بعضی افراد فکر میکنند اگر یکجا دراز بکشند و دستشان را زیر سرشان بگذارند و هیچکاری انجام ندهند، شرایط خیلی خوبی خواهند داشت! بعضیها بدتر! میگویند یک کنج نشستن و حرکت نکردن خیلی بهتر است!

بله وقتی در کنج بنشینیم، امن است و طبعا دردسری نخواهیم داشت! چون حرکتی نیست، کاری نیست، بنابراین نتیجهای هم بهدست نخواهیم آورد.
اما واقعیت زندگی این نیست!
از دیدگاه من «راحت بودن» بدین معناست:
خارج شدن از یک فشار به یک وضعیت پایدارتر و کم فشارتر، بی فشار نداریم.
تمام آدمهایی که میترسند و بیتحرک هستند، هزار و یک فرصت را در زندگی از دست میدهند!
البته ممکن است خوشحال بهنظر آیند، اما هزاران جا از نظر درآمد، خانواده، احترام اجتماعی کسب و کار و ثروت و حتی تندرستی و طول عمر در رنجند.
عضلات پرقدرت رحم مادر است که ما را به بیرون پرت میکند. برو ، برو زندگی را شروع کن ..گریه میکنیم دست و پا میزنیم ولی باید بیرون بیاییم.چراکه دنیای واقعی بیرون است.
اگر بخواهیم رشد کنیم و بزرگ شویم باید منطقهی امن رحم مادر را ترک کنیم.
دو عامل بزرگ هستند که بیشترین سهم را در شکست انسان دارند:
غرور: فکر میکنیم همهچیز را میدانیم
طمع: وقتی به موفقیتی دستمیابیم، نقش دیگران را در رسیدن به موفقیت نادیده مینگریم. بنابراین همهچیز را متعلق به خود میدانیم؛ این درست نیست
بسیاری از ما آموختههای خود را بهکار نمیبریم! چرا؟ چون میترسیم
می ترسیم منطقه امن خود را رها کنیم. می ترسیم ایده آل نباشیم.می ترسیم دیگران مارا تایید نکنند
به قول حضرت مولانا:
خموشید خموشید خموشی دم مرگست
هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید