ویرگول
ورودثبت نام
یه بنده خدا
یه بنده خدا
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

کپی، پیست...

علی دایی
علی دایی

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد هنگامی که وارد یک وبسایت خبری می شوید، یک خبر توجه تان را جلب کرده باشد، به محض کلیک کردن و خواندن خبر به صحت و سقم آن شک می کنید، به سایتی دیگر پناه می برید، اما بی فایده است! چرا؟ چون آن سایت دیگر هم همان خبر را عینا منتشر کرده! بی کم و کاست، بدون جا به جا کردن کلمات یا تعییر دادن افعال! این عمل شنیع به خصوص در انتشار اخبار را کپی پیست خبر می گویند که به واسطه سر و کار داشتن با تکنولوژی، کاملا با آن آشنا هستیم.
▪️
خبرنگاری که بدون مطالعه و پرس و جو از منابع موثق، خبری را منتشر می کند، سر دبیر بی مسؤولیتی که بدون آگاه شدن از صحت و سقم خبرِ خبرنگارش اجازه انتشار می دهد. این عبارات یعنی آماده شدن حرفه خبرنگاری و روزنامه نگاری به پایان راه، به انتهای حیات!
▪️
"علی دایی کارخانه فولاد مَشیز را خرید و هزاران کارگر را از بیکاری نجات داد"
در نگاه اول و در جایگاه یک مخاطب، بَه بَه چَه چَه کنان هرچه درود است را روانه علی دایی و درگذشتگانش می کنیم. اما ماجرا جایی بیخ پیدا می کند که ٢۴ نگذشته از انتشار این خبر، شخص علی دایی آن را تکذیب می کند! این امر چیزی نیست جز کپی پیست خبر! یک خبرنگار از همه جا بی خبر این موضوع را کار کرده، سایر رسانه ها که ادعای حرفه ای گری شان گوش آسمان را کر کرده، بدون تامل و بدو بدو و برای اینکه خدای ناکرده سرعت فدای صحت و درستی خبر نشود، همان خبر را روی سایت خود قرار می دهند.
▪️
جالب است بدانید، بعد از انتشار یک استوری توسط علی دایی، همه رسانه ها به شکل متفق القول، دست به انتشار تکذیب خبر منتشر شده زدند! باز هم دم علی آقای دایی گرم که رسانه ها را از گمراهی نجات داد وگرنه هیچ خبرنگاری محض رضای اخلاق حرفه ای، با خود ایشان که در متن خبر هستند، گفتگو نمی کرد!
▪️
در پایان: آنقدر تاسف خورده ایم، که تاسف دانی مان پر شده! لذا از خوردن تاسف و دادن چشم انداز ناامید کننده برای حرفه خبرنگاری و روزنامه نگاری خودداری کرده و با ابراز امیدواری هرچند احمقانه، نوشته خود را به اتمام می برم!

امضا: سین صاد، دانشجوی ناامید خبرنگاری!!!

کپی پیست
اینجا قلم دست دِلَمه پس هیچ متنی بدون ذکر منبع کپی نشه😉
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید