
قابلیتهای جدیدی که گوگل همزمان در دو سطح «ابزارهای تحلیلی» و «تجربه نتایج جستجو» معرفی کرده، نشان میدهد مسیر آینده سئو بیش از گذشته به سمت تصمیمگیری دادهمحور و تقویت ارتباط کاربر با منابع قابل اعتماد حرکت میکند. از یک سو، اضافهشدن امکان نمایش دادهها به صورت هفتگی و ماهانه در گزارش Performance سرچ کنسول، تحلیل روندهای واقعی را برای وبسایتهای پرترافیک سادهتر و دقیقتر میکند. از سوی دیگر، قابلیتهایی مانند Preferred Sources، برجستهسازی لینکهای Subscriptions، تغییرات AI Mode و Contextual Introductions و توسعه Web Guide، نحوه دیدهشدن منابع و مسیر کلیک کاربر به وبسایتها را بازتعریف میکنند.
در این مقاله، همین تغییرات را به صورت تخصصی و تحلیلی بررسی میکنیم تا روشن شود هر قابلیت دقیقاً چه کارکردی دارد و چرا برای سئو و ناشران اهمیت پیدا کرده است.
از ۱۰ دسامبر ۲۰۲۵، گوگل امکان «Weekly / Monthly Views» را به نمودارهای گزارش Performance در سرچ کنسول اضافه کرده است. منطق پشت این تغییر ساده است: دادههای روزانه برای تشخیص جهشها و ایرادهای فوری ضروریاند، اما همین جزئینگری در سطح روزانه، گاهی تصویر کلی را شلوغ میکند و اجازه نمیدهد روند واقعی رشد یا افت ترافیک، به وضوح دیده شود. در عمل، نوسانهای طبیعی روزانه میتوانند باعث شوند تحلیلگر به جای روند، اسیر نویز شود و در تصمیمهای اصلاحی دچار خطا یا شتابزدگی گردد.
گوگل یک «انتخابگر سطح تجمیع» را داخل همان ناحیه نمودار (Chart area) در گزارش Performance قرار داده است. پیشفرض همچنان Daily است، اما از طریق منوی کشویی، میتوان سطح نمایش را به Weekly یا Monthly تغییر داد. نکته مهم اینجاست که این قابلیت فقط به نتایج جستجو محدود نیست و برای Performance در Search results، Discover و Google News هم در دسترس است.
از منظر کاربری، این یعنی همان جایی که قبلاً روزانه کلیک، ایمپرشن، CTR و میانگین رتبه را میدیدید، حالا میتوانید همان شاخصها را با تجمیع هفتگی یا ماهانه هم روی همان نمودار دریافت کنید؛ بدون اینکه مجبور باشید با فیلترهای مقایسهای یا تکهتکه کردن بازهها، تحلیل را دستی بازسازی کنید.
بخش مهم ارزش این قابلیت، در تحلیلهای مقایسهای خودش را نشان میدهد. اگر قبلاً «سه ماه اخیر» را با «سه ماه قبلتر» مقایسه کرده باشید، احتمالاً تجربه کردهاید که ناهمترازی آخرهفتهها (Misaligned weekends) خواندن نمودار روزانه را سخت میکند. مثلاً اگر یک دوره شامل دو تعطیلی خاص یا چند آخرهفته پرتقاضا باشد، نمودار روزانه ممکن است افتوخیزهایی بسازد که در نگاه اول شبیه تغییر روند است، در حالی که صرفاً تفاوت الگوی روزهای هفته است. گوگل دقیقاً به همین نکته اشاره کرده و میگوید با تغییر granularity به هفتگی یا ماهانه، نمودار تمیزتر میشود و مقایسه دو بازه زمانی، بدون حواسپرتی ناشی از ناهمزمانی روزهای هفته، قابل اعتمادتر خواهد بود.
از دید یک متخصص سئو، این تمیزی فقط زیبایی بصری نیست؛ یک «اصلاح خطای شناختی» است. چون وقتی نویز کمتر میشود، تحلیلگر راحتتر میتواند پاسخ دهد: آیا سایت واقعاً وارد فاز رشد شده یا صرفاً چند روز پیک داشته است؟ آیا افت اخیر، نشانه تغییر پایدار است یا واکنش طبیعی به چرخه هفتگی؟
یکی از جزئیات کلیدی که نباید از دست برود، این است که گوگل اعلام کرده همزمان با این تغییر، ساختار فایلهای خروجی هم کمی تغییر میکند. اگر دادهها را Export میکنید، ممکن است نام فایل و تبها، برخی عنوان ستونها و حتی ترتیب مرتبسازی، متناسب با سطح تجمیع انتخابشده تغییر کند تا با همان granularity همراستا باشد. این نکته برای گزارشسازیهای دورهای و داشبوردهای مدیریتی مهم میباشد؛ چون اگر روی ساختار قبلی فایل خروجی اتکاء کرده باشید، باید انتظار تغییرات کوچک ولی اثرگذار را داشته باشید.
در تحلیل حرفهای، انتخاب سطح تجمیع باید تابع سؤال باشد، نه سلیقه. داده روزانه هنوز بهترین گزینه برای وقتی است که دنبال علت یک افت ناگهانی، اختلال فنی، تغییر سریع رفتار کاربران یا یک جهش غیرعادی هستید. اما وقتی هدف، تشخیص روند و سنجش اثرگذاری تغییرات در مقیاس زمانی بزرگتر است، تجمیع هفتگی یا ماهانه کمک میکند خطاهای رایج کم شود.
برای نمونه، وقتی CTR نوسان روزانه دارد، ممکن است با تغییر چند کوئری پرترافیک یا چند خبر کوتاه عمر بالا و پایین شود. در سطح هفتگی، اگر واقعاً بهبود CTR پایدار اتفاق افتاده باشد، اثر آن خودش را واضحتر نشان میدهد. همین منطق درباره میانگین رتبه هم صادق است: در بسیاری از سایتها، رتبهها روزبهروز بالا و پایین میشوند، اما چیزی که برای تصمیمهای محتوایی یا ساختاری اهمیت دارد، «جهت حرکت» در چند هفته یا چند ماه است.
در این میان، یک نکته روششناختی هم وجود دارد: تجمیع هفتگی و ماهانه قرار نیست جایگزین نگاه روزانه شود، بلکه یک لایه تحلیلی مکمل است. یعنی اگر از ماهانه استفاده میکنید، هنوز لازم است در مواجهه با «تغییر معنیدار»، برای ریشهیابی به سطح روزانه برگردید. مزیت این قابلیت جدید این است که این رفتوبرگشت تحلیلی را سریعتر و کمهزینهتر میکند؛ چون همان دادهها را در همان محیط، با یک تغییر ساده در نمایش میگیرید.
در نهایت، گوگل اعلام کرده این گزینههای جدید از همان روز شروع معرفی، به صورت جهانی برای همه پراپرتیهای سرچ کنسول در حال عرضه است.
گوگل همزمان با حرکت جدیتر محصولاتش به سمت تجربههای مبتنی بر هوش مصنوعی، مجموعهای از قابلیتها را معرفی کرده که هدف مشترک آنها روشن است: کمک به کاربران برای اتصال بهتر به وب، دیده شدن منابعی که کاربران به آنها اعتماد دارند و شفافتر شدن مسیر کلیک از تجربههای هوش مصنوعی به صفحات وب.
Preferred Sources قابلیتی است که اجازه میدهد کاربران، منابع خبری یا سایتهای مورد علاقه خود را در Top Stories انتخاب کنند تا سهم بیشتری از محتوای همان منابع در نتایج به آنها نشان داده شود. گوگل توضیح میدهد که این قابلیت، هم به کاربران کمک میکند تجربه خبری شخصیتر داشته باشند و هم به وبسایتها امکان میدهد مخاطبان وفادارتری بسازند.
در نسخه اولیه معرفی، Preferred Sources در آمریکا و هند عرضه شد و سازوکار انتخاب هم شفاف است: کاربر یک موضوع خبری را جستجو میکند، روی آیکن کنار Top Stories میزند، منابع را انتخاب میکند و با رفرش نتایج، «بیشتر از همان سایتها» را میبیند. همچنین گوگل میگوید بعد از انتخاب، این منابع یا بیشتر در Top Stories ظاهر میگردند یا حتی ممکن است در یک بخش اختصاصی با مضمون «From your sources» نمایش داده شوند؛ در عین حال، محتوای سایر سایتها همچنان حذف نمیشود و کاربر هر زمان بخواهد میتواند انتخابهایش را مدیریت کند.
در بهروزرسانی جدید، گوگل اعلام کرده Preferred Sources را به صورت جهانی گسترش میدهد: طی چند روز برای کاربران انگلیسیزبان در سراسر جهان فعال میشود و سپس اوایل سال آینده برای همه زبانهای پشتیبانیشده عرضه خواهد شد.
یک داده رفتاری هم در همین اعلامیه آمده که برای ناشران و سئوکارهای حوزه خبر مهم است: گوگل میگوید کاربران تا اینجا نزدیک به ۹۰ هزار منبع یکتا را بهعنوان Preferred انتخاب کردهاند و وقتی کسی یک منبع ارجح را انتخاب مینماید، به طور متوسط دو برابر بیشتر روی لینک همان سایت کلیک میکند.

قابلیت مهم بعدی، بهبود دسترسی به محتوای منابعی است که کاربر آنها را دنبال میکند یا اشتراک آنها را دارد. گوگل میگوید یک ویژگی جدید راهاندازی میکند که لینکهای مربوط به اشتراکهای خبری را برجسته مینماید تا کاربر آسانتر محتوای منابع مورد اعتماد خود را تشخیص دهد و از اشتراکهایش ارزش بیشتری بگیرد. در این مدل، لینکهای مربوط به نشریات یا رسانههای مورد اشتراک، اولویتدار میشوند و در یک کاروسل اختصاصی (Dedicated carousel) نمایش داده میگردند.
از منظر زمانبندی عرضه، گوگل تصریح کرده این قابلیت ابتدا در اپلیکیشن Gemini ارائه میشود و سپس به AI Overviews و AI Mode گسترش پیدا میکند.
برای وبسایتهایی که روی وفادارسازی مخاطب و مدلهای اشتراکی کار میکنند، پیام این تغییر روشن است: گوگل در تجربههای جدیدش، سیگنال «رابطه کاربر با منبع» را پررنگتر میکند؛ یعنی فقط موضوع و کوئری مطرح نیست، بلکه پیوند اعتماد و انتخاب کاربر هم در نحوه نمایش و دیده شدن لینکها نقش پیدا میکند.
یکی از حساسترین نقاط در تجربههای مبتنی بر هوش مصنوعی، «چرا باید روی یک لینک کلیک کنم؟» است. گوگل دقیقاً به همین مسئله پاسخ داده و اعلام کرده در AI Mode تعداد لینکهای درونمتنی (Inline links) را افزایش میدهد و طراحی نمایش لینکها را بهروزرسانی میکند تا مفیدتر باشند. در کنار این، یک الگوی جدید به نام Contextual introductions اضافه میشود: جملههای کوتاهی که قبل یا کنار لینک قرار میگیرند و توضیح میدهند چرا این لینک میتواند به کاربر کمک کند.
برای سئو و محتوا، اثر غیرمستقیم این تغییر مهم میباشد: وقتی لینکها با «دلیل» همراه میشوند، کلیکها بالقوه هدفمندتر میگردند. یعنی کاربر اگر کلیک میکند، با انتظار روشنتری وارد صفحه میشود. چنین رفتاری معمولاً کیفیت ترافیک را بالا میبرد؛ چون کاربر دقیقتر میداند چرا باید آن منبع را ببیند و دنبال چه چیزی است.
Web Guide قابلیتی است که لینکها را با کمک هوش مصنوعی در گروههای موضوعی مفید سازماندهی میکند تا کاربر، به جای یک فهرست خطی از نتایج، بتواند مسیرهای مختلف یک موضوع را در قالب دستههای مرتبط ببیند. گوگل میگوید این ویژگی کمک میکند کاربران لینکهایی را پیدا کنند که شاید در حالت معمول به آنها نمیرسیدند و به خصوص برای جستجوهای پیچیده و باز (Open-ended) کاربردی است.
در بهروزرسانی اخیر، گوگل اعلام کرده Web Guide را دو برابر سریعتر کرده و آن را برای جستجوهای بیشتری در تب All نمایش میدهد، البته برای کاربرانی که در آزمایش (experiment) opt-in کردهاند.
این نکته، از زاویه دید تولید محتوا و ساختاردهی دانش روی سایتها قابل تأمل میباشد؛ چون وقتی نتایج در قالب خوشههای موضوعی نمایش داده میشوند، ارزش صفحاتی که یک بخش مشخص از موضوع را عمیق و منظم پوشش میدهند، میتواند پررنگتر گردد.
گوگل در کنار تغییرات رابط کاربری و تجربه جستجو، از «همکاریهای تجاری» هم بهعنوان یکی از مسیرهای بهبود محصولات یاد میکند؛ همکاریهایی که در آن، برای حقوق نمایش گستردهتر یا روشهای تحویل محتوا مثل APIها هزینه پرداخت میشود. گوگل میگوید در چند سال اخیر با بیش از ۳۰۰۰ نشریه، پلتفرم و تأمینکننده محتوا در بیش از ۵۰ کشور همکاری داشته و این مسیر را ادامه میدهد.
در همین چارچوب، یک برنامه پایلوت جدید با مجموعهای از ناشران بینالمللی راهاندازی شده تا بررسی شود هوش مصنوعی چگونه میتواند به ایجاد مخاطبان متعهدتر کمک کند. در فهرست نمونه ناشران ذکرشده، نامهایی مانند Der Spiegel ،El País ،Folha de S. Paulo ،Infobae ،Kompas ،The Guardian ،The Times of India ،The Washington Examiner و The Washington Post آمده است.
بهعنوان بخشی از همین پایلوت، گوگل میگوید با ناشران همکاری میکند تا ویژگیهای تازهای را در Google News آزمایش کند. دو نمونهای که صریحاً ذکر شدهاند عبارتند از:
مرورهای هوش مصنوعی برای مقالات خبری در صفحات Google News نشریات مشارکتکننده، برای اینکه کاربر پیش از کلیک، زمینه و کانتکست بیشتری بگیرد؛
خلاصههای صوتی یا Audio briefings برای کاربرانی که ترجیح میدهند خبر را شنیداری دریافت کنند.
گوگل تأکید مینماید این قابلیتها همراه با Attribution شفاف و لینکدهی به مقاله ارائه میشوند.
این تأکید از دو جهت مهم است: اول اینکه در تجربههای هوش مصنوعی، «ارجاع واضح» به منبع بهعنوان یک اصل طراحی مطرح میشود؛ دوم اینکه مسیر کلیک و ترافیک ورودی به ناشر، در معماری محصول حفظ میگردد.
در ادامه همین تغییرات، گوگل اعلام کرده با سازمانهایی مانند Estadão ،Antara ،Yonhap و Associated Press همکاری میکند تا اطلاعات real-time به نتایج Gemini اضافه شود و کیفیت پاسخها و بهروزبودن اطلاعات در این محیط بهتر گردد.
جمعبندی این تغییرات روشن است: گوگل همزمان دو مسیر را تقویت کرده است؛ از یک سو با امکان تجمیع هفتگی و ماهانه در گزارش Performance سرچ کنسول، خطای تحلیل ناشی از نوسانهای کوتاه مدت را کاهش میدهد و به تیمهای سئو دید مدیریتپذیرتری از کلیک، ایمپرشن، CTR و میانگین رتبه میدهد تا گزارشسازی دورهای دقیقتر و منظمتر انجام شود. از سوی دیگر، در نتایج جستجو و تجربههای مبتنی بر هوش مصنوعی، مسیر رسیدن کاربر به منابع را شفافتر میکند: Preferred Sources و Subscriptions به «انتخاب و اعتماد کاربر» وزن بیشتری میدهند، AI Mode با Contextual Introductions دلیل ارزشمند بودن هر لینک را روشنتر میسازد و Web Guide با سازماندهی موضوعی نتایج، کشف محتوا را ساختارمندتر مینماید.
خروجی عملی برای سئو روشن است: موفقیت در این فضا به ترکیب دو عامل وابستهتر میشود؛ تحلیل دقیقتر دادهها برای تصمیمگیری درست و تولید محتوای معتبر و قابل اتکاء برای جذب کلیکهای هدفمندتر.
تهیه شده توسط تیم تخصصی سئو سید احسان خسروی (مدیر، متخصص و مشاور استراتژیک سئو)