یادم می آید اواسط سال 1387 بود که کلمه مبهمی به نام بیتکوین به گوشم خورد. اسمی که به تنهایی برایم جذاب نبود. آن جایی جذاب می شد که برخی آن را به عنوان ابزار سرمایه گذاری میدانستند.، جایی که آمیختگی آن با دلار برای نوجوان 12 ساله ای چون من که عاشق اقتصاد و تجارت بود جذاب می شد. آن زمان به خواندن برخی مقاله هایی که با زحمت ازمعدود سایت های ایرانیدرصفحات وب پیدا می کردم مشغول بودم و صرفا به عنوان یک چیز جذاب و جدید به آن نگاه می کردم. تا سال 1394 که تقریبا همزمان بود با رشد شدید این چیز عجیب و جذاب!!
سال 94 بیشتر واردش شدم تا جایی که در دانشگاه با اساتید و دانشجوهای هم دوره خودم در مورد آن بحث می کردم. دیدگاه ها بسیار جالب بود، یکی میگفت برای سود آوری جذاب است و میشود از آن یک206 صفر بیرون کشید. یکی می گفت برای خرده سرمایه ای که دارد میتواند با بیتکوین کارهایی کند که خیالش از هزینه های مختلف روزمره اش آسوده شود. داستان جایی برایم جذاب تر شد که با دوستان رشته های صنعتی خودم هم صحبت شدم. آنها بیشتراز بقیه به این مقوله عجیب توجه میکردند. می گفتند بیتکوین ساختار جالبی است. فکر می کنیم بلاک چین تازه ابتدای کار خود است، یعنی به آن فراتر از بحث دلار و سودآوری نگاه می کردند. بیشتر به جنبه تکنولوژی آن و تاثیرات به نسبت میان مدت و بلندمدتی که دارد توجه می کردند. ناگفته نماند، همزمان که بیتکوین موافقان و مخالفانی داشت، پایه ی این قضیه یعنی بلاک چین مورد توافق تمام صاحب نظران این حوزه بود! جالب و خنده دار زمانی بود که برخی آن را بیت کوئین صدا می کردندو فکر می کردند به معنی ملکه سکه هاست!! البته شنیدن این گونه اشتباهات از قشر بی اطلاع و عوام زیاد دور از ذهن یا عجیب نیست؛ زمانی بسیار عجیب می شود که آن را از زبان استاد دانشگاهت بشنوی که از قضا دارای دکتری اقتصاد هم هست!! که متاسفانه سطح پایین و البته به روز نشده دانش و اطلاعات استادان ما را نشان می دهد.
بسیاری دیگر از ارزهای دیجیتالی با رسالتی همانند بیتکوین وارد بازار شدند و کمابیش به اندازه قدرتشان دربازار سهمی گرفتند. کم کم که شبکه های اجتماعی در کشور ما جزئی از زندگی مردم شدند ، بیتکوین و کنجکاوی نسبت به آن بخشی از علایق مردم شد. هر روز در اینستاگرام و تلگرام حرف از آن بود و آمار رشد عجیب آن در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شد. به سرعت در میان آحاد مردم محبوب و شناخته شده شد. تااینجا ورود بیتکوین در میان مردم مورد بحث بود اما داستان ورودش به صحنه های جدی تر یعنی دولت جالب تر و عجیب تر بود. از یک طرف وزارت ارتباطات میگفت رمز ارز ها بسیار مزیت دارند و با بیانیه هایش حمایت خود را اعلام می کرد. از طرفی هر موضوعی که به نحوی به رمزارزها یا بیتکوین مربوط می شد، توسط مجلس نامشروع و غیرقانونی شمرده می شد. اغلب این تناقضات در کشور ما چیز عحیبی نیست و هر روز با انواعی از آن روبرو هستیم. یک بار هم دولت در جایی گفته بود که هرگونه فعالیت رمزارزها با پشتوانه ریال و طلا و... برفناوری بلاک چین غیرمجاز است وبا افراد خاطی برخورد خواهد شد!
بعد ها در 7 شهریور 1398 بانک مرکزی رسما اعلام کرد: "مقرر است سندی برای توسعه کریپتوها تدوین و ابلاغ شود."
حال این خبر خوبی است برای همه دوست داران و کسانی که علاقمند به این موضوع هستند. به نظر رمزارزها درکشور در مسیر تازه ای قرار گرفته است.
البته یک سری ضد و نقیض وجود دارد. به طور مثال استخراج آن صنعت نامیده می شود ولی خرید و فروش آن مجاز نبوده است(در حال حاضر سایت های بسیاری رسمی و قانونی فعالیت دارند). که البته این ها چالش هایی است که در بدو ورود هر تکنولوژی به کشوربا آنها روبرو هستیم. تکنولوژی مانند چاقو است، هم می توان با آن آدمی را کشت و هم می شود گوشتیرا برای غذا برید. هم از رمزارزها می توان در جهت کارهای غیرقانونیدر دارک وب استفاده کرد و هم می توان به اقتصاد و امنیت بانکداری کمک کرد.
رمزارزها کمک شایانی به فریلنسرها میکنند. آنها هم در شرایطی که فریلنسرهای ما مشکل حساب بین المللی دارند و این یک بخش کوچک از فعالیت های بهبود اشتغال در کشور به حساب می آید.
قسمت بعدی که به شخصه برایم جذاب بود حضور رمزهای برای بانک داری الکترونیکی است که امنیت تراکنش های بی بانکی را چندین درصد بالا می برد و از بسیاری از هزینه های مربوط کم می کند. معمول ترین کاری که در حال حاضر هم با آن انجام می شود خرید در سایت و خرید و فروش به عنوان سرمایه گذاری است.
جمع بندی اینکه، رمزارزها و ورود آنها مسئله ای اجتناب ناپذیر و واجب است و مانند ورود موبایل به ایران قطعا روزی اتفاق خواهد افتاد که آن روز بسیار نزدیک است.
