به نام پروردگار عالم که آفرید عمر آدم به نام آفریننده ای که ببخشید، نور آخر
و به نام اهل روشن، کزان رحمت وهدایت می سراید نوازنده عشق در مسیر سرنوشت
در سال ها پیش، شاید همان سال هایی که من تازه پا به عرصه این دنیای شگفت انگیز گذاشته بودم و تـازه استفاده ازموبایل در ایران رواج پیدا کرده بود؛ در ابتدا فقط کمی از متولین جامعه از این امکانات برخوردار بودند و آن را به عنوان کالای تجملاتی در نظر می گرفتند و از آن زیاد بـهره نمی بردند؛ رفته رفته با گذر زمان و افزایش تلفن های شماره گیر در میان مردم این وسیله جدید که امکان ایجاد ارتباط مکالـمه صوتی بین دو نفر را از راه دور فراهم نموده بود؛ باعث پیشرفت و صرفه جویی در هزینه و زمان برای تمامی افراد جامعه شده بود. یکی از قابلیت های تلفن های همراه سرگرم کردن افراد بوده و هست که بیشتر مردم آن زمان، با فرستادن داستان های طنز و خنده دار که برای هم بلوتوث می کردند،خود را سرگرم می کردند و در آن دوره مردم به این کارایی، تلفن همراه توجه بیشتری می کردند ولی با گذشت زمان و پیشرفته شدن تلفن های همراه و فراهم شدن بستر های شبکه های اجتماعی واینترنت وجهانی شدن ارتباطات و ارتباط با کاربران آن سوی مرزها، کاربردهای مثبت بیشتری از این وسیله برای مردم هویدا گردید؛ هر چند سوء استفاده ها و بـهره برداری های سودجویانه و خلاق عرف، اخلاق و انسانیت هم پا به پای موارد مفید تلفن و شبکه های مجازی اوج گرفتند ولی باید این را بدانیم که هر وسیله ای هم میتواند برای ما تبدیل به فرصت یا تهدید به شمار برود که البته به نوع استفاده ما وابسته است...
این روزها اکثر انسان ها زندگی اشان وابسته به همین تلفن همراه شده،طوری که اگر روزی آن را در خانه خود جا بگذارند و لحظه ای آن را در کنار خود نبینند احساس آرامش نمیکنند، در این روزهای کرونایی که مردم مجبورشده اند بیشتر درخانه بمانند ،کسب و کار های مجازی نسبت به گذشته قوت بیشتری پیدا کرده اند که البته فرصت بسیارخوبی را برای کسب درآمد، افراد مستعد و توانمند درعرصه شبکه های مجازی به وسیله صندوق سحرآمیز یا همان تلفن همراه که تمام دنیا را در خود جای داده است،را فراهم کرده تا افراد بتوانند علاوه بر اینکه درآمدی کسب می کنند؛ درکنار آن سطح علمی خود را در رابطه با شبکه های مجازی و کارایی های تلفن همراه ودیگر گجت های مرتبط با آن را افزایش دهند، البته باید این مطلب را در ذهن بسپاریم که دانستن کافی نیست و باید آن دانسته ها را به کار ببندیم تا به نتیجه برسد...
همانطور که گفتم هرچیزی در این دنیا می تواند هم تهدید وهم فرصت باشد که به استفاده وبهره وری ما از همان چیز وابسته است، برای مثال یک چاقو،اگر در دست یک دکتر باشد می تواندسبب نجات جان یک انسان از مرگ شود و اگر برعکس ماجرا به دست یک فرد همیشه ناآرام که بر روی افکار و اعمال خویش کنترلی ندارد، قرار بگیرد ممکن است واسطه ریختن خونی شود؛نوع استفاده و بهره وری از تلفن های همراه هم از این قاعده مستثنی نیستند؛ اگربه دست فرد آگاه قرار گرفته شود و از آن را درجهت بهبود اوضاع خویش و دیگران به کار بگیرد یک فرصت طلایی به شمار می رود و اگر در جهت آزار و آسیب رساندن به دیگران استفاده شود یک نوع تهدید شناخته خواهد شد...
دوستان، من یک دانشجو هستم با اینکه به دلایل شرایط مالی نمیتوانم از امکانات روز نظیر تلفن هوشمند و... بهره کافی ببرم اما با تحقیقاتی که در رابطه با این صندوق اسرار آمیز انجام داده ام، تلفن های هوشمند جز اساسی ترین و مهم ترین اعضای خانواده ی هر شخص در زندگی امروزه به شمار می رود، همان طور که گفتم من یک دانشجو هستم و به دلایل شرایط روز باید با استفاده از فضاهای مجازی مشخص به تحصیل خود ادامه دهم که این کار را با استفاده از کامپیوتر خانوادگی به همراه شبیه ساز اندروید "NoxPlayer" انجام داده ام ، با این کار توانستم هم خود و هم خواهر و برادر کوچک تر خود نیز برای ادامه تحصیل از امکانات فضاهای مجازی به راحتی برخوردار بشوند؛از نظر من بر اساس تجربه ای که کسب کردم زندگی هر انسانی در عصر حاضر وابسته به شبکه های مجازی و دسترسی پیدا کردن به تلفن های هوشمند و گجت های مرتبط با آن شده است، من با استفاده از کامپیوتر خانوادگی و بهره گیری از نرم افزار شبیه ساز اندروید توانستم علم خودم را در رابطه با توانایی های یک تلفن همراه بالا ببرم؛ اما اصولا اکثر افراد به دلیل نداشتن اطلاعات کافی و مورد نیاز درجهت استفاده از تلفن های هوشمند و غیره باعث آسیب رساندن به خود و دیگران می شود،این را گفتم که بدانید فرصت ها و تهدید های هر چیزی مانند همین تلفن همراه وابسته به نوع رفتار و استفاده ما وابسته است؛مطمئن باشید هیچ فرصت و تهدیدی ارثی یا شانسی برای کسی اتفاق نمی افتد. این خود ما هستیم که حتی با امکانات محدود هم میتوانیم تهدید ها را به فرصت تبدیل کنیم،اگر کمی بیشتر بیندیشیم...
من همیشه با خودم مگویم،ای کاش تلفن همراهی بودم تا به تمام اطلاعات مفید دنیا دسترسی پیدا میکردم تا با اطلاعات و امکانات خود به تمام انسانها با تمام وجودم خدمت می کردم...
با اینکه آرزوهایم برای تو، حتی به اندازه یک بند انگشت ارزشی ندارد امـا با تمام وجودم.... آرزو دارم، آرزوهایت در واقعیت زندگانیت با تو تماس بگیرند و بگویند؛ای بهترینِ همراهم، همواره با تو می مانم...
نویسنده: سید رضا رضوی تبار دانشجوی رشته ی مدیریت مالی، البته بدون مالی و عاشق آدم های خاکی...
#روایتگرباش