سریال پیکی بلایندرز ؛ یک سریال درام ، تاریخی و جنایی انگلیسی است. استفان نایت خالق این مجموعه است و کارگردانان متعددی نیز این مجموعه را کارگردانی کرده اند.
موضوع سریال Peaky Blinders درباره توماس شلبی ، رئیس شرکت خانوادگی Peaky Blinders است. این خانواده در بیرمنگام انگلستان زندگی می کنند و داستان به سال 1919 برمی گردد ، پس از پایان جنگ جهانی اول. اولین قسمت از این سریال در 12 سپتامبر 2013 در بی بی سی دو پخش شد. با مرور سریال پیکی بلایندرز ، متوجه خواهید شد که هر فصل از این مجموعه شامل 6 قسمت است. فصل های دوم و سوم این سریال به ترتیب در سال 2014 و 2016 پخش شد. فصل چهارم این سریال در نوامبر 2017 و فصل پنجم در آگوست 2019 به نمایش درآمد. در ابتدا قرار بود این سریال 5 فصل باشد ، اما استفان کینگ پس از استقبال بینندگان ، تولید فصل های 6 و 7 این سریال را اعلام کرد.
با نگاهی به گذشته ، می توان اشاره کرد که ژانر گانگستری یکی از محبوب ترین ژانرهای فیلم و سریال های کلاسیک در جهان است و سابقه ساخت آثار در این سبک تقریباً یک قرن پیش برمی گردد. از انتشار فیلم کلاسیک Scarface در سال 1932 تا اولین قسمت از سه گانه فیلم The Godfather در سال 1972 تا سریال Untouchables ، که در سال 1959 پخش شد و طرفداران زیادی پیدا کرد.
این روزها یکی از سریال های معروف و پرطرفدار در این ژانر سریال Peaky Blinders است که با ویژگی های خاص خود توانسته دوباره عموم مردم را به فیلم و سریال علاقه مند کند. در زیر ، ما می خواهیم شما را با این مجموعه آشنا کنیم ، تا آخر این مقاله با ما همراه باشید
پیکی بلایندرز مجموعه ای بود که تماشاگران را به وجد آورد. اگرچه این عامل قطعاً یکی از جنبه های مثبت فیلم است ، اما شاید این تریلر طوفانی باعث توجه ناکافی به مفهوم و محتوایی شود که کارگردان سعی در انتقال آن داشت. بالی در سکانسی از قسمت اول این سریال ، به توماس می گوید: شما حکمت مادر و جنون پدر خود را به ارث برده اید. در طول مجموعه ، ما این دو ویژگی را همزمان در توماس می بینیم. توماس در عین حال عاقل و دیوانه است ، اما او هر دو را در شرایط مساوی دارد ، و این مهمترین ویژگی سرمایه داری است. در پشت جنون سرمایه داری و تشنگی آن برای ثروت ، همیشه یک ماشین حساب منطقی و یک برنامه عاقلانه برای ارضاء این جنون وجود دارد. درست مانند توماس شلبی ، که اغلب به راحتی دشمن را باج می دهد و حتی معشوقه خود را مانند یک فاحشه نشان می دهد ، در بسیاری از جاها از انجام وحشیانه ترین قتل ها شرم نمی کند ، بلکه خود را با خطرناک ترین نقشه ها در معرض مرگ قرار می دهد. بدون ریسک نمی توانید برنده یا باخت باشید و نمی توانید بدون دلیل پیش بروید.
برادران توماس چیزی جز جنون قدرت و تشنگی برای جنگیدن ندارند و برخلاف خاله توماس ؛ بالی ، خواهرش ایدا و حتی همسرش گریس - در شب عروسی خود به عنوان نذر عروسی - از او بخواهید عاقل باشد و از آن دوری کند. اما توماس یک نابغه است و هر دو اطرافیانش را راضی نگه می دارد. این بدان معناست که عقل و جنون در آن واحد است ، و اینجاست که ما با سیاست های Peaky Blinders آشنا می شویم. توماس با جنایت و قتل شروع می کند و قدرتمند می شود ، اما سرانجام در سکانس پایانی فصل دوم خود را در چنگال مرگ می بیند. چه کسی می تواند شلبی را از این فاجعه نجات دهد؟ بدون تجارت ، یک نیروی بسیار بزرگ باید در حمایت از چنین جنایاتی مشارکت داشته باشد. بله واقعا. چرچیل! توماس ، یک قانون شکن و جنایتکار اصلی شهر ، توسط قانونگذار نجات می یابد و فصل دوم با این ضربه معنی دار به پایان می رسد.
چرا قانون به کسی نیاز دارد که قانون را نقض کند؟ در زیر می بینیم که شلبی اکنون به طور قانونی مجاز است برای همه فعالیتهایی که قبلاً جرم تلقی می شد. قانونی که ما امروز به آن احترام می گذاریم همان جنایتی است که به آرامی در جامعه تکرار می شود و شکل و شمایل زیبایی به خود می گیرد. خشونت ظاهری او کاهش یافته است ، اما همان چیزها در پشت صحنه اتفاق می افتد. سرقت ، قتل و تجاوز. توماس شلبی شیوه زندگی خود را تغییر نداد اما قانونگذار شد. این تاریخ سرمایه داری است که ما در Peaky Blinders می بینیم. مردان امروز مانند دیروز هستند. اگرچه فیلم علیه سرمایه داری است ، اما برای کمونیست ها شادی را نشان نمی دهد.
در بخش از سریال Peaky Blinders ؛ خواهر شوهر توماس نشان داده میشود ، اگرچه انسانی صادق است ، اما بسیار ضعیف و دست و پا چلفتی است. این یکی از بزرگترین اشکالات متن است. زیرا کلمه کمونیست همیشه افرادی را تداعی می کند که قوی ، جدی و حتی تا حدودی خشن هستند. اما در سریال ، فردی همیشه او را در مقابل توماس بدون صدمه نشان می دهد و مرگ او از طاعون نیز برای جلوگیری از قهرمان شدن او در فیلم نشان داده می شود.
گریس به هیچ وجه نمی تواند نقش جاسوس کشته شده را بازی کند ، و حتی در مقابل کارآگاهی که او را تعیین کرده بود ، یک زن ضعیف ظاهر می شود که هیچ حرفی برای گفتن ندارد که بدون هیچ ترفندی از طریق برادرش توماس (آرتور گاف) جاسوسی می کند برای دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده اگرچه آرتور یک فرد ساده لوح است که وقتی مست است همه چیز را می گوید ، باید توجه داشت که توماس به دلیل حیله گری اش اطلاعات مهم را از برادرش پنهان کرد و آرتور آنقدر نادان به نظر نمی رسید که اسرار Peaky Blinders را به راحتی فاش کند. سپس شخصی به بالی می گوید که قانون این است که هیچ کس در مورد شخص دیگری چیزی نمی داند. شما فقط یک فرد صادق را فاش کردید فایده ای نداشت. مشخص نیست که در قانون یکی و همکارانش ، آیا هیچ کس دیگری نمی داند ، آیدا چگونه محل اقامت یک دوست را می داند و فاش می کند.
نقطه ضعف دیگر سریال این است که گریس به توماس شلبی می گوید: اگر می خواهید از شر کارآگاه (سام نیل) در امان باشید به خانه من بیایید. توماس می داند که سام از طریق کارکنان بار می فهمد که تامی به خانه گریس رفته است ، اما از خود نمی پرسد که چرا خانه گریس باید امن باشد. چرا سام نیل وارد خانه گریس نمی شود؟ و در این سکانس ، او شک نمی کند که گریس جاسوس است.
داستان Peaky Blinders ، مانند هر نوع باند دیگری ، درباره گروهی است که با شکست دشمنان و مخالفان خود از طریق توطئه های هوشمندانه به قدرت می رسند و البته جنایتکارانی که آنها را با هم می کشند و اعدام می کنند. البته ، همه مطالب موجود در داستان پایک بلایندرز فقط قتل و جنایت نیست و بسیاری از موضوعات سیاسی ، اجتماعی و گاهی مذهبی وجود دارد ، برخی از دوره تاریخی این سریال و برخی دیگر ، مانند نژادپرستی. فمینیسم امروزه همچنان یک موضوع داغ فرهنگی و اجتماعی است.
در Peaky Blinders ، ما با خانواده شلبی به عنوان محور اصلی داستان طرف هستیم. این خانواده کولی هستند و مغز متفکر و رئیس آنها توماس شلبی ، دومین فرزند خانواده است. توماس با برادرانش و تعدادی از دوستانش در جنگ جهانی اول شرکت می کند و پس از یک حالت نزدیک به مرگ ، عموماً شخصیت سابق خود را از دست می دهد و دچار کابوس ها و توهماتی می شود که او را به گانگستری تبدیل می کند. در واقع ، این نوع آرایه سحابی پیک ایجاد شد.
نام گروه از کلاه های نوک تیز معروف به کلاه قله و همچنین عادت اعضای گروه برای قرار دادن تیغ در کلاه خود برای خفه کردن دشمنان گرفته شده است. اکثر اعضای اول و مهم این باند نیز اعضای باندهای جنگ جهانی اول توماس شلبی هستند. با این حال ، فقط مردان نیستند که در خط مقدم پیکی بلایندرز ، زنان و معشوقه ها قرار دارند و از همه مهمتر ، عمه پولی ، به همراه شخصیت های مرد ، نقش خود را در به قدرت رساندن گروه بازی می کنند.
توماس شلبی ، متفکر پیکی بلایندرز ، بسته به شرایط خود ، از یک باند درجه پایین در همسایگی اسمال هیث ، با پلیس ، دیگر گروههای باند و مافیایی و حتی جریانات سیاسی و اجتماعی پیرامون خود همکاری می کند یا با آنها مقابله می کند. Small Heath در بیرمنگام تبدیل به یکی از قدرتمندترین گروه های باند در بریتانیا شد.
یکی از دلایل اصلی محبوبیت پیکی بلایندرز نسبت به تولیدات مشابه ، استفاده از تعدادی از بازیگران و بازیگران زن معروف هالیوود است که سابقه نامزدی و برنده شدن اسکار را دارند.
اگر از طرفداران فیلم ها و سریال های تلویزیونی هستید ، شاید نام تام هاردی و آدرین برودی را شنیده باشید. ستاره های مشهور سینمای هالیوود که طبق معمول در این سریال بازی کردند. اگرچه نقش آنها دائمی نیست و نباید انتظار داشته باشید که آنها در هر قسمت از سریال حضور داشته باشند ، اما با چنین دید کم ، آنها به عاملی برای جذب مخاطبان زیادی به سریال تبدیل شده اند.
دیگر بازیگران و بازیگران زن سریال ، شاید به اندازه ستاره هایی که نام بردیم نباشند ، اما آنها شخصیت های شناخته شده ای در فیلم و تلویزیون هستند. سام نیل ، که شاید او را از فیلم های پارک ژوراسیک به خاطر داشته باشید ، آیدان گیلن ، بیشتر به خاطر بازی در نقش پیتر بیلیش در بازی تاج و تخت ، هلن مک کوری در نقش نارسیسا مالفوی در سریال هری پاتر و الکساندر صدیق ، که نقش او را در این فیلم دیده ایم. بسیاری از آثار ، یکی دیگر از شخصیت های شناخته شده پیکی بلایندرز است.
از صداهای زنگ خارج شوید شما می دانید که تامی و خانواده اش جنایتکار هستند ، اما با آنها همدردی می کنید و آرزو می کنید که تامی در طول سریال قوی تر باشد. چرا؟ در یک سکانس زیبا و ظریف ، تامی به انبار کاه می رود و با بیل در دست کار را شروع می کند ، قبل از اینکه نقشه خود را برای کشتن کسی اجرا کند. اطرافیان با تعجب به او نگاه می کردند ، تامی پاسخی فراموش نشدنی داد: من می خواهم به خاطر بیاورم که اگر کسی را نمی کشتم ، اکنون چه می کردم! در واقع ، این استدلال خود را تبرئه می کند. در سکانسی دیگر ، پل که به خدا ایمان دارد و هر روز صبح برای خدا دعا می کند ، می گوید: خدا تامی را ببخش. او می داند که برای زنده ماندن ، باید مانند آنها سخت گیر باشیم. در واقع به همین دلیل است که ما با جنایتکاران زیادی در ارتباط هستیم. ما به آنها حق می دهیم. ما توجیهات آنها را می پذیریم و خود را در موقعیت آنها تصور می کنیم و متقاعد شده ایم که من نیز ممکن است همین کار را کرده باشم. این یک هشدار ، یک هشدار اخلاقی است. هیچ توجیهی برای قتل و جنایت وجود ندارد و اگر آن را توجیه کنید حق ندارید روزی که بی عدالتی به شما رسید اعتراض کنید.
هیچ کس در فیلم قهرمان عدالت و صداقت نیست. همه آنها از قانون به عنوان وسیله ای برای انتقام شخصی ، سود یا فریب دیگری استفاده کردند. قانون دنبال کارآگاه سام نیلی است که به سادگی با بالی می خوابد تا پسرش را در ازای انتقام شخصی از پیکی بلایندرز آزاد کند.
این سریال محبوبیت چرچیل را تا حد زیادی تضعیف می کند. اما در این فیلم ، چرچیل جنایتکاران را با سیاست خود تقویت می کند. او روی سیاست خارجی بسیار متمرکز است ، اما در داخل کشور متجاوزان مردم خود را تقویت می کند. این فیلم همچنین اشاره مهمی به نماد سینما ارائه می دهد. در سکانسی که توماس وارد سینما می شود و همه برای صحبت با خواهرش بیرون می آیند ، او در واقع به این واقعیت اشاره می کند که سینما توسط امثال شلبی احاطه شده است. حتی خواهر شلبی می گوید: من هم شلبی هستم ، آن فیلم لعنتی را روشن کن. در واقع ، این اعتراف به این است که تأثیر سرمایه داران در سینما چقدر قدرتمند است و بسیاری از تصمیمات مهم اساساً ممکن است تحت تأثیر دستورات این سرمایه داران قرار گیرد.
نکته جالب دیگر در دو فصل اول شخصیت Ida است. او نمی خواهد پایک بلایندرز باشد. او پسرش را به نام همسر کمونیستش کارل می نامد و همیشه سعی می کند از خانواده اش جدا شود ، اما گریزی نیست. سیستم سرمایه داری به شما اجازه فرار نمی دهد تا زمانی که آیدا آنقدر تحت ستم قرار گیرد که تسلیم خانواده اش نشود.
پیکی بلایندرز ؛ دارای طیف وسیعی از انواع لهجه های انگلیسی است. در این مجموعه از لهجه های فصیح آشنا آمریکایی و انگلیسی گرفته تا لهجه های تندی مانند ایرلندی ، اسکاتلندی ، ایتالیایی و البته بیرمنگام شنیده می شود. اگر بخشی از دلیل شما برای تماشای سریال تقویت زبان انگلیسی و گویش شماست ، پیکی بلایندرز مکان مناسبی برای این کار نیست. اما همین گویش ها و گویش های مورد استفاده در سریال در بین طرفداران بسیار محبوب است. در مورد لهجه های سریال از هر طرفداری بپرسید و آنها احتمالاً از ابتدا تلفظ جدیدی از F ** k را به شما آموزش می دهند.
اما تنها جنبه صوتی سریال استفاده از گویش های مختلف نیست ، موسیقی مورد استفاده در این مجموعه به تکمیل تصویر جنایت و اکشن گانگستری کمک می کند. امکان شنیدن آهنگ های زیادی از هنرمندان محبوب مانند Arctic Monkeys ، Jack White ، Radiohead و Johnny Cash در طول مجموعه وجود دارد ، اما نکته برجسته این آهنگ ها Red Right Hand و ریمیکس های مختلف آن (به ویژه در ابتدای هر قسمت) با شخصیت ، توماس شلبی بلند پرواز و تشنه قدرت اقتباسی ملموس را ایجاد کرد.
پیکی بلایندرز تا کنون در 5 فصل پخش شده است که هر فصل حدود یک ساعت به طول می انجامد و تا پایان فصل پنجم ، طرفداران منتظر فصل ششم هستند (و همانطور که استفان نایت گفت ، تا فصل هفتم). اگر شما نیز به سبک گانگستری علاقه دارید و در این روزهای مبارزه با کرونا و قرنطینه ، منتظر شروع مجموعه ای هستید که نه تنها از نظر داستان سرایی برای شما جذاب است ، بلکه از نظر بصری ، شنیداری و در عین حال چشم نواز است. گرفتن هم همینطور موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی را به چالش بکشید شما می توانید به پیکی بلایندرز بروید.
پیکی بلایندرز ، که یک نام خانوادگی واقعی است. برخی تصور می کنند که آنها به خاطر کلاه هایی با لبه که چشم هایشان را می پوشاند معروف هستند ، و برخی تصور می کنند که این گونه نیستند! آنها تیغ های تیغ را در پشت کلاه خود پنهان کرده و مردم را هنگام خرابکاری به پشت چشم خود کشیدند تا از دیده شدن آنها در خون جلوگیری شود. به هر حال ، منظور کارگردان در حال حاضر هیچ کدام از این موارد نبود. نام این فیلم اشاره به این واقعیت است که سیاست با تیغه های خود چشم شما را بر روی حقیقت می بندد.