به لطف کارم و سبکی که دارم کار میکنم با چند نفری آشنا شدم که کارشون ساخت یک کسب و کار و بعد از یه مدت فروش اون بوده و هست ، به شکلی که هر سال یک کار و یک تجربه جدید داشتن و دارن .
خیلی دوس داشتم درمورد پروسه این کار اصلاعات داشته باشم و بدونم دقیقا مسیر این که کسب و کاری رو بخری و یا شروع کنی و بعد مدتی بفروشیش و روی این موضوع سود کنی چطوریه
پیدا کردن مسیر این موضوع با طرح چند سوال آسون تر میشه
اینکه کسب و کار ها رو چطوری پیدا کنیم؟ دست روی کدومشون بذاریم؟ چطوری مسیر رشدش رو طی کنیم ؟ آخرش از کجا بفهمیم موقع فروشه و ازش خارج شیم؟
سوال سوم که چطوری مسیرش رو طی کنیم خودش یک اپیزود مفصل خواهد شد و فعلا ازش میگذریم
بریم سراغ جوابا
سوال اول و دوم چون خیلی بهم نزدیکن جواب هایی که براشون پیدا کردم هم خیلی نزدیکن
حالا واقعا سراغ چ کسب و کار هایی بریم ؟ اولین چیزی مه مهمه به نظرم ، علاقه اتون به اون حوزه اس ، چون بالاخره قراره مدتی روی اون موضوع کار بکنید و انرژی و تمرکزتون رو براش بذارید
دومین چیزی که مهمه و موضوع مورد علاقه خودمم هست بحث نقدینگی هست ، اینکه اون کسب وکاری که میخواید واردش بشید آیا نقدینگی خوبی داره که بتونید در جهت های سرمایه گذاری در بعضی بخش ها ازش استفاده کنید یا نه ( البته که بحث نقدینگی بسیار مبحث مهم و بزرگیه و به راحتی نمیشه ازش گذشت و فعلا در حد یکی از جوابای سوالاتمون بهش پرداختیم )
سومین موضوع حجم بازار هست که باید بررسی بشه که آیا کلیت این بازار قابل سرمایه گذاری هست یا خیر
آیا مثلا تو حوزه بزرگی مثل مباحث پولی و مالی هست یا نه در حد یک فروشگاه اینترنتی هدیه هست
قطعا ورود به هر کاری نیازمند بررسی حجم بازارش هست
چهارمین موضوع که الان خیلی مهم تر از قبلش هم شده بحث هزینه تبلیغات هست ، بررسی اینکه آیا شما چقدر باید هزینه کنید تا دیده بشید خیلی در انتخاب شما بهتون کمک میکنه
اینکه وارد حوزه فروش بلیط بشید یعنی بسیار باید هزینه کنید تا شناخته بشید و فروشی براتون اتفاق بیوفته ولی ممکنه در یک حوزه ای اینطور نباشه و با هزینه کمتری شناخته بشید
پنجمین موضوع رو به میزان دارایی هایی که برامون ایجاد میکنه اختصاص میدیم ، یعنی اون کسب و کار باید دارایی های خوبی برامون ایجاد کنه که کل ساختار کسب و کار رو ارزشمند کنه
ششمین موضوع به نظر من باید نیروی انسانی باشه ، اینکه چه نیروی انسانی براش بگیرید و اصلا چه نیروی انسانی براتون قابل دسترس هست خیلی فاکتور مهمی هست ، اون هم با این اوضاع کمبود نیروی انسانی که الان در کشور داریم
و در آخر نکته ای که خیلی مهمه بحث شرکا و نوع کار شرکا هست ، نوع شرکا منظور این هست که همه تجربه هاشون فقط و فقط از یک نوع نباشه ، چیزی که سهیل علوی و حمید اسدی در قسمت 19 پادکست طبقه 16 بهش اشاره کردن همین بود که میگفتن این که شریکت از یک جنس باشه باعث عدم موفقیت میشه مثلا جفت نفر در حوزه فروش تجربه داشته باشن باعث میشه شما در بحث برنامه نویسی دچار چالش بشید
این مواردی که با هم مرور کردیم ، یک مجموعه ای از مقالات و تجربه ها و نشریاتی مثل فوربس بود که خلاصه مباحثش به این 7 مورد رسیدیم
حالا بریم سراغ اینکه چطور بفهمیم کجا بفروشیم و چطور بفروشیم ؟
این بخش از پادکست رو از یکی از مقالات سایت فوربس کمک گرفتم ، فوربس اومده 4 تا دلیل نامبرده که با هم مرور میکنیم ، اولین مورد این هست که شما جلوتر از کسب و کارتون هستید یعنی اینکه ممکنه چند وقت باشه که بیزینستون حالتی داره که میتونید اون رو تو خواب هم مدیریت کنید و نمیتونه چالش شگفت انگیزی براتون داشته باشه
دوم اینکه صنعت شما رو به افول هست ، به طور مثال اگر هنوز به فکر فروش کاست و نوار هستید قطعا اون رو بفروشید و برید کارمند نتفلیکس بشید و کلا هر زمانی دید که کسب و کار شما نیازمند یک بازبینی اساسی هست یا به فکر فروشش باشید و یا از نو ارزیابی و برنامه ریزی کنید براش
سوم اینکه اگر فرصت مشارکت خوبی دیدید سریع اقدام کنید ، مشارکت یعنی اتحاد و اتحاد یعنی برنده شدن
اگر با یک همکار و یا حتی رقیب مشارکت کنید ، جفتتون فرصت استفاده ار تکه بزرگتر صنعت رو دارید
چهارم اینکه اگر حواستون جمع کل و کسب و کارتون نیست یعنی مثلا همش دنبال سرمایه گذاری در بخش های دیگه و صنایع دیگه هستید سریع بفروشید و روی یک مورد تمرکز کنید ، مثال جالبی که این بخش زد این بود که شما وقتی همزمان دنبال 4 خرگوش باشید احتمال خیلی بالا نمیتونید حتی یکی از اونا رو هم بگیرید ولی وقتی شما فقط روی یکی از اونا تمرکز کنید حتما میگیردش.
