
در یکی از نشستهای اخیر Google Central Live، گری ایلیز (Gary Illyes) از تیم سرچ گوگل، به طور مستقیم به پرسشهایی درباره فرآیند ایندکس و معیارهایی که میتوانند بر ایندکسشدن یا نشدن یک صفحه تأثیر بگذارند، پاسخ داد. این گفتگو فرصتی فراهم کرد تا بسیاری از ابهامات متخصصان سئو درباره تفاوت سیگنالهای ایندکس و سیگنالهای رتبهبندی برطرف شود.
نکته اساسی این است که سیگنالهای ایندکس تنها تعیین میکنند یک صفحه وارد فهرست اسناد قابل بازیابی گوگل بشود یا خیر، در حالی که سیگنالهای رتبهبندی بر جایگاه نمایش صفحه در نتایج جستوجو (SERP) پس از ایندکس اثر میگذارند. اشتباهگرفتن این دو مقوله نهتنها میتواند باعث تحلیلهای نادرست شود، بلکه منجر به صرف منابع و زمان روی عواملی میگردد که اصلاً در مرحله ورود به ایندکس نقشی ندارند.
ایندکس: گوگل پس از کشف و خزش و پردازش محتوا تصمیم میگیرد یک URL را به فهرست اسناد خود اضافه کند یا نه. اگر وارد ایندکس نشود هیچ شانسی برای نمایش در نتایج ندارد.
رتبهبندی: وقتی پرسوجو انجام میشود، موتور جستوجو از میان اسناد ایندکسشده بهترینها را بر اساس صدها سیگنال رتبهبندی برمیگزیند و مرتب میکند.
مرز مهم: اگر سیگنالی به ایندکس مربوط باشد، نبودنش میتواند به عدم ورود صفحه به ایندکس منجر شود. اما سیگنال رتبهبندی حتی اگر ضعیف باشد، صرفاً جایگاه را جابهجا میکند نه اصل حضور در نتایج را.
کشف: URL از طریق لینکهای دیدهشده، نقشهٔ سایت، یا منابعِ دیگر شناسایی میشود.
خزش: ربات، محتوا و منابع را واکشی میکند. خزش کافی بهتنهایی تضمین ایندکس نیست.
پردازش و رندر: HTML و در صورت نیاز خروجی جاوا اسکریپت پردازش میشود.
نرمالسازی و یکتاسازی: بررسی محتوای تکراری، انتخاب کانونیکال، حذف محتوای کمارزش یا Soft 404.
تصمیم ایندکس: بر مبنای مجموعهای از سیگنالهای ایندکس که در این مقاله تشریح میشوند.
بر اساس گفتههای گوگل در نشست مزبور، موارد زیر میتوانند بر ورود یا عدم ورود یک صفحه به ایندکس اثر بگذارند. در هر مورد، تعریف، اشتباه رایج و اقدام عملی ذکر شده است.
تعریف: همخوانیِ جغرافیای هدفِ محتوا با درکِ سیستم از مقصدِ صفحه.
اشتباه رایج: اتکا به ccTLD بدون تنظیماتِ دیگر.
اقدام: استفاده دقیق از سیگنالهای جغرافیایی مانند ccTLD یا geotargeting در سرچ کنسول برای زیردامنهها و پوشهها، آدرس و نشانههای مکانی سازگار در محتوا و دادههای کسبوکار.
تعریف: تشخیص روشن زبان متن.
اشتباه رایج: صفحات چندزبانه با اختلاط زبان و بدون جداسازی URL.
اقدام: یک زبان غالب در هر URL، متاتایتل و متن سازگار، پرچمگذاری زبان در HTML در صورت لزوم و پرهیز از مخلوطکردن گسترده چند زبان در همان صفحه.
تعریف: استفاده از پروتکل امن.
اشتباه رایج: ریدایرکت ناقص بین http و https یا محتوای ترکیبی.
اقدام: اجبار ریدایرکت 301 به https، صدور گواهی معتبر، رفع mixed content و یکپارچگی داخلی لینکها.
تعریف: تجربه کاربری سطح میدانی. تمرکز روی LCP و CLS و INP.
اشتباه رایج: تکیه بر نتایجِ آزمایشگاهی و بیتوجهی به دادههای میدانیِ کاربرانِ واقعی.
اقدام: بهبود لود اولیه، بهینهسازی تصاویر و فونتها، کاهش انسداد رندر، کنترل جابهجایی چیدمان و پایش دادههای میدانی.
تعریف: وجود پیوندهای واقعی به صفحه. لینکهای nofollow برای ایندکس سیگنال محسوب نمیشوند.
اشتباه رایج: لینکسازی انبوه کمکیفیت یا تصور اینکه nofollow سرعت ایندکس را بالا میبرد.
اقدام: لینکهای ارجا طبیعی و قابلِ کلیک از صفحاتِ ایندکسشده، معرفی منطقی در ناوبری و لینکهای زمینهای.
تعریف: سیگنالِ تازهبودن و فعالیتِ واقعیِ صفحه.
اشتباهِ رایج: تغییرِ تاریخ یا ویرایشهای ظاهری بدونِ بهبودِ محتوا.
اقدام: بهروزرسانیهای معنادار، افزودنِ داده، نمودار، پرسشوپاسخ، منابع، و نسخهبندیِ شفافِ محتوا.
تعریف: عدم نقض دستورالعملها در محتوا، لینکها و رفتار سایت.
اشتباه رایج: محتوای کمکیفیت انبوه، شبکه لینک خصوصی یا صفحههای درگاه.
اقدام: کنترل کیفیت سختگیرانه، حذف تاکتیکهای دستکاری، نوفالوکردن لینکهای پولی و پاکسازی الگوهای مشکوک.
تعریف: اعلام رسمی نسخههای زبان یا کشور یک محتوا.
اشتباه رایج: حلقههای ناقص، بهخود اشارهنکردن، تضاد با کانونیکال، یا استفاده روی صفحات غیرهممعنا.
اقدام: ماتریس کامل متقابل، تطابق محتوایی، سازگاری با کانونیکال، و بررسی دورهای نقشه hreflang.
اینها میتوانند در رتبهبندی یا کشف بهتر نقش داشته باشند، اما خودشان باعث ورود یا عدم ورود به ایندکس نمیشوند. برای هر مورد دلیل و اقدام پیشنهادی آورده شده تا توقع درست شکل بگیرد.
سن دامنه یا تاریخچه آن سیگنال ایندکس محسوب نمیشود؛ زیرا تصمیم ایندکس بر اساس ارزش محتوای فعلی صفحه گرفته میشود. بهجای تلاش برای کهنه نشاندادن دامنه، بهتر است روی کیفیت صفحه و تقویت سیگنالهای مؤثر بر ایندکس تمرکز شود.
داده ساختاریافته سیگنال مستقیمی برای ایندکس نیست. این دادهها به گوگل در درک نوع محتوا و فعالسازی قابلیتهای ویژه کمک میکنند، اما در تصمیمگیری برای ورود صفحه به ایندکس نقشی ندارند. بهتر است اسکیما به صورت دقیق و معتبر پیادهسازی شود تا نمایش و تفسیر محتوا بهبود یابد، هرچند نباید انتظار داشت که این کار بهتنهایی باعث ایندکسشدن صفحه شود.
نقشه سایت XML سیگنال مستقیم برای ایندکس نیست؛ این ابزار صرفاً به گوگل در کشف و اولویتبندی صفحات کمک میکند و معیار ارزش ایندکسی محسوب نمیشود. توصیه میشود تنها URLهای کانونیکال با وضعیت 200، بدون برچسب noindex و بدون پارامترهای غیرضروری را در آن قرار دهید و مرتباً با گزارشهای سرچ کنسول تطبیق دهید.
قابلیت کراول بهتنهایی سیگنال ایندکس محسوب نمیشود؛ زیرا هرچند خزش پیش نیاز ورود به ایندکس است، اما بهتنهایی کافی نیست. برای ایندکسشدن، صفحه باید محتوای یکتا و ارزشمند ارائه دهد. بنابراین علاوه بر فراهمبودن امکان خزش، لازم است ارزش افزوده، تمایز و کیفیت تجربه کاربری نیز تأمین شود.
سرعت دریافت لینکها معیار ایندکسشدن صفحات نیست و شتاب ایجاد لینک تأثیری بر ورود به ایندکس ندارد. بهتر است تمرکز بر تناسب و تنوع منابع لینک باشد و روند لینکسازی به شکل طبیعی انجام شود. همچنین باید از ایجاد الگوهای ناگهانی و غیرطبیعی در دریافت لینکها پرهیز کرد.
لینکسازی داخلی منطقی به کشف صفحات و توزیع اعتبار در سایت کمک میکند، اما بهتنهایی باعث ورود صفحه به ایندکس نمیشود. برای اثرگذاری بیشتر، باید معماری سایت را منطقی طراحی کرد، دستهبندیها را به وضوح مشخص نمود و از انکرتکستهای توصیفی و مرتبط استفاده کرد تا ارزش و قابلیت کشف صفحات افزایش یابد.
خوانایی محتوا به بهبود تجربه کاربری کمک میکند، اما بهتنهایی معیار تصمیمگیری گوگل برای ایندکسکردن یک صفحه نیست. با این حال، ارتقای خوانایی میتواند نرخ تعامل کاربران را افزایش دهد و به شکل غیرمستقیم در فرآیند کشف و درک ارزش صفحه توسط گوگل تأثیر مثبت بگذارد.
اعتبار موضوعی سیگنال مستقیم ایندکس نیست و بیشتر در ارزیابی رتبهبندی نقش دارد؛ زیرا تصمیم ایندکس بر اساس ارزش همان URL گرفته میشود. برای بهبود رتبهبندی میتوان خوشههای موضوعی ایجاد کرد، اما در زمینه ایندکس باید تمرکز بر ارتقای ارزش و کیفیت محتوای هر صفحه به صورت مستقل باشد.
طولانی یا جامع بودن یک محتوا بهتنهایی تضمینکننده ایندکس شدن آن نیست. اولویت باید بر ارائه محتوای باکیفیت و پاسخگو به نیاز کاربر باشد و میزان طول متن نیز متناسب با موضوع و هدف صفحه تعیین شود.
این مورد سیگنال مستقیم ایندکس نیست و نقش آن بیشتر در مرحله رتبهبندی دیده میشود. بهتر است محتوای صفحه را با نیت جستوجوی کاربر همسو کنید تا شانس بهبود جایگاه افزایش یابد، اما پیش از آن باید اطمینان حاصل کنید که صفحه در فهرست ایندکس گوگل قرار گرفته است.
وجود کلمه کلیدی در H1 به طور مستقیم سیگنال ایندکس محسوب نمیشود. این عامل بیشتر بر رتبهبندی و درک موضوع صفحه تأثیر دارد، اما نقشی در تصمیم گوگل برای ورود یا عدم ورود صفحه به ایندکس ندارد. بنابراین بهتر است H1 را شفاف و توصیفی انتخاب کنید، بیآنکه انتظار اثر مستقیم بر ایندکس داشته باشید.
الگوریتم EEAT سیگنال مستقیم ایندکس نیست و بیشتر بهعنوان چارچوبی برای ارزیابی کیفیت و اعتماد، در رتبهبندی و نمایش ویژه نتایج کاربرد دارد. برای بهرهگیری از آن، باید بر شفافیت نویسنده، ارائه منابع معتبر، تقویت هویت برند و ایجاد اعتماد تمرکز کرد. با این حال، برای ایندکسشدن ابتدا لازم است سیگنالهای مطرحشده در بخش «سیگنالهای مؤثر بر ایندکسشدن صفحات» این مقاله تأمین شوند.

تعارض کانونیکال با hreflang: انتخاب کانونیکال نسخه متفاوت از مجموعه hreflang.
Soft 404: صفحات ضعیف یا بیمحتوا که از سوی سیستم بیارزش تشخیص داده میشوند.
بلعیدن بودجه خزش: فیلترها و پارامترهای بیانتها، تقویمهای بیپایان و آرشیوهای خالی.
جاوا اسکریپت بدون خروجی ایستا: محتوای اصلی پس از تعامل تولید میشود و در رندر ایندکسی دیر یا ناقص دیده میشود.
ریدایرکتهای زنجیرهای: اتلاف سیگنال و افزایش خطا.
مغایرت سیگنالهای ایندکس: تایتل، هدینگ، اسنیپت داخلی و دادههای کسبوکار متناقض.
در ۳۰ روز نخست، ابتدا وضعیت ایندکس را در سرچ کنسول با استفاده از گزارشهای Pages و Crawl stats بررسی کنید. سپس زبالههای URL مانند پارامترهای بیاستفاده، صفحات کمارزش (thin) و برچسبهای غیرضروری را پاکسازی کنید. در ادامه، پروتکل HTTPS را تثبیت کرده و تمامی ریدایرکتها را بهصورت دائمی (301) اعمال کنید. در نهایت، هرگونه تضاد میان کانونیکال، برچسب noindex و هدر X-Robots-Tag را برطرف کنید.
روزهای ۳۱ تا ۶۰ دورهای است که باید روی تقویت ساختار سایت و سیگنالهای ایندکس تمرکز شود. در این مرحله، معماری منطقی وبسایت را پیاده کرده و لینکدهی داخلی را به گونهای تنظیم کنید که صفحات هدف ایندکس در اولویت قرار گیرند. محتوای صفحات مهم را بهروزرسانی معنادار کنید تا ارزش و تازگی آنها حفظ شود. همچنین پیادهسازی صحیح برچسبهای hreflang برای نسخههای مختلف زبانی یا کشوری ضروری است. در کنار این موارد، دادههای میدانی Core Web Vitals را به دقت پایش کرده و مشکلات یا گلوگاههای موجود را برطرف کنید.
روز ۶۱ تا ۹۰ شامل گسترش لینکهای ارجاعی واقعی از منابع مرتبط و ایندکسشده، بهینهسازی رندر سمت سرور یا تولید خروجی ایستای مسیرهای حیاتی و همچنین پایش مداوم گزارشهای Indexing و لاگ سرور برای ارزیابی و بازبینی پیشرفت است.
مشکل: صفحات عربی با دامنه اصلی (com.) بدون ایندکس.
درمان: ساخت مجموعه hreflang با ماتریس کامل، geotargeting پوشه ar، یکپارچگی کانونیکال، لینکهای داخلی زبان به زبان، بهبود CWV صفحات دسته.
مشکل: دهها پست کوتاه و تکراری.
درمان: حذف یا ادغام، توسعه ۱۰ محتوای عمیق و بهروز، لینکهای ارجاعی واقعی، پاکسازی تقویمهای بیپایان و برچسبهای کمارزش.
مشکل: SPA با رندر صرفاً سمت کلاینت و محتوا پس از تعامل.
درمان: SSR یا تولید خروجی ایستا برای مسیرهای اصلی، ارائه HTMLِ قابل ایندکس در پاسخ اولیه، بهبود LCP.
مشکل: استفاده سنگین از پارامترها و آرشیوهای تاریخ.
درمان: قانوننویسی برای پارامترها، noindex برای صفحات کمارزش، نقشه سایت تمیز، لینکهای ارجاعیِ محلی و سازگاری سیگنالهای کشور و زبان.
Google Search Console: گزارش Indexing ، Crawl stats ،Removals ،International Targeting.
تحلیل لاگ سرور: کدهای وضعیت، فرکانس خزش، منابع اتلاف بودجه.
Lighthouse و آزمایش میدانی: CWV با تمرکز بر دادههای واقعی.
اعتبارسنج hreflang: بررسی حلقه متقابل و تطابق کانونیکال.
بررسی تیتر و متا و اسکیمای همخوان: برای درک بهتر محتوا، نه بهعنوان سیگنال ایندکس.
آیا نقشه سایت لازم است؟ برای کشف بهتر مفید است اما به خودی خود سیگنال ایندکس نیست.
آیا افزودن اسکیما صفحه را ایندکس میکند؟ خیر، به درک و گاهی نمایش ویژه کمک میکند.
آیا بالا بودن سرعت سایت ایندکس را تضمین میکند؟ خیر، CWV بخشی از تصویر است. ارزش محتوایی لازم است.
اگر خزش انجام میشود چرا ایندکس نمیشویم؟ چون خزش کافی نیست. محتوا باید یکتا و دارای سیگنالهای این فصل باشد.
آیا لینکهای nofollow برای ایندکس مفیدند؟ برای ایندکس سیگنال محسوب نمیشوند.
آیا EEAT برای ایندکس لازم است؟ خیر، مفید برای اعتماد و رتبهبندی است نه ورود به ایندکس.
عواملی مانند کشور، زبان، HTTPS، شاخصهای Core Web Vitals، لینکهای واقعی، تازگی محتوا، رعایت سیاستهای ضداسپم و استفاده صحیح از hreflang، مستقیماً با ایندکسشدن صفحات مرتبط هستند. در مقابل، مواردی مثل سن دامنه، دادههای ساختاریافته (اسکیما)، نقشه سایت XML، صرف قابلیت کراول، سرعت لینکسازی، لینکسازی داخلی، خوانایی متن، اعتبار موضوعی، عمق محتوا، تطابق با نیت جستوجو، وجود کلمه کلیدی در تگ H1 و معیار EEAT، به طور مستقیم سیگنال ایندکس محسوب نمیشوند.
خروجی مورد انتظار هر خوشه: هدف کاربر، کشور/زبان، نوع صفحه.
KPIها: درصد ایندکس، زمان متوسط تا ایندکس، سهم «Crawled – currently not indexed» و خطای Soft 404.
بررسی و اقدام روی این ۸ مورد:
کشور هدف: سازگاری ccTLD/geo-targeting، نشانههای مکانی یکدست.
زبان: یک زبان غالب در هر URL، تگهای زبانی صحیح.
HTTPS: ریدایرکت 301 سراسری به https، حذف mixed content.
Core Web Vitals: بهبود LCP/CLS/INP با تکیه بر داده میدانی.
لینکها: لینک ارجاعی واقعی از صفحات ایندکسشده؛ nofollow را بهعنوان سیگنال ایندکس حساب نکنید.
تازگی/بهروزرسانی: ویرایشهای معنادار، افزوده محتوایی قابل اندازهگیری.
رعایت ضداسپم: حذف تاکتیکهای دستکاری، نوفالو/rel=sponsored برای لینکهای پولی.
Hreflang: ماتریس متقابل کامل، سازگاری با canonical، بدون حلقه ناقص.
این موارد را نگه دارید چون مفیدند، اما انتظار اثر مستقیم بر ایندکس نداشته باشید؛ همزمان تمیزکاری کنید:
سن دامنه: بیاهمیت برای ایندکس؛ تمرکز روی کیفیت URL.
Structured Data: اعتبارسنجی و رفع خطا برای نمایش بهتر، نه ایندکس.
XML Sitemap: فقط URLهای 200، کانونیکال، بدون noindex/پارامتر.
Crawlability بهتنهایی: لازم است نه کافی؛ کیفیت محتوا را تقویت کنید.
Link Velocity: از اوجگیری نامعمول پرهیز؛ طبیعی و مرتبط.
لینکسازی داخلی: برای کشف بهتر، نه تضمینِ ایندکس؛ معماری و انکرتکستِ توصیفی.
خوانایی متن: بهبود UX برای اثر غیرمستقیم.
Topical Authority، عمق محتوا، نیت جستوجو، کلمه در H1،EEAT: برای رتبهبندی ارزشمند، اما سیگنال ورود به ایندکس نیستند.
روز ۱–۳۰: تثبیت HTTPS، پاکسازی URLهای کمارزش/Soft 404، رفعِ تضاد canonical/noindex/X-Robots-Tag، اصلاح hreflang.
روز ۳۱–۶۰: بهبود CWV با داده میدانی، بهروزرسانی معنادار صفحات هدف و لینکهای ارجاعی واقعی.
روز ۶۱–۹۰: بهینهسازی رندر (SSR/خروجی ایستا برای مسیرهای حیاتی)، تکمیل لینکهای زمینهای و بازبینی سراسری نقشه سایت.
منابع: گزارشهای Indexing و Crawl stats در GSC، لاگ سرور.
آستانههای عملی:
«Crawled – currently not indexed» > ٪۱۵ در خوشه → تقویت ارزشِ محتوایی و لینکهای ارجاعی همان خوشه.
Soft 404 > ٪۵ → ادغام/حذف و بهبود سیگنالِ کیفیت.
LCP میدانی > ۲.۵ ثانیه در ۷۵ درصد سریعترین بارگذاریها → برنامه بهینهسازی تصاویر/فونت/مسیر رندر.
تصمیم: اگر پس از یک چرخه ۳۰ روزه پیشرفت معنیدار نیست، دامنه خوشه را کوچکتر کنید یا سیاستِ انتشار را بازطراحی کنید.
این مقاله به بررسی سیگنالهای مؤثر بر ایندکس پرداخت و تأکید کرد که این معیارها با فاکتورهای رتبهبندی تفاوت دارند. ورود به ایندکس پیششرط هرگونه رتبهبندی است و بدون آن حضور در نتایج جستوجو امکانپذیر نیست. تمرکز بر عواملی مانند کشور، زبان، HTTPS، شاخصهای Core Web Vitals، لینکهای واقعی، تازگی محتوا، رعایت سیاستهای ضداسپم و استفاده صحیح از hreflang میتواند بیشترین تأثیر را در ایندکسشدن صفحات داشته باشد. در مقابل، عناصری مانند نقشه سایت، دادههای ساختاریافته، سن دامنه، لینکسازی داخلی و دیگر معیارهای کیفی هرچند برای کشف بهتر و بهبود رتبهبندی مفید هستند، اما نقش مستقیمی در تصمیم ایندکس ندارند. اجرای برنامههای اقدام مرحلهای و نظارت مداوم بر وضعیت صفحات، کلید حفظ و بهبود ایندکسپذیری یک وبسایت است.
تهیه شده توسط تیم تخصصی سئو سید احسان خسروی(مدیر، متخصص و مشاور استراتژیک سئو)