
بهروزرسانی هسته دسامبر ۲۰۲۵ گوگل طبق داشبورد رسمی وضعیت جستجو، از ۱۱ دسامبر ۲۰۲۵ ساعت ۰۹:۲۵ بهوقت US/Pacific آغاز شده و گوگل اعلام کرده روند انتشار آن ممکن است تا حدود ۳ هفته طول بکشد.
نکته تکمیلی و بهدردبخور این است که بر اساس همان لیست رسمی، این سومین Core Update سال ۲۰۲۵ بعد از بهروزرسانیهای مارس و ژوئن میباشد (در کنار اسپم آپدیت آگوست ۲۰۲۵). پس نوسانها در این بازه را باید در چارچوب «بازچینش بزرگ سیستمهای رتبهبندی» دید، نه یک تغییر موضعی.
Core Update یعنی گوگل وزن و نحوه تعامل چندین سیستم رتبهبندی را دوباره تنظیم میکند، نه اینکه یک «قانون تازه» برای همه سایتها بنویسد. به همین دلیل، یک سایت ممکن است بدون هیچ خطای فنی یا پنالتی کلاسیک، در برخی خوشههای کوئری یا حتی در سطح کل دامنه جابهجا شود. گوگل در مستندات رسمی هم روی همین نکته تأکید دارد که تغییرات ناشی از core update الزاماً نشانه وجود مشکل مشخص یا اقدام دستی نیست و بیشتر شبیه «بازمرتبسازی نتایج بر اساس معیارهای جدیدتر» است.
این نگاه باعث میشود دو اشتباه رایج کمتر رخ دهد:
اول اینکه افت را فوراً به یک عامل واحد نسبت ندهیم؛
دوم اینکه برای «درمان سریع» سراغ تغییرات شدید و کور نرویم.
وقتی آپدیت در حال انتشار است، یک افت یا رشد کوتاه مدت میتواند صرفاً ناشی از موجهای مرحلهای باشد. گوگل توصیه میکند برای ارزیابی دقیق، بعد از اتمام آپدیت کمی صبر کنید تا دادهها پایدارتر شوند. حتی در راهنمای رسمی آمده که بهتر است حداقل یک هفته بعد از پایان core update صبر کنید و سپس مقایسه را انجام دهید.
برای تحلیل درست، به جای مقایسه روزانه یا هیجانی، از مقایسههای همارز استفاده کنید: یک هفته کامل قبل از آپدیت در برابر یک هفته کامل بعد از آپدیت و در صورت نیاز یک بازه بلندتر. همین رویکرد کمک میکند اثر تغییرات فصلی، کمپینها، تعطیلات و نوسانهای موقت از «اثر واقعی آپدیت» تفکیک شود.
همچنین گوگل اشاره میکند بهبودها میتواند از چند روز تا چند ماه زمان ببرد و همیشه هم وابسته به «آپدیت بزرگ بعدی» نیست.
در Core Updateها، موتور رتبهبندی گوگل معمولاً در چند محور حساستر میشود. منظور از «حساستر شدن» این نیست که الزاماً قانون جدیدی اضافه میگردد، بلکه یعنی وزن برخی سیگنالها و سیستمها در تصمیم نهایی بیشتر میشود. در ادامه، مهمترین محورهایی را میبینید که بیشترین همپوشانی را با تجربههای ریکاوری و توصیههای رسمی گوگل دارند.
وقتی ارزیابی کلی سایت در تصمیمگیری پررنگتر میشود، صفحه خوب داخل سایت ضعیف هم سختتر رشد میکند. اینجا «سایت» مثل یک بستر اعتماد عمل مینماید: شفافیت مالکیت و هویت، سابقه و ثبات موضوعی، کیفیت عمومی صفحات اصلی و حتی نحوه رسیدگی به خطاها و ادعاها. برای سایتهای بزرگ، این بخش میتواند تعیین کند که سایت به مرحله رقابت اصلی راه پیدا کند یا قبل از رقابت جدی، سقف نامرئی داشته باشد.
اگر قرار باشد یک معیار عملی برای این بخش بدهیم، این است: آیا یک کاربر و یک ارزیاب انسانی (یا حتی یک روزنامهنگار) میتواند سریع بفهمد پشت سایت چه کسی است، چرا این سایت باید قابل اعتماد باشد و اگر مشکلی پیش آمد چطور باید پیگیری کند؟ اگر پاسخ مبهم باشد، در حوزههای حساس، ریسک بالا میرود.
از مارس ۲۰۲۴، گوگل رسماً گفته است سیستم helpful content اکنون بخشی از سیستمهای رتبهبندی هسته میباشد. یعنی «مفید بودن» دیگر یک لایه جداگانه نیست که گاهی روشن و خاموش شود، بلکه در تصمیمهای کلی رتبهبندی حضور دارد.
در عمل، این یعنی محتوا فقط نباید درست باشد؛ باید برای کاربر یک قدم جلوتر برود: توضیح دهد، مقایسه کند، مثال بزند، ابهام را کم کند و نشان بدهد چرا این صفحه نسبت به ده نتیجه دیگر ارزش کلیک دارد.
راهنمای «محتوای مفید و انسانمحور» گوگل هم دقیقاً روی همین ویژگیها میچرخد و به سایتها پیشنهاد مینماید تولید محتوا را با هدف کمک واقعی به کاربر انجام دهند؛ نه صرفاً پوشش دادن کلیدواژهها.
اگر یک سایت حجم زیادی محتوای همقالب تولید کرده باشد که فقط «اطلاعات عمومی» را بازنویسی میکند، معمولاً در دورههای core update شکنندهتر است؛ چون سیستمهای کیفیت محتوا دنبال نشانههای تلاش واقعی هستند: تجربه زیسته، داده یا نمونه، تحلیل مقایسهای، توضیح دقیق محدودیتها و بهروزرسانیهای معنیدار. این «تلاش» حتی در لحن هم دیده میشود: متنهایی که صرفاً برای پر کردن صفحه نوشته شدهاند، معمولاً با ریتم یکنواخت و بدون جزئیات کاربردی قابل تشخیصاند.
اینجا یک نکته مهم هم وجود دارد: استفاده از هوش مصنوعی به خودی خود مسئله اصلی نیست، مسئله «تولید انبوه بدون ارزش افزوده» است. گوگل صراحتاً هشدار میدهد تولید تعداد زیادی صفحه با ابزارهای مولد، بدون افزودن ارزش برای کاربران، میتواند مصداق سوءاستفاده مقیاسدار از محتوا باشد و با سیاستهای اسپم در تضاد قرار بگیرد.
مشکل تکرار فقط کپیپیست نیست. در بسیاری از سایتها، چالش اصلی «شباهت ساختاری» است: صفحات زیادی که با یک قالب ثابت تولید شدهاند، ترتیب تیترها یکی است، جملهها شبیه هماند و فقط چند واژه عوض شده است. از طرف دیگر، گوگل سیستمهایی برای کاهش نمایش محتوای تکراری دارد (deduplication) و همچنین سیستمهایی برای برجستهکردن محتوای اصیل و گزارشهای اولیه (original content systems).
وقتی چنین سیستمهایی وزن بیشتری بگیرند، سایتهایی که به تولید انبوه صفحات همفرم تکیه کردهاند، معمولاً بیشتر نوسان میبینند.
راهحل این بخش معمولاً «کم کردن تعداد صفحات» به شکل عجولانه نیست. راهحل پایدارتر این است که صفحات واقعاً مشابه را یا ادغام کنید یا نقش هر صفحه را در معماری اطلاعاتی شفاف کنید: کدام صفحه باید مرجع باشد، کدام صفحه باید هدف یک نیت جستجوی متفاوت را پوشش دهد و کدام صفحه اساساً تکراری میباشد و بهتر است از ایندکس خارج شود.
یکی از الگوهای رایج افت، سایتهایی هستند که بدون منطق مشخص، به موضوعات نامرتبط گسترش پیدا کردهاند. این اتفاق معمولاً با نیت رشد سریع رخ میدهد: امروز اقتصاد، فردا پزشکی، پسفردا حقوقی. در حالی که گوگل برای «هویت موضوعی» ارزش قائل است و تلاش میکند سایتها را در قالب موجودیتهای قابل اعتماد در یک یا چند حوزه مشخص درک کند. این مسئله به خصوص وقتی رقابت سنگین است، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
تمرکز موضوعی فقط با تعداد محتوا تعیین نمیشود؛ با پیوندهای داخلی، دستهبندیها، صفحات ستون و حتی زبان تخصصی ثابت هم تقویت مییابد. اگر بخشهای پراکنده دارید، بهترین کار این است که برای هر خوشه موضوعی یک معماری روشن بسازید، منابع داخلی را به هم وصل کنید و محتوای حاشیهای را یا بازتعریف کنید یا از حالت «صفحه مستقل رقابتی» خارج نمایید.
یک صفحه ممکن است «کلیک» بگیرد، اما رضایت ایجاد نکند. این وضعیت معمولاً وقتی رخ میدهد که عنوان و توضیحات، وعدهای میدهند که متن آن را کامل تحویل نمیدهد، یا صفحه با نیت واقعی کوئری همراستا نیست. در core updateها، معمولاً تحمل سیستم نسبت به این عدمهمراستایی کمتر میشود.
راهکار عملی این است که اسنیپت را نه برای گرفتن کلیک بیشتر، بلکه برای گرفتن کلیک درست تنظیم کنید. یعنی کاربر دقیقاً بداند با چه نوع محتوایی روبهرو میشود. گاهی کاهش CTR با افزایش کیفیت کلیک، در نهایت رتبه را پایدارتر میکند؛ چون نرخ بازگشت سریع به نتایج و نارضایتی کاهش مییابد.
در رقابتهای نزدیک، تجربه صفحه میتواند نقش تعیینکننده داشته باشد. گوگل در مستندات Core Web Vitals تأکید میکند این شاخصها معیار تجربه واقعی کاربر برای بارگذاری، تعاملپذیری و پایداری بصری هستند و رسیدن به وضعیت خوب را برای موفقیت در جستجو توصیه میکند.
همچنین معیارهای مرجع مانند LCP زیر ۲٫۵ ثانیه، INP کمتر از ۲۰۰ میلیثانیه و CLS کمتر از ۰٫۱ به عنوان اهداف تجربه کاربری ذکر شدهاند.
در موبایل، موضوع فقط سرعت نیست. پاپآپها و اینترستیشالهای مزاحم (Intrusive Interstitials) میتوانند هم تجربه کاربر را تخریب کنند و هم فهم محتوا را برای موتور جستجو سختتر کنند. گوگل صراحتاً توصیه میکند از اینترستیشالهای مزاحم پرهیز شود و به جای پوشاندن کل صفحه از بنرهای غیراختلالزا استفاده شود.

در core updateها معمولاً فشار روی مزیتهای غیرطبیعی بیشتر میشود؛ نه لزوماً با پنالتی آشکار، بلکه با خنثیسازی. در اسناد رسمی «راهنمای سیستمهای رتبهبندی»، چند سیستم مرتبط را میبینیم که در تحلیلها خیلی مهماند:
SpamBrain به عنوان سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی برای جلوگیری از اسپم؛
Penguin به عنوان بخشی از سیستمهای رتبهبندی هسته که به اسپم لینک مربوط میشود؛
Exact Match Domain System که میتواند اثر دامنههای کیوردی را در صورت کیفیت پایین کاهش دهد.
پیام عملی روشن است: لینکسازی باید از نظر موضوعی طبیعی باشد، انکرتکست باید متنوع و منطقی باشد و رشد لینکها باید با رشد واقعی برند و محتوا همخوانی داشته باشد. همچنین اگر سایت فقط با اتکا به دامنه کیوردی و چند الگوی تکراری رشد کرده، در core updateها معمولاً ثبات کمتری دارد.
اگر سایت شما صفحات نقد و بررسی دارد، باید آنها را یک «ژانر مستقل» بدانید. گوگل برای این حوزه سیستم Reviews را دارد و هدف آن برجستهکردن بررسیهای باکیفیت است.
در عمل، صفحهای که فقط مشخصات محصول را جمع کرده یا از سایتهای دیگر بازنویسی کرده، در مقایسه با صفحهای که تجربه واقعی، تست، عکس، معیارهای مقایسهای و محدودیتها را توضیح میدهد، شکنندهتر است. حتی اگر شما فروشنده نیستید، باید استاندارد «محتوای بررسی» را رعایت کنید، وگرنه نوسان در core updateها محتملتر میشود.
اگر بخش نظرات، فروم، پرسش و پاسخ یا هر نوع محتوای کاربرمحور دارید، آن را جزئی از کیفیت کلی سایت در نظر بگیرید. محتوای کاربرمحور ضعیف، اسپمشده یا بیکیفیت میتواند درک کلی از سایت را پایین بیاورد، حتی اگر صفحات تحریریه شما خوب باشند. مدیریت این بخش بیشتر از آنکه یک کار «پاکسازی» باشد، یک کار «حاکمیت محتوا» است: قوانین روشن، ابزار گزارش، ویرایش یا حذف اصولی و جلوگیری از رشد اسپم در مقیاس.
YMYL یعنی حوزههایی که روی سلامت، پول، امنیت یا آینده فرد اثر مستقیم دارند. در این حوزهها، حساسیت روی اعتماد و مسئولیتپذیری معمولاً بیشتر است. اگر سایت شما پزشکی، سلامت، مالی، حقوقی یا حتی توصیههای حساس ارائه میکند، چند اقدام پایهای را باید جدیتر از قبل اجرا کنید:
اول، مسئولیت محتوا را شفاف کنید. داشتن نام نویسنده کافی نیست؛ باید نقش و صلاحیت و راه ارتباطی قابل راستیآزمایی وجود داشته باشد.
دوم، هویت سایت باید قابل پیگیری باشد: درباره ما، تماس، سیاستها و مسیر رسیدگی به شکایت اصلاح خطا.
سوم، ادعاها باید قابل دفاع باشند. در محتواهای حساس، همراستا بودن با اجماع علمی و استانداردهای معتبر اهمیت دارد و باید مرز بین «توضیح عمومی» و «توصیه قطعی» مشخص گردد.
چهارم، اگر از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده میشود، باید بازبینی انسانی واقعی و مسئولانه انجام گردد؛ هم برای جلوگیری از خطا و هم برای افزودن تحلیل و زمینهای که محتوای عمومی ندارد. این رویکرد با راهنمای گوگل درباره استفاده از محتوای مولد هم همجهت میباشد، چون تأکید اصلی روی دقت، کیفیت و ارزش افزوده است.
در زمان انتشار آپدیت، وسوسه تغییرات گسترده طبیعی است، اما معمولاً سه رفتار بیشترین آسیب را میزند:
یکی تغییرات دسته جمعی و بدون تشخیص علت (مثل بازنویسی هزار صفحه در چند روز)؛
دومی حذف عجولانه محتوای خوب فقط به دلیل افت موقت؛
سومی دستکاریهای افراطی روی عنوانها و اسنیپتها که کلیک نامرتبط جذب میکند و کیفیت سیگنالهای رفتاری را پایین میآورد.
به جای اینها، مسیر منطقی این است که ابتدا وضعیت را پایدار کنید، بعد تحلیل را روی دادههای همارز انجام دهید و سپس اصلاحات را با اولویتبندی شروع نمایید.
برای اینکه برنامه ریکاوری از حالت توصیههای کلی خارج شود، یک چارچوب اجرایی پیشنهاد میشود:
گام اول، تفکیک افت است: افت در کل سایت، افت در یک دسته، افت در یک نوع صفحه (مثلاً نقد و بررسی) یا افت روی موبایل. این تفکیک تعیین میکند به سراغ «اعتماد سایت»، «کیفیت محتوا»، «تجربه صفحه» یا «اسپم و لینک» بروید.
گام دوم، انتخاب صفحات نمونه میباشد: هم صفحاتی که افت کردهاند و هم صفحاتی که پایدار ماندهاند. تفاوت این دو گروه معمولاً سرنخ اصلی را میدهد؛ چون در یک سایت، بسیاری از عوامل فنی ثابتاند.
گام سوم، بازطراحی ارزش افزوده است: اگر صفحه اطلاعات عمومی دارد، باید آن را به صفحه تصمیمساز تبدیل کنید. یعنی پاسخ سؤال بعدی کاربر را هم بدهید، ابهام را کم کنید و معیارهای انتخاب را مشخص نمایید. در بررسیها، تجربه و تست را اضافه کنید. در صفحات YMYL، شفافیت و دقت را بالا ببرید. در صفحات همفرم، ادغام یا بازتعریف نیت را انجام دهید.
گام چهارم، اصلاح تجربه کاربری میباشد: به خصوص موبایل، پاپآپها، تبلیغات مزاحم و CWV. هدف این است که کاربر سریع به پاسخ برسد و اصطکاک کم شود. این رویکرد دقیقاً با توصیههای گوگل درباره Core Web Vitals و پرهیز از اینترستیشالهای مزاحم همراستا است.
گام پنجم، سالمسازی سیگنالهای بیرونی است: لینکهای بیارتباط، انکرتکستهای غیرطبیعی، رپورتاژهای همقالب و مزیتهای مصنوعی اگر وجود دارند، باید اصلاح شوند؛ چون در core updateها معمولاً همین مزیتها سریعتر خنثی میگردند و سیستمهایی مثل SpamBrain و EMD میتوانند اثرگذار باشند.
Core Update دسامبر ۲۰۲۵ را باید یک «بازتنظیم چندلایه» در سیستم رتبهبندی گوگل دانست؛ جایی که وزن سیگنالها دوباره تنظیم میشود و سایتها بر اساس تصویر کلیتری از کیفیت و کاراییشان جابهجا میگردند. با توجه به اینکه این بهروزرسانی از ۱۱ دسامبر شروع شده و ممکن است تا حدود سه هفته در حال انتشار باشد، بهترین تصمیم در این بازه، پرهیز از واکنشهای عجولانه و تحلیل دادهها بعد از رسیدن به ثبات نسبی است. در عمل، بسیاری از نوسانهای کوتاه مدت در دوره رولاوت، لزوماً به معنی وجود یک خطای مشخص یا نیاز به تغییرات گسترده نیست.
اگر بخواهیم معیارهای اصلی را دقیق و خلاصه بیان کنیم، سه محور تعیینکنندهتر از همیشه دیده میشوند. محور اول «اعتماد سایت» است؛ یعنی شفافیت هویت و مسئولیتپذیری، انسجام موضوعی و کیفیت پایهای که باعث میشود حتی صفحات خوب در یک دامنه ضعیف، سقف رشد داشته باشند. محور دوم «کیفیت محتوا» است؛ نه فقط از نظر درست بودن، بلکه از نظر عمق، تلاش واقعی، ارزش افزوده و فاصله داشتن از تکرارهای ساختاری و تولید انبوه کماثر. محور سوم «تجربه کاربر» است؛ همراستایی عنوان و اسنیپت با نیت جستجو، رضایت بعد از کلیک و تجربه صفحه به ویژه در موبایل که میتواند در رقابتهای نزدیک نتیجه را تغییر دهد.
در نهایت، برنده پایدار در Core Update معمولاً سایتی است که این سه محور را همزمان مدیریت میکند: اعتماد را در سطح دامنه میسازد، محتوا را با ارزش افزوده واقعی تقویت مینماید و تجربه کاربر را بدون اصطکاک و مطابق انتظار جستجو ارائه میدهد.
تهیه شده توسط تیم تخصصی سئو سید احسان خسروی (مدیر، متخصص و مشاور استراتژیک سئو)