بادیگارد همسر هیتمن دنباله کمدی اکشن کلیشه ای است که اصالتی ندارد. ما باید از حضور سلما هایک سپاسگزار باشیم. چون حداقل به فیلم طعم می داد.
فیلم محافظ همسر هیتمن (با بازی رایان رینولدز) ، پس از مدتی مرخصی داوطلبانه ، توسط سونیا کینکاده (با بازی سلما هایک) فریب می خورد و مجبور می شود مأموریت جدیدی را آغاز کند. در این مأموریت ، او باید همسر سونیا ، داریوش کینکید (با بازی ساموئل ال جکسون) را نجات دهد. این مأموریت آنها را به طرح دیگری هدایت می کند. ارسطو پاپادوپولوس میلیاردر دیوانه یونانی (با بازی آنتونیو باندراس) قصد دارد اروپا را هم تضعیف کند.
خنده دار ترین شوخی محافظ همسر قاتل قاتل در آخرین دقایق رخ می دهد. اما متأسفانه برای رسیدن به این لحظه ، باید تقریباً صد دقیقه بنشینید تا این عمل کمدی ناخوشایند را تماشا کنید. پاتریک هیوز در سال 2017 یک فیلم دست و پا گیر و جذاب ساخت و اکنون این فیلم کمی جاه طلبی و کمی تخیل را نشان می دهد.
در سکانس ابتدایی محافظ همسر هیتمن ، مایکل برایس (رایان رینولدز) درباره موفقیت بزرگ زندگی خود و انتخاب خود به عنوان محافظ روانپزشک صحبت می کند. سه دقیقه بعد ، ما با حجم زیادی از اطلاعات در مورد شخصیت مایکل روبرو شدیم. هنگامی که مایکل در مطب روانپزشک است ، دوربین او را در موقعیت آسیب پذیری ضبط می کند و مصیبت او را در حالی که پیش روان پزشک دروغ می گوید ، بازگو می کند. او نام شخصی را به نام داریوش کینکید (ساموئل جکسون) برده و او را مسئول تمام مشکلاتش می داند. حالا مایکل باید مدتی به دادگاه برود و سعی کند مجوز سه ستاره اش را پس بگیرد. وقتی مایکل صحبت می کند ، کارگردان سعی می کند با استفاده از صحنه های ذهنی که از ذهن مایکل بیرون می آید ، تخیلات خود را به تصویر بکشد و زندگی ضعیف شغلی و شخصی خود را به نمایش بگذارد. پس از صحبت های مایکل با روانپزشک ، با شخصی روبرو می شویم که مجبور است چند روزی را به تفریح بگذراند و برای خلاص شدن از افکار پوچ و خستگی ، اسلحه را رها کند.
اینکه اتحادیه اروپا شدت تحریم های یونان را افزایش می دهد و در این بین شخصی به نام ارسطو (که این نام را به دلیل جمله معروفی که از ارسطو نقل کرده است انتخاب کرده است) می خواهد این تصمیم را تغییر دهد. ارسطو (آنتونیو باندراس) مهمترین چهره در جبهه حریف است ، اما کاملاً مشخص نیست که هدف دقیق او از خرابکاری چیست. او چه موضعی دارد که می خواهد کشورش را آرام نگه دارد؟
بر اساس فیلم ، او نه یک شخصیت سیاسی است و نه فردی است که به دلیل تحریم ها به وضعیت او آسیب رسیده است. او فقط یک گانگستر است که بدون دلیل علیه اتحادیه اروپا قیام می کند و نمی توان انگیزه های او را نتیجه منطقی روایت فیلم دانست. از سوی دیگر ، اگر ما او را در موقعیتی که در آن قرار دارد بپذیریم ، با نادیده گرفتن همه جنبه های شخصیت پردازی کاذب ، در واقع یک شخص منفور را در مقام دفاع از سرزمین خود پذیرفته ایم. پایگاه فکری فیلم همیشه با قطع کننده ها و اقدامات غیرانسانی آنها مرتبط است ، که حتی وقفه را زیبا و واقعی می کند. اثبات این ادعا دشوار نیست؛ اولاً بازیگر یونانی در این نبرد دو رو فقط به عنوان حریف به تصویر کشیده می شود و ثانیا دوربین همیشه از تظاهرکنندگان خارج است و ممکن است آنها را فراموش کنید.
مایکل ساحل را برای استراحت و تعطیلات انتخاب می کند و در عین حال وارد حرکت آهسته می شود ، با روایت ذهنی او همراه می شود. در این میان ، اگرچه کارگردان از طریق عناصر بصری به موقتی بودن این شادی اشاره نمی کند ، اما پس از مدت کوتاهی با صدای گلوله ، فیلم اکشن وارد مرحله اکشن می شود و شخصیت جدیدی به نام سونیا کینکاده (سلما هایک) وارد می شود. صحنه و مایکل با او جایی که با شخصیتی عملگرا و خونخوار آشنا می شود. بدون اینکه بدانیم مردم چه کسانی با تپانچه به سونیا تیراندازی می کنند ، ما فقط شاهد نبردی اکشن هستیم ، شبیه فیلم هایی در ژانر نجات ، در مورد تیراندازی به فردی از زیر رگبار تلاش ها برای انجام ماموریت.
در اینجا ، سونیا موظف است مایکل پرایس را به محل دستگیری خود برساند تا همسرش داریوش را نجات دهد. در این ملاقات ، هیوز شخصیت مایکل را با سونیا مقایسه کرد و مایکل ، که قول داده بود دستانش را روی دست بگذارد و تنها بماند ، حالا مجبور شد با شخصی مثل سونیا عملی شود. سونیا تا حد زیادی بار کمدی فیلم را بر دوش می کشد ، اگرچه او همچنین به دلیل نام فیلم مسئولیت جدی در زمینه اکشن و عکاسی دارد. قبل از اینکه سونیا و مایکل وارد محل زندان داریوش شوند ، با تعاریف سونیا ، ما با پرتره شخصیت او و داریوش بیشتر آشنا می شویم و خواسته ها و تمایلات او را درک می کنیم. سونیا به عنوان فردی بی پروا و بی دقتی معرفی می شود که با صدای بلند شخصی ترین نیازهای خود را در عموم فریاد می زند. اثری که او را به مختصات کمدین نزدیک می کند.
مایکل و سونیا برای نجات Kincaid از دست کارلو به ایتالیا می روند. در این سفر ، تضاد بین این دو باعث می شود مخاطب فضای فیلم را در حین صحبت و تصویربرداری بهتر درک کند. سونیا نسبت به هیچکس بی رحم است و به همه شلیک می کند ، اما از سوی دیگر ، مایکل با تکنیک هایی که آموخته است ، کاندوم کارلو را حتی بدون یک شلیک جدا می کند.
دانلود فیلم بادیگارد همسر هیتمن
شخصیت کارلو ، دومین آنتاگونیست فیلم ، علاوه بر زندان کینکاده ، قصد دارد با استفاده از فناوری پیشرفته ، تمام لوازم برقی شهر را به سلاح تبدیل کند. او را پیرو ارسطو می دانند و تنها پیوند او به شمار می رود. پس از پایان عملیات سونیا و مایکل ، اینترپل به پناهگاه کارلو حمله می کند و کینکاید مایکل و سونیا را دستگیر می کند. زین و سپس بابی اونیل به عنوان فرمانده پلیس بین المللی به داستان اضافه می شوند. در اینجا ، فیلم از نظر شخصیت پردازی و از نظر اعتماد به جنایتکاران به Fast & Furious نزدیک می شود و بابی اونیل ، مانند هابز ، معتقد است که برای رسیدن به جنایتکاران واقعی و خطرناک ، باید با جنایتکاران قابل اطمینان و منظم کار کرد. . ؛ بنابراین او سه شخصیت اصلی داستان را متقاعد کرد تا در عملیات بزرگ الکترونیکی که در حال انجام بود به او کمک کنند.
ارسطو قصد دارد یک ویروس رایانه ای را آزاد کند که جهان را به هرج و مرج سوق دهد. او قطعاً بیشتر از گری اولدمن در فیلم قبلی با نقش دشمن در این فیلم سازگار است. تماشای بندراس در این نقش بسیار جالب است و می تواند به طرز جالبی در نقش های منفی بدرخشد ، حتی اگر در یک کمدی زیاد بلند نباشند. تصمیم نویسندگان برای به تصویر کشیدن یک محافظ و یک قاتل قاتل که به ترتیب با مایکل و داریوش به جنگ می پردازند ، چندان خلاقانه نبود و اوج داستان می توانست بیشتر تخیلی باشد.
کارگردان هیوز از آخرین فیلم خود ، Expendables 3 ، 2017 ، هنگامی که بادغاد هیتمن را معرفی کرد ، پیشرفت چندانی در حرفه خود نداشته است. برخلاف گای ریچی ، آثار او اقدامات امضا کننده ای نیستند که به راحتی از طیف وسیعی از فیلم های ژانر اکشن قابل تشخیص باشند.
البته در سال 2022 فیلمی آماده اکران به نام The Man From Toronto وجود خواهد داشت که امیدواریم فیلم های قدرتمندتری از این کارگردان و هنر واقعی او را به مخاطبان نشان دهد. شاید بار اصلی بر دوش ویراستاران هیوز ، جک هاچینگز و مایکل دوتی باشد. آنها کسانی هستند که باید صحنه های اکشن را یکی پس از دیگری بسازند ، به ویژه اگر مجبور باشند در کل فیلم حس شوخ طبعی را حفظ کنند. همچنین ، بازیگران این فیلم بسیار حرفه ای هستند و بدون آن ، هیچ فیلمی از Hitmans Wifes Bodyguard وجود نخواهد داشت.
مکان فیلم به زیبایی انتخاب شده و با تغییر و تحول سازگار شده است. طراحی لباس در این فیلم کلیشه ای میباشد . همانند اکثر فیلم های کمدی-اکشن ، ما با تعداد زیادی انفجار ، تیراندازی و دعواهای غیر ضروری روبرو هستیم. البته انگیزه کارگردان برای ساخت یک فیلم اکشن نمی تواند غیر از این باشد و نباید از او انتظاری داشته باشیم. فقط اگر با داستانی منسجم تر و چالش برانگیزتر روبرو بودیم خیلی بهتر بود و فیلم از پاپ کورن دست ساز به کار واقعی ، حسابی و ماندگار تبدیل می شد.
بادیگارد Hitman یک فیلم به یاد ماندنی نیست که بعد از یک ماه فراموشش کنید ، البته این به این دلیل است که تلاش زیادی برای حرفه ای شدن آن نشده است. فقط 99 دقیقه سرگرم خواهید شد و بس. چیز دیگری از او دریافت نخواهید کرد.
به نظر می رسد این فیلم به دلیل وجود چنین بازیگران درخشان و شیرینی تمام وزن خود را بر دوش آنها گذاشته است. شاید بهتر بود به جای پرداخت میلیون ها دلار به سه یا چهار بازیگر اصلی و افراد مشهور فیلم ، از بازیگران ارزان تری استفاده می کردید و در عوض آنها را برای استخدام فیلمنامه نویسان بهتر پرداخت می کرد تا داستان وحشتناک نباشد.
در پایان فیلم با یک تصادف کاملاً کمدی ، که فرزند خوانده مایکل توسط سونیا و داریوش است ، به پایان می رسد. رویدادی که فرزندخواندگی و خانواده را مانند دیگر موضوعات فیلم به سخره می گیرد . به طور کلی ، محافظ زن هیتمن دارای ضعف های آشکاری در روایت خود است و می توان آن را فیلمی در حوزه زیبایی شناسی استانی دانست. فیلم را سرگرم کننده می کند.