همه مون با شنیدن کلید واژه 'کودک کار' به یاد کودکان معصوم رنگ پریده ی سر چهار راه ها می افتیم. همونا که وقتی با امید کمک، به شیشه ماشین می کوبند، ناامید بر می گردند. اما این تنها یک تصویر کلیشه ای از کودک کار است.
بچه کار کسی است که به جای بازی های کودکی، مشغول به کار هرچند لاکچری شود. کودک کار فقط سر چهار راه و یا توی مترو گل نمی فروشه! کودک کار می تونه لباس های شیک بپوشه و جلوی دوربین بایسته تا خونواده اش از این راه به نون و نوایی برسند.
کودک کار پسر مو فرفری بامزه ای است که به واسطه علاقه پدر از وقتی راه رفتن یاد گرفت، مجبور به نمایش جلوی دوربین شد.
آرات همون پسری است که با پشتک زدن هاش معروف شد و حداقل همه مون یکبار قربون صدقه اش رفتیم. حالا همه از بسته شدن صفحه رشدش حرف می زنند! اینکه آیا آرات مستعده یا نه هم مسئله دیگه ای است.
همیشه شنیدیم که پدر و مادر موظف اند تا تمام هزینه های بچه رو پرداخت کنن. ولی توی این مورد گویا برعکس شده!
اینکه آیا پدر آرات کار درستی می کنه یا نه مستلزم قضاوته و ما هم در جایگاه قضاوت نیستیم. ولی همون طور که از فروختن گل توسط بچه ای دل مون به درد میاد، درباره نمایش یه کوچولوی دیگه جلوی دوربین هم میشه انتقاد کرد.
درسته که هیچ غریبه ای مهربون تر از پدر و مادر نیست؛ اما گاه بزرگترها هم اشتباه می کنند.