ویرگول
ورودثبت نام
سِتی سارا سوشیان
سِتی سارا سوشیانشاعر و نویسنده فرائیستی محقق و پژوهشگر راهبردی در اندیشکده کلمه‌گرایان ایران/ اندیشکده فراگرایان ایران
سِتی سارا سوشیان
سِتی سارا سوشیان
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

انسان‌سوژگی/ اومانیسم و تحقق نگره‌ی انسان‌سوژگی

اومانیسم و تحقق نگره‌ی انسان‌سوژگی

آن‌چه در ابتدای امر مورد نظر است، بررسی بنیان‌روایت فلسفه‌ی می‌باشد. این بنیان بر اساس علم ارسطویی که «به دنبال سیاهه‌برداری و طبقه‌بندی اشیای عالم مادی است» (کلیگز، 1399:29) شکل گرفته؛ بنابراین «نگرگاه سلسله‌مراتبی ارسطویی که آلترناتیو فلسفی آن اثبات حیوان ناطق بودن انسان است، به شدت صوری_فرمالیستی بوده و بر بنیان تشابه‌های امپریسیستی سامان یافته است» (ر.ک مقدمه صیدی، 1400: 17) نگره‌ی ارسطویی در پی کشف شباهت‌ها و تفاوت‌های موجود در صورت مثالی، بنیان طبقه‌بندی در فلسفه را سامان می‌بخشد. از این رو درمی‌یابیم که بنیان‌روایت فلسفه‌ی مغرب‌زمین همین رویکرد سلسله‌مراتبی ارسطویی به شمار می‌رود که «در نهایت با نگرش کپلری_کپرنیکی_گالیله‌ای، زمین را نقطه‌ای بی‌نهایت حقیر و اسیر در فضایی بی‌نهایت کبیر معرفی کرد» (همان).

در دوره‌ی سنت تمام پدیدارها از رابطه‌ی انسان و عالم امر شکل می‌گرفتند، یعنی بنیان‌روایت غالب سنت رابطه‌ی دوگانه‌گرای انسان و عالم امر به حساب می‌آید اما با ظهور رنسانس دوره‌ی اومانیسم (انسان‌سوژگی)، با حذف مؤلفه‌ی عالم امر و جایگزینی جامعه به جای آن، رویکرد دوگانه‌انگارِ فرد و جامعه شکل گرفت، در این راستا اومانیسم سه رویکرد اصلی را رقم زد:

«1. اومانیسم تقدس و حرمت زمین را در نگاه انسان گرفت.

2. اومانیسم ساحت قدسی و ملکوتی انسان را بر اساس نظریه‌ی داروینیسم و ماشینیسم تحقیر کرد و از میان برداشت.

3. اومانیسم ساحت شناخت انسان را محدود کرد.» (آذرپیک، 1397: 44)

بر این بنیان، انسان دوره‌ی اومانیسم رفته‌رفته خویش را مالک و پادشاه زمین قلمداد می‌کند و نگره‌ی سلسله‌مراتبی را بیش از پیش در زمین گسترش می‌دهد؛ بنابراین «چه در جهان سنت، چه مدرنیسم و چه پسامدرنیسم، انسان معیار همه‌ چیز برای ارزش‌گذاری و ارائه‌ی حکم درباره‌ی پدیدارهای گونه‌گون زمین است» (ر.ک مقدمه تکیه، 1400: 44).

انسانِ خودبنیاد به عنوان سوژه‌ (فاعل شناسا) نگاه سلسله‌مراتبی را بر سه اصل بنیان می‌نهد:

اول) اصالت فایده

دوم) اصالت لذت

سوم) پیامدگرایی

یعنی او همواره در پی ارزش‌گذاری تمام پدیدارها نسبت به موقعیت خود است. تمام پدیدارها بنا بر لذت و فایده و پیامدهای مثبتی که برای او دارند طبقه‌بندی می‌شوند. خوب و بد، زشت و زیبا، سفید و سیاه، اهلی و وحشی و... همه و همه از نگاه سلسله‌مراتبی ارسطو به پدیدارها پیروی می‌کنند.

برگرفته از مقاله تقابل زمین‌سوژگی و انسان‌سوژگی در ادبیات طبیعت‌گرا

به قلم: سِتی سارا سوشیان

چاپ شده در: دوفصلنامه‌ی پژوهش‌های نوین ادبی- دوره 1، شماره 1، شماره پیاپی 1، بهار و تابستان 1401 (اردیبهشت 1401)، صص 155-172

نوع مقاله: مقاله پژوهشی

منابع این قسمت:

کلیگز، مری، (1399)، درسنامه‌ی نظریه‌ی ادبی، مترجمین: جلال سخنور، الهه دهنوی، سعید سبزیان، چاپ سوم، تهران: اختران

صیدی، یلدا، (1400)، جنبش جهانی شعر سبز –از مکتب ترالیبیسم تا جنبش ادبی-فلسفی 1400-، چاپ نخست، تهران: امید سخن

آذرپیک، آرش، (1397)، دوشیزه به عشق بازمی‌گردد، چاپ دوم، کرمانشاه: دیباچه

تکیه، فرح، (1400)، خورشید به چشمان فرازن دل باخت، چاپ نخست، تهران: مهر و دل

اومانیسمآرش آذرپیک
۲
۰
سِتی سارا سوشیان
سِتی سارا سوشیان
شاعر و نویسنده فرائیستی محقق و پژوهشگر راهبردی در اندیشکده کلمه‌گرایان ایران/ اندیشکده فراگرایان ایران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید