بهترین راه اشاعه و یا معرفی فرهنگ یک کشور، از طریق مردم آن کشور است. امروزه که شاهد دهکده جهانی هستیم، به راحت ترین حالت ممکن می توان نسبت به تمامی مسائل به آگاهی و شناخت رسید. اینترنت و شبکه های اجتماعی این امر را تسریع بخشیده اند. به طور مثال کشور کره جنوبی؛ تا چند سال پیش کمتر کسی به فرهنگ کره ای علاقه نشان میداد. کره ای ها اما با ساخت فیلم ها و سریال ها، فرهنگ خود را به دیگر کشورها معرفی کردند.
متعاقب پخش سریال ها، موسیقی کره ای (کِی پاپ) نیز به جهانیان معرفی شد. جالب اینجاست که کره ای ها مخاطبان خود را از بین نسل جوان برگزیدند.
همین امر سبب شد تا بسیاری از نوجوانان به واسطه تماشای سریال های بعضا با کیفیت کره ای و همچنین شنیدن موسیقی های این کشور، به یادگیری زبان کره ای مبادرت ورزند. این خود نشان دهنده این است که کره ای ها با سرمایه گذاری در این کار، خود را به جهانیان معرفی کرده اند.
همین اتفاق برای کشور مسلمانی چون قطر نیز رخ داد. آنها به واسطه دلارهای نفتی (!) میزبانی مهمترین تورنمت فوتبالی را از آن خود کردند تا علاوه بر ورود ارز و آورده مالی، فرهنگ خود را نیز اشاعه دهند. تا قبل از این کمتر کسی باور می کرد کشور کوچک حوزه خلیج فارس که تنها یک شهر (دوحه) دارد، بتواند با این کیفیت یکی از پر مخاطب ترین تورنمنت های ورزشی را میزبانی کند.
قطر اما علاوه بر امکانات رفاهی و تفریحی، ساخت ورزشگاه های مدرن و استفاده از جدیدترین تکنولوژی های داوری، ثابت کرد غیر ممکن وجود ندارد. آنها در طول مسابقات، فروش مشروبات الکلی و خرید و فروش گوشت حرام را نیز ممنوع اعلام کردند. تا جایی که کشور قهرمان این مسابقات (آرژانتین) برای ورود گوشت به قطر مجبور به ذبح حلال گوشت ها شد! از دیگر قوانین قطری ها در طول مسابقات جام جهانی فوتبال، سکوت هنگام اذان بود. قطری ها توانستند این فرهنگ را جا بیاندازند که به هنگام پخش صدای اذان، هیچ موسیقی و حتی سرود ملی ای اجازه پخش ندارد. تا جایی که یکی از خبرنگاران اروپایی به این موضوع اشاره و صدای اذان را یکی از آرامش بخش ترین آواها توصیف کرد.
پرده آخر نمایش قطری ها اما جایی بود که ستاره بی بدیل دنیای فوتبال، لیونل مسی، را به هنگام بالا بردن جام مجبور به پوشیدن عبای قطری (بِشِت) کردند تا هزاران دوربین تلویزیونی این لحظه را ثبت کنند و از این بعد با دیدن این تصاویر بر همگان روشن شود که جام جهانی ٢٠٢٢ در چه کشوری برگزار شده است.
این دو نمونه به وضوح نشان می دهد که مردم یک کشور چه نقش مهمی در ارائه تصویر آن کشور به جهانیان دارند. کاملا درست است که دولت و تاثیری که بر مردم جامعه می گذارد، در شکل گیری تصویر یک کشور نقش اساسی ایفا می کند. با این حال اما بهترین تصویر را مردم آن کشور در ذهن جهانیان نقاشی می کنند. وطن دوستی و یا هر نام دیگری که بتوان برایش برگزید چیزی نیست جز بر جای گذاشتن نام و تصویری نیک در ذهن همگان.
اینکه بسیاری از کشورهای اروپایی با شنیدن نام ایران یاد زبان عربی و یا گروهک های تروریستی می افتند، بیشتر از اینکه دولت مقصر آن باشد، مردم ایران مقصر هستند. در بی کفایتی دولتمردان ایرانی هیچ شکی نیست اما اینکه در فضای مجازی آن هم به زبان بين المللی (انگلیسی) از کشور بدگویی و خود را غیر ایرانی بنامیم، تنها وجهه کشور را نزد مردم جهان خدشه دار کرده ایم.
البته این امر به نسبت گذشته بهتر شده و معرفی سنت ها، آیین و غذاهای ایرانی حتی توسط ایرانیان مقیم کشورهای دیگر، خود در معرفی درست ایران موثر بوده است. اما کافی، خیر!