از وقتی که یادم میاد هر سال اخرای شهریور بار و بندیل و می بستیم و 10 روزی می رفتیم خونه ی روستایی بابا و همه با هم کمک میکردیم تا آذوقه ی یه سال خونه جمع بشه :دی
این مدل زندگی نمیدونم از کجا وارد خونواده ی ما شده بود اما برعکس خیلی ها که کم کم زندگی شهری غالب شده بود به زندگی روزمرشون ، بابا بعد از بازنشستگی با شدت بیشتری این اخر شهریور ها رو تدارک میبینه و خیلی هارو دور هم جمع میکنه .
اخر شهریور طرفای طالقان گوجه فرنگی های سرخ و ابدار میشن و وقت چیدنشون هست و باغچه ی حیاط پدری ما هم پر گوجه هست . البته اینم بگم ها فقط گوجه نیست ! کلی آلو و انگور و میوه های دیگه داریم که تو پست های بعدی همشونو براتون تعریف میکنم.
امثال یه مهمون جدید هم داریم تو خانواده . سحر با محمدحسین پسر عموم ازدواج کرده و از امثال اونم در مراسم اخر شهریور ما حضور داره . دختر سر بزیرو خیلی مودبی هست . منم کم کم خودمو دارم بهش نزدیک می کنم ، چون هم دختر خوبیه هم اینکه گیتاریست حرفه ای هست ، شاید تونستم حداقل یه چیزایی ازش یاد بگیرم :دی
برنامه ی کلی شهریور ما تو احمدآباد اینه که اول گوجه هارو میچینیم و آماده میشیم برای رب پزون .
بعد از رب پزون سس پزون داریم ! حالا بعد از اون نوبت میرسه به آلو ها و لواشکککک ، اونم چه لواشکایی
بعد اونم هم میوه ها رو میکنیم و خشکشون میکنیم !
و اماا سخترین کارمون هم گرفتن شیره ی انگور هست ! هم کار سختیه و هم اینکه قشنگ یه هفته بعدش درد عضله ها هنوز از بدنت نرفته .
مامان تو درست کردن رب گوجه فرنگی مهارت خیلی بالایی داره ! میگه که طرز تهیه رب گوجه فرنگی رو از مادر بزرگش یاد گرفته و همین شده که نسل به نسل میخواد به ما منتقل کنه ! هر چند من که خیلی مشتاق نیستم !
اخه وقتی که میشه 15 20 تومن بدی و یه نیم کیلو رب گوجه بگیری چه کاریه اخه برای 10 20 کیلو رب گوجه این همه زحمت بکشی :دی
اما خوب فعلا که دستوره و باید کمک کنیم . امسال با اومدن سحر کارا یکم تقسیم شد و با تعداد بیشتری شروع به تکه تکه کردن گوجه ها و باقی کارا کردیم . اقایون گوجه ها رو کندن و ما هم تکه تکشون کردیم .
آقا حسین شوهر عمم هم زحمت کشیدن و گوجه ها رو له کردن ! اونم چه له کردنی ! همونجا ربشون در اومد :d
بعد کلی ماجرا شروع کردیم به تمیز کردن اجاقهای گلی و اماده سازی عملیات گسترده ی درست کردن رب گوجه فرنگی !
حالا علاوه بر رب که خودش کلی خوشطعمه ، یه سسی هم کنارش به عمل میاد که اون عقل از سر ادم میپرونه ! سس گوجه میگم هااا ! از هر چی سس خوردید خوشطعم تر میشه و کلی لذتناک . طرز تهیه سس گوجه فرنگی رو فقط عمه خانم بلدن و علاقه ای هم ندارن زیاد در مورد روششون صحبت کنن . کلا عمه بلقیس خیلی بیش از حد عبوسه ! از این عمه چاقا هم نیست ! لاغره
خسته شدم از تایپ کردن :d ادامشو تو یه پست دیگه بزودی براتون میزارم ، تا اخر شهریور کلی داستان داریم ...