ویرگول
ورودثبت نام
سید رضا رضوی تبار
سید رضا رضوی تبار
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

تبریک شـــــــــب یلـــــــــــدا

پاییز ، آرام آرام آماده رفتن می شد ...

رنگ انار ، عطر باران ، طعم خرمالو و

آواز برگهای زرد و نارنجی را جمع کرد و

توی بقچه اش گذاشت .

گفتم : اینها را به یادگار بگذار !

گفت : خاطراتم ، یادگاری هایی ابدی است !

برای بدرقه اش ، آب و آداب آوردم .

کاسه آب را که پشت سرش خالی کردم ،

گفتم :

تو را به جان یلدا ، بازگرد ...

برگشت ، نگاهم کرد و رفت ...

قطره ای گونه ام را نوازش کرد ؛

واپسین باران پاییزی بود

آخرین ارمغان این فصل عاشقانه

شــــــــــــــــــــب پر رمــــــــــــــز و راز

شب یــــــــــــــــلــــدا را به تمامی شما دوستان عزیز تبریک عرض میکنم??


سید رضا رضوی تبار
دانشجوی رشته مدیریت _ سردبیر نشریه خط شکن دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید