
چکیده
در بررسی رویکردهای ادبی و خلق سیستمهای نگرشی و نگارشی، با چهار انگارهی سیستمهای کاهشی- افزایشی، سیستمهای التقاطی، سیستمنماها و سیستمهای افزایشی- انضمامی روبهرو هستیم. آرش آذرپیک ضمن ارائهی این تقسیمبندی، عامل آن را کشف و ارائهی افقی پراگماتیک و همچنین پروبلماتیک توسط این انگارهها میداند؛ لذا در این مقاله با بیان و بررسی این چهار سیستم بیان خواهیم کرد که رویکرد اکوفمینیسم رویکردی التقاطیست که همواره در تلاش است زن و زمین را پدیدارهایی ستمدیده در سیستمهای مردسالارانه قلمداد کند. رویکرد انتقادی فرافمینیسم با عنایت به سیستم افزایشی- انضمامی فراتر از تمام چارچوبههای بستهی زنمحورانه و مردمحورانه در پی ارائهی تقسیمبندی انواع سوژه از دیدگاه آذرپیک بوده وی معتقد است اکوفمینیسم تنها با تغییر سوژهی مرد به سوژهی زن، میکوشد که در ساحتی دیگر و با دیدی زنانهمحورانه تمام هستیمندان –از جمله زمین- را در رویکردی سلسلهمراتبی فصلبندی کند. در ادبیات طبیعتگرا با توجه به دو رکن بنیادین «عدم هرگونه ثنویتگرایی» و «عدم هرگونه برتر/کهترگرایی» -که بنیانروایت اکثر آرایههای ادبی همچون تشبیه، استعاره، تمثیل و... است- اصل و بنیان زمینسوژگی در عریانیسم مطرح میشود. زمینسوژگی رویکردیست انتقادی به تمام انگارههایی که در آن انسان به عنوان سوژهی فاعل شناسا –که همواره در پی ارزشگذاری (صفتدهی) است- شناخته میشود. در این مقاله که به شیوهی توصیفی_تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای انجام گرفته ادبیات طبیعتی با عنایت به رویکرد جنس سوم و بیان نگرههای زنانهنگرِ انسانمحورانه و مردانهنگرِ انسانمحورانه بررسی میشود.
واژههای کلیدی: ادبیات طبیعی، زمینسوژگی، انسانسوژگی، فمینیسم، اکوفمینیسم، فرافمینیسم
برگرفته از مقاله تقابل اکوفمینیسم و فرافمینیسم در ادبیات طبیعی
به قلم: آرش آذرپیک و سِتی سارا سوشیان
چاپ شده در: دوفصلنامهی پژوهشهای نوین ادبی- دوره 1، شماره 2، شماره پیاپی 2، پاییز و زمستان1401
نوع مقاله: مقاله پژوهشی