلای موفق داشتند؟ ریکام استاد چه قدر معتبره؟ آیا در صورت لزوم حاضرند با اساتید و دانشگاههای خارجی معتبر کار کنند یا در این زمینه قواعد خاصی دارند؟
۶. تعامل در تصمیمات: بسیار مهمه که تحقیق کنید استاد راهنمای شما تا چه حد برای تصمیمگیریها و طی مسیر با شما تعامل میکنه و بهتون اختیار میده.
۷. استاد مورد نظر تا چه اندازه خوی حمایت و پشتیبانی داره؟ در مراحل مختلفی از کار استاد راهنما باید در هیئت پدر علمی شما ظاهر بشه و پشت پرده و روی صحنه حامی تصمیمات و کارهایی باشه که با هم انجام دادید! خیلی مهمه کسی رو در کنارتون داشته باشید که خودش رو مستقیما در مشکل و موفقیت شما سهیم بدونه و از تجربه و امکاناتش برای حمایت شما استفاده کنه.
۸. تجربهی دانشجویان استاد رو جویا بشید. اینکه چه تایملاینی داشتند؟ چطور براشون پروپزال تعریف شده؟ چقدر بین پروپزال تا دفاع فاصله بوده؟ چه چالشهایی در شکل دهی به ایده و شبیهسازیها داشتن؟ استاد به چه میزان در مراحل تحقیق و شبیهسازی مستقیما درگیر بوده و چه قدر روی استقلال دانشجو حساب میکرده؟
علاوه بر موارد گفته شده من توصیه میکنم ابدا عجله نکنید. حداقل سه چهار جلسه با اساتید کاندیدتون حرف بزنید تاکید کنید که دوست دارید انتخاب آگاهانه و دقیقی داشته باشید. حتی سعی کنید به شکلی اونها رو درگیر کنید و شماتیکی از رابطهی دانشجو و استاد راهنما بسازید(بخواید مقاله یا کد بهتون بدن، اشکالات و ابهاماتون رو رفع کنن و...)
همچنین حضور در کلاسهای استاد و شکلی که برای انجام پروژهها و تمرینها با دانشجوها تعامل میکنن هم معمولا میتونه دید خوبی بده که سر تز هم چگونه ارتباط خواهند داشت و تا چه حد اهل تعامل فنی و علمی هستند. چه قدر به روزاند و دانش غنی دارند و...
امیدوارم این مسایل به بچههایی که در آغاز راهند کمک کنه که انتخاب و طی مسیر بهتری داشته باشن.